به گزارش سرویس فوتبال خارجی فرتاک ورزشی / یکی از آرزوهایی که برای اورتون همیشه دستنیافتنی به نظر میرسید، یک سرمایهگذاری خوب، کلان و مطمئن بود. در لیگی که سایر باشگاهها مدام در حال تغییر مالک بین خود و یا فروش به باشگاه به یک خارجی هستند، باشگاه اورتون سالهاست که بدون تغییر و البته بدون پیشرفت به کارش ادامه میداد.
روزهای ابتدای فصل پیش شایعاتی در محافل مختلف مبنی بر علاقهی سرمایهگذارانی متمول جهت در اختیار گرفتن تافیها (لقب تیم اورتون) به گوش میرسید. اما به حدی این اخبار محرمانه و سری محافظت شد که هیچگاه صحت و سقم این شایعات با سندی قابل قبول تایید نشد. تنها خبری که میتوانست کمی به این شایعه رنگ حقیقت بپاشد نیز شایعههایی مبنی بر علاقه سرمایهگذاری تایلندی بود که در منچستریونایتد زندگی میکرد.
در همین اثنا تمامی تحقیقات ناگهان به نامی آشنا اما متعجبکننده ختم شد؛ اردوان فرهاد مشیری. تاجر ۶۰ ساله انگلیسی- ایرانی که در بین مذاکرات سران باشگاه اورتون با یک گروه آمریکایی در حالی که آمریکاییها پس از چند مرحله مذاکره هنوز هم در حال چانهزنی بر سر مبلغ بودند به یکباره سر و کلهاش پیدا شد و با پرداخت ۲۰۰ میلیون پوند آنهم به صورت نقد، ۴۹,۹ درصد سهام این باشگاه را در اختیار گرفت و به این ترتیب به سهامدار اصلی تافیها تبدیل شد.
با توجه به اینکه مشیری سرمایهای نزدیک به ۱,۸ میلیارد پوند در اختیار دارد، به نظر میرسد ثروت او میتواند کمک حال فراوانی برای تغییرات مفید در باشگاه باشد. مشیری در مدت حضورش در اورتون، نشان داده که به دنبال ایجاد تغییر و تحولات جدی در این تیم است و در اقدامی بسیار تحسینبرانگیز استیو والش که در زمینه کشف استعدادهای جوان متبحر است را به عنوان مدیر فنی تافیها انتخاب کرد. هرچند هیچ کدام از هواداران اورتون انتظار ندارند که مشیری تمام ثروتاش را در این تیم خرج کند اما بر اساس قول او مبنی بر «رساندن تافیها به قله افتخار»، اکنون منتظر اقدامات جدی این میلیارد ایرانی هستند.
پیشزمینه
اردوان فرهاد مشیری، تاجر ۶۰ ساله انگلیسی- ایرانی که سالهاست در زمینهی تجارت استیل و انرژی، شرکتهایی را در انگلیس و روسیه تأسیس کرده است. او که تبعیت ایرانی و انگلیسی دارد به همراه شریکاش صاحب بیش از یک چهارم سهام باشگاه آرسنال بودند.
بمشیری با ثروتی معادل ۱,۸ میلیارد پوند در جمع ۵۰ ثروتمند بریتانیا، رتبهی بیستویکم را بدست آورده. این تاجر و سرمایهگذار ایرانی ساکن موناکو-لندن در بسیاری از شرکتهای مطرح انگلستان و روسیه سرمایهگذاری کرده. بزرگترین شرکتهای معدن و صنعت فولاد روسیه، مگافون (دومین اپراتور بزرگ تلفن همراه این کشور) تنها گوشهای از این سرمایهگذاریها هستند.
مشیری در سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد. بعدها همراه خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کرد و همان جا تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته حسابداری ادامه داد و از دانشگاه لندن فارغالتحصیل شد. او حسابدار خبرهای است که قبلا برای ارنست اند یانگ، PKF و Deloitte کار میکرد. در همین مدت بود که فرهاد با علی شیر عثمانوف آشنا شد. آشنایی که بعدها شراکت ایندو در امور مختلف را در پی داشت. وی و شریک تجاریاش (علی شیر عثمانوف)، که شرکت رد اند وایت را اداره میکنند، در آگوست سال ۲۰۰۷، ۱۴,۶۵ درصد از سهام باشگاه فوتبال آرسنال را از نایب رئیس سابق باشگاه، «دیوید دین» خریداری نمودند.
او که بین موناکو و لندن مدام در حال رفتوآمد است در مورد خود به بلومبرگ گفت: « مهاجرت ما به خارج از ایران، هیچ ربطی به انقلاب نداشت چراکه پدر و مادرم در سال ۱۹۷۹ در حالیکه هنوز انقلاب اسلامی در ایران روی نداده بود از کشور خارج شدند.»
پدر فرهاد مشیری یک پزشگ نظامی بود که در زمینهی پاتولوژی کار میکرد. پدرش بعدها به شغل قضاوت در دادگاهها مشغول به کار شد. مادر فرهاد نیز شغل جالبی داشت. او سردبیر خانهی انتشارات کیهان در لندن بود.
فرهاد مشیری در ۱۶ فوریه سهاماش در آرسنال را به قیمت ۲۰۰ میلیون پوند به شریکاش یعنی علیشیر عثمانف فروخت و درست با همین قیمت با خریدن ۴۹,۹ درصد سهام اورتون تبدیل به سهامدار اصلی این باشگاه شد. جالب است بدانید در بین مذاکرات سران باشگاه اورتون با یک گروه آمریکایی به یکباره سر و کلهی مشیری پیدا شد و با ۲۰۰ میلیون پوند نقد این باشگاه را خریداری کرد، در حالی که آمریکاییها پس از چند مرحله مذاکره هنوز هم در حال چانهزنی بر سر مبلغ بودند!
مشیری باید برای تحقق وعدهاش به هواداران اورتون، در ۵ مورد مهم زیر اقدامات اساسی انجام دهد. اهدافی که خود او نیز در پی تحقق آنهاست:
استادیوم
ورزشگاه خانگی اورتون یعنی گودیسون پارک یکی از استادیومهای تاریخی انگلستان محسوب میشود. ورزشگاهی سرشار از خاطره اما غیر مدرن و قدیمی! استادیومی که از سال ۱۸۹۲ میزبان بازیهای این تیم بوده و اکنون با توجه به امکانات سایر ورزشگاهها، به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای امروزهی هواداران نیست.
پروژهی بازسازی این استادیوم در سال ۲۰۰۳ به مرحلهی اجرا نرسید، همانطور که طرح ساخت ورزشگاه جدید در منطقهای دیگر در سال ۲۰۰۹، با مخالفت شهرداری لیورپول به بایگانی فرستاده شد. شاید همسایه بودن با تیم پرطرفدار لیورپول یکی از دلایل شکست این پروژهها قلمداد شود اما مشکلات مالی مطمئناً دلیل اصلی این اتفاقات بودند.
پروژهی والتون هالپارک، آخرین طرح این باشگاه برای رسیدن به یک ورزشگاه جدید است. طرحی که با غوغاسازی و عدم مسئولیتپذیری از سوی باشگاه و ایرادات بنیاسرائیلی شهرداری در آستانهی شکست قرار گرفته اما حضور مشیری با جیبی پر پول میتواند تمامی این مشکلات را در چند ساعت حل کند. شاید حتی مشیری بتواند با طرحی جامع دست به بازسازی اساسی گودیسون پارک بزند و با این کار هم از شر اقدامات اداری رها شود و هم با مدرنسازی ورزشگاه تاریخی تافیها، به سرعت در میان هواداران اورتون جای باز کند.
سرمایهگذاری در ترکیب تیم
در سالهای اخیر اورتون به تیمی تبدیل شده که با بازیکنانی ضعیف همواره برای بقا در لیگ برتر میجنگد. آنها در این سالها توسط غولهای انگلیس متحمل شکستهای متوالی شده و نتوانستند مقابل آنها قد عَلَم کنند. عدم توانایی در خرید بازیکنان درجه یک و همچنین شکست در نگه داشتن بازیکنان با کیفیت باعث شده در این سالها اورتون نتواند همانند «سابق» تیمی مقتدر و قوی باشد. استفاده از واژهی سابق باعث تعجبتان نشود. تافیها سابقاً به «میلیونرهای مرسیساید» معروف بودند. در ۱۹۶۰ با حضور سر جان موریس، اورتون به یکی از قدرتهای جزیره تبدیل شده بود و حضور در این تیم سقف آرزوی بسیاری از بازیکنان وقت بود. مدیری که در اولین حضورش در مدیریت باشگاه در پشت تاکسی حکم اخراج مربی ناکارآمد وقتِ اورتون را صادر کرد. بد نیست بدانید اصطلاحی «تاکسی منتظر ... است» که در زمان کنونی در مورد مربیان در آستانهی اخراج مورد استفاده قرار میگیرد، از آن زمان تا کنون به یکی از اصطلاحات رایج رسانهها تبدیل شده است.
اما در سالهای اخیر منتقدان و رقیبان اورتون با مطرح کردن سوال «پولهای آرتِتا کجاست؟» به تمسخر این تیم میپردازند. فروش متداوم ستارههای تیم در زمان دیوید مویس یکی از مشکلات عظیم این مربی بود، مشکلی که هیچگاه حلوفصل نشد. بازیکنان جانشین نیز به محض درخشش مورد توجه سایر تیمها قرار میگرفتند و از آنجا که تیم از لحاظ مالی نمیتوانست این بازیکنان را به تمدید قرارداد مجاب کند، با پذیرفتن رقم فسخ قرارداد و همچنین رقم پیشنهادی سایر تیمها، بدون آنکه بتوانند از این بازیکنان بهرهی کافی ببرند مجبور به تماشای بازکنان سابقشان در ترکیب رقبا میشدند.
یکی از اصطلاحات اساسی مشیری باید عدم رویهی فروش بازیکنان و تلاش بیوقفه برای حفظ بازیکنان با استعداد حاضر در آکادمی و ترکیب اصلی تیم باشد. با رفع این مشکل، سرمربی تیم میتواند برنامهی بلند مدت برای موفقیت تیم و بازگشت دوران خوبِ اورتون به مسئولان ارائه کند و مطمئن باشد بازیکنان کلیدیاش را در پایان فصل از دست نخواهد داد. از سوی دیگر هوداران میتوانند امیدوار باشند علاوه بر این که تیم بازیکنان کلیدیاش را حفظ میکند، در نقلوانتقالات با اتکا به تواناییهای مالی مشیری، بازیکنان مورد نیاز جهت تقویت تیم نیز جذب شوند.
توسعه بازار تبلیغاتی
درآمد حاصله از حق پخش تلویزیونی مبلغی بسیار چشمگیر برای تافیهاست و قادر است هزینههای باشگاه را به خوبی کاور کند. با این حال بازبینی و اصلاح نحوهی هزینهی این درآمد و همچنین ساماندهی سایر موارد پولساز باید جزو اولیتهای سرمایهگذاری ایرانی اورتون قرار گیرد. مواردی همچون اسپانسر روی پیراهن، تبلیغات محیطی درون ورزشگاه و مواردی از این دست.
آخرین آمار و ارقام منتشره از باشگاه، درآمد ۱۲۵ میلیون پوندی باشگاه از طرق مختلف را تثبیت میکند اما اکثر این مبلغ از طریق حق پخش به دست آمده. اورتون به این مبلغ کاملاً محتاج و متکیست. امری که نمیتواند با حضور مشیری ادامه پیدا کند چرا که این تاجر قهار به خوبی از خطرات وابسته شدن به تنها یک منبع درآمدی مطلع است. به این ترتیب باید انتظار انعقاد قراردادهای تجاری جدید در بعد تبلیغاتی اورتون را داشته باشیم.
شفافسازی
روابط بین هواداران و باشگاه، به ویژه مدیران تیم، در سالهای اخیر بسیار تیرهوتار شده. یکی از دلایل این اتفاق بدون هیچ شکی عدم پاسخگویی و شفافسازی شرایط باشگاه مخصوصاً از نظر مالی، نزد هواداران باشگاه است. آنها حتی از حضور و جوابدهی در جلسات رسمی سالیه به مدت ۵ سال امتناع کردهاند که همین امر باعث خشمگینتر شدن طرفداران تیم شده است.
حال با شروع یک سرمایهگذاری جدید، باز هم هواداران تیم به حق خواستار توضیحات دقیق و شفاف شدهاند. به همین جهت مشیری باید به این خواستهی بهجای طرفداران تیم سریعاً پاسخ مثبت بدهد و به نوعی آنها را با خود همراه کند. امری که باید در تمامی زوایا و فراگیر انجام شود.
کاهش قیمت بلیط
در بالا از تیرهوتار بودن روابط هواداران با مسئولان تیم و لزوم بهبود این روابط پس از حضور مشیری سخن گفتیم. یکی از مواردی که میتواند به بهتر شدن این قضیه کمک کند کاهش بلیط بازیهای خانگی اورتون است. تافیها جزو تیمهایی هستند که قیمت بلیط بازیهای خانگیشان مطلوب محسوی میشود. در واقع خرید بلیط فصلی این تیم مبلغی کاملاً معقول است. با این حال باشگاه میتواند با توجه به درآمد حاصله از حق پخش تلویزیونی کمی این قیمت را کاهش دهد تا به نوعی حصن نیتاش را به هوادارانی که اکثرشان از قشر کارگر بندر برمیخیزند را نشان دهد.
مشیری میتواند حتی بلیطهایی اختصاصی با رقمی بسیار شوککننده را برای قشری از هواداران وفادار تیم نیز در نظر بگیرد تا از این طریق طرفداران تیم را به حمایت همهجانبه از باشگاه بیشازپیش ترغیب کند.
منبع : ۱۱نیوز