زمانی در کنار او مجتبی جباری، آندو یا نکونام بازی میکردند و بنابراین او پاسهای بهتری دریافت میکرد و کارش راحتتر بود و زمانی نیز تمام بار بازیسازی و خلق موقعیت به دوش او افتاده است.
اما باید پذیرفت که بالا رفتن سن آن چابکی، چالاکی و سرعت عمل در تصمیمگیری را از حیدری گرفته است. او هنوز هم در پست خودش یکی از بهترینهای لیگ است اما حضور او در ترکیب استقلال، بازیکنان و حتی مربیان استقلال را بدعادت کرده و آنها را به نوعی تنبلی ذهنی مبتلا کرده است. همین عادت است که باعث میشود بازیکنان استقلال اولین هدفشان برای پاس دادن و خلق موقعیت خسرو حیدری باشد.
اما در فصل جدید منصوریان سه هافبک خلاق جدید به خدمت گرفته که هر کدام قادرند بخشی از وظیفه بازیسازی در خط میانی را به دوش بگیرند و خلاقیت را به خط میانی استقلال بازگردانند. در چنین وضعیتی چه بسا خارج کردن حیدری از ترکیب و اضافه کردن یک بازیکن جوانتر و انرژیکتر هم شادابی خط میانی استقلال را افزایش میدهد و هم مربیان و بازیکنان استقلال را وادار به امتحان کردن تاکتیکها و شیوههای دیگر برای خلق موقعیت میکند. اگر استقلال میخواهد پوست بیاندازد و تبدیل به تیمی غیرقابل پیشبینی شود باید از خسرو حیدری عبور کند.
سالها حضور علی دایی در تیم ملی باعث شده بود که سانتر از هر نقطه زمین تبدیل به سادهترین راه برای گلزنی شود. در واقع یک علی دایی سرزن موجبات تنبلی ذهنی و تاکتیکی تیمهای ملی را بوجود آورده بود. تنها در زمان برانکو تا حدودی سعی شد از این وابستگی کاسته شود که آن هم به لطف حضور بازیکنان خلاقی چون کریمی، مهدویکیا و هاشمیان در ترکیب تیم ملی بود. اما همچنان پس از خداحافظی دایی نیز تیم ملی به درد بیتاکتیکی و سانترهای بیهوده مبتلا بود. خسرو حیدری نیز در حال حاضر همان نقش دایی را در تیم ملی دارد. منصوریان باید هر چه زودتر استقلال را به روزهای بدون خسرو عادت دهد.