این خط حمله اما در 120 دقیقه موفق به باز کردن دروازه نفت نشد. اگر کاوه رضایی پاس گل اول استقلال را به جابر انصاری رساند و روی این گل نقش موثری داشت، قربانی بازیکنی بیاثر بود و در این بازی پرگل سهمی در هیچکدام از گلها نداشت. مهاجم مورد علاقه منصوریان قرار بود نقش مهاجم هدف را داشته باشد، ولی در تمام دقایقی که استقلال به دنبال جبران نتیجه بود، نتوانست روی توپهای بلند اثری داشته باشد. بعد از گل سوم نفت، بهترین موقعیت استقلال هم سهم این مهاجم بود، ولی توپ را با بیدقتی به کنار دروازه کوبید. در صحنه گل اول هم ناآمادگی این بازیکن مشهود بود. پاس عرضی کاوه رضایی فقط یک بغل پا لازم داشت، ولی قربانی یک متر عقبتر بود و تیزهوشی جابر انصاری بود که استقلال را به گل رساند.
نگاهی به آمار این مهاجم، حضورش در ترکیب اصلی را هم با علامت سوال روبهرو میکند. او در شش بازی اخیر استقلال در لیگ برتر (پدیده، تراکتورسازی، صبا، گسترش فولاد، فولاد و سایپا) 395 دقیقه بازی کرده و تنها یک بار مقابل صبای 9 نفره موفق به گلزنی شده است. اگر دو بازی 120 دقیقهای جام حذفی مقابل صبای قم و نفت را هم به این آمار اضافه کنیم، تعداد دقایق بازی او در هشت بازی اخیر به 635 دقیقه میرسد. او به عنوان مهاجم حامی هم عملکرد خوبی نداشته و روی گلهای زده استقلال در هفتههای اخیر کمترین سهم را دارد. حضور در ترکیب اصلی برای مهاجمی که چنین آمار ضعیفی دارد، چه توجیهی دارد؟ آیا کادر فنی استقلال توجهی به آمار بازیکنان ندارد؟ این تنها یکی از انتخابهای اشتباه منصوریان است. مربی که در آستانه نیمفصل موقعیتش به خطر افتاده و بعید است با این شرایط دوام زیادی روی نیمکت استقلال داشته باشد.