چند شب پیش منچسترسیتی همانند اکثر بازیهایش در لیگ برتر انگلیس با دفاع فشرده حریفش که این بار نیوکاسل بود مواجه شد. اما آنچه تیم پپ گواردیولا را در مصاف با دفاعهای فشرده موفق میکند، ترکیبی از کارهای تاکتیکی است که مشخصه همه آنها سرعت است. پاسهای سریع، جابجاییهای سریع بازیکنان در زمین، استفاده از سرعت بازیکنان تکنیکی.
آنچه در بازی پرسپولیس مقابل گسترش فولاد به عنوان ایرادی مهم در نوع بازی این تیم به چشم میآمد، نداشتن سرعت کافی در پاسدادن بود. هر بازیکنی که صاحب توپ میشد پس از تعلل زیاد و یا زدن چند ضربه به توپ و پیش رفتن به دل مدافعان پرتعداد، پاسی خنثی و معمولا رو به عقب در فضایی کوچک میداد که نه فرصت شوتزنی برای یار خودی فراهم میکرد و نه پاس در فضایی مفید داده میشد. دادن پاسهای سرعتی البته نیازمند جنبوجوش زیاد بازیکنان در زمین است. در تیمهای پپ گواردیولا هر بازیکن به محض دادن پاس خود را به نزدیکترین فضای خالی میرساند در حالی که در پرسپولیس بازیکنان پس از دادن پاس در محدوده کوچکی در همان اطراف خود میماندند. این نوع بازی البته نیازمند آمادگی بدنی زیاد است اما میتوان این سبک بازی را حداقل برای دقایقی در طول بازی انجام داد. با سرعت دادن به بازی میتوان مدافعان حریف را در جایگیری و تشخیص یار مستقیم خود به اشتباه انداخت اما با هر ضربه اضافه به توپ این اجازه به مدافعان داده میشود تا دید بهتری نسبت به بازیکنان مقابل خود و جایگیریشان بدست آورند.
منچسترسیتی برای بازکردن دفاع نیوکاسل از تکنیک بازیکنانی همچون دیبروینه و سانه نیز استفاده کرد. امثال این بازیکنان قادرند با تکنیک خود دفاع حریف را برای لحظاتی به هم بریزند. اما در ترکیب پرسپولیس بازیکن خوش تکنیکی که قابلیت جا گذاشتن بازیکنان حریف در فضاهای کم را داشته باشند وجود ندارد. همچنین یاران گواردیولا در سانترهای خود نیز اصل سرعت و شدت سانتر را رعایت کردند. در مقابل تیمهای با دفاع فشرده سانترها باید پر ضرب و بدون مکث ارسال شود تا فرصت نظم گرفتن به دفاع داده نشود.
پرسپولیس برای مقابله با سبک بازی مبتنی بر دفاع فشرده نیاز به سرعت دادن به بازی دارد. سرعت در پاسدادن، در تصمیمگیری، در جابجایی بازیکنان و در سانترهای ارسالی.