تاریخ انتشار: 1395/11/13 14:41
کد خبر: 232071

فقر سواد روی نیمکت مربیگری لیگ برتر

فقر دانش و کم ‌سوادی، آفت بزرگ فوتبال ایران است. آفتی خاموش که همانند یک موریانه پایه‌های فوتبال ما را از درون جویده و به یغما برده و همین پوسیدگی به شکل عریانی در چهره فوتبال ایران خودنمایی می‌کند.
فقر سواد روی نیمکت مربیگری لیگ برتر

به گزارش فرتاک ورزشی، اگر لیگ را ویترین فوتبال ایران بدانیم، این ویترین مدتهاست از جنس درجه اول و باکیفیت تهی شده، یعنی متاعی که چشم‌ها را خیره کند و شوری را بینگیزد و همه را وادار کند تا به تماشای او بنشینند. این ویترین حالا محلی برای نمایش اجناس بی‌کیفیتی شده که بیشتر شبیه البسه تاناکورایی است یا خنزر پنزرهایی که تنها به درد گوشه انباری می‌خورد. فوتبال‌ بی کیفیت و ملال آور، بدون برنامه، بدون هیچ خلاقیت و نوآوری که مهم‌ترین تاکتیک آن اوت دست است، خروجی اصلی لیگ برتر شده. آنچه مایوس کننده و نگران کننده به نظر می‌رسد.

سرنخ این یاس و نومیدی را باید روی نیمکت‌های لیگ برتر جست. آنجا که تقریبا هیچ مربی خارجی راهی به آن ندارد و بدل به جولانگاه تعدادی مربی وطنی شده که همیشه و تحت هر شرایطی هستند و هیچ‌گاه کنار نمی‌روند و حذف نمی‌شوند. مربیانی که انواع و اقسام ناکامی‌های رنگارنگ را در فوتبال ایران درو کرده‌اند و شکست تنها نمره کارنامه آنهاست اما کماکان با قدرت روی نیمکت لیگ برتر می‌نشینند؛ بدون اینکه به خود زحمت آموختن و بروزرسانی را بدهند و برای آموزه‌های تاکتیکی و فنی اهمیتی قایل باشند. آنها که خود را علامه دهر می‌دانند و بی نیاز از هر دانشی، در حالی‌که فقر سواد فصل مشترک همه آنهاست.

در چنین شرایطی کمیته آموزش فدراسیون فوتبال برای ارتقا سطح فنی و علمی مربیان لیگ برتری، در میانه لیگ و تعطیلات نیم‌فصل کلاس آموزشی با حضور گری فیلیپس مدرس بریتانیایی برگزار کرد تا بلکه به شکل قطره چکانی و حداقلی، سرسوزنی به بحث آموزشی و فنی مربیان کمک کند اما اتفاقاتی که در جریان این کلاس رخ داد، عبرت آموز و اسفبار بود.

گری فیلیپس در جغرافیای فوتبال انگلیس چهره مقبول و نسبتا نامداری محسوب می‌شود. مردی برآمده از بدنه فوتبال انگلیس و باشگاه ریشه داری چون اورتون که آموزه‌هایش می‌توانست برای فوتبال ایران گره گشا باشد. فیلیپس در این دوره مربیگری کوتاه مدت و فشرده برنامه‌های فراوانی برای عرضه داشت اما لابلای جزوات مدرن و کتاب‌های قطورش، مهم‌ترین نکته پاورپوینت‌هایی بود که از تمرینات تیم‌های بزرگ باشگاهی در دنیا با خود آورده بود و در این کلاس آن را عرضه کرد.

پاورپوینت‌های آقای فیلیپس اغلب یک فصل مشترک داشتند؛ کارلوس کی روش! مردی که تمریناتش در منچستر یک دهه پیش، سرفصل اصلی کلاس آموزش فیلیپس به شمار می‌رفت. تنوع تمرینات و البته انگاره‌های آن نکته‌ای بود که فیلیپس بارها و بارها در اسلایدهای گوناگون به آن اشاره داشت و آن را سرمشقی فوق‌العاده برای هر مربی در دنیا می‌دانست.

تمریناتی که البته کی‌روش در آن یک استاد چیره دست است و به اندازه‌ای در این حوزه تسلط دارد که سرالکس فرگوسن را وادار کرده بود زمام امور منچستر رویایی‌اش را تمام و کمال به دست او بسپارد. همان عصری که منچستر با طراحی‌های کی‌روش بهترین نتیجه دوران صدارت فرگوسن را گرفت. تمریناتی که کی‌روش در مدت 5 سال حضورش در تیم ملی ایران آنها را ارائه داده و موفق بوده و دوست و دشمن از آن به شدت تعریف می‌کنند. همان تمریناتی که هر مربی ایرانی آنها را از نزدیک دیده، شگفت زده شده. شگفت انگیزتر اینکه با وجود حضور کی‌روش در ایران در طول این مدت طولانی به عنوان یک استاد طراز اول در حوزه تمرین و سازماندهی تیمی، تقریبا هیچ مربی وطنی رغبتی برای استفاده از این گنج خاموش را نداشته و کمتر از تعداد انگشتان یک دست برای تماشا و فراگیری و نت برداری از تردستی‌های کی‌روش در تمرینات تیم ملی حضور یافته‌اند. مربیانی که بیشتر از اینکه راغب به استفاده از دریای علم کی‌روش باشند، تشنه دعواهای زرگری بی مایه با سرمربی ایران هستند تا بلکه از این مسیر برای خود اعتباری به کف آورند.

نکته اسفبار و تلخ‌تر از این، نحوه برخورد مربیان لیگ برتری با کلاس آموزشی گری فیلیپس است. کلاسی که دانش آموزانش به جای استفاده از آموزه‌های فیلیپس و البته نت برداری از تمرینات کی روش، تقریبا تمام وقت خود را صرف مسائل جانبی کردند. کلاسی که در آن به جای بحث درباره فوتبال، از خرید و فروش ارز و طلا گرفته تا ویلاهای شمال و البته رایحه ادوکلن‌های خارجی و حتی دستور پخت پیتزای پپرونی اطلاعات ذی قیمتی به دست می‌آمد و برخی از حاضران به یاد دوران دبستان هوس متلک پرانی‌های هجوآمیز کرده بودند تا مدرس غریبه را دست انداخته و در دورهمی با رفقا حسابی خوش بگذرانند!

خروجی این کلاس با این رفتارها چیزی در حد صفر بود و ثابت می‌کرد که لیگ ما و در قاب کلی‌تر فوتبال ما چرا سال هاست سر سوزنی پیشرفت نکرده و درجا زدن که هیچ، بلکه با سرعت سرسام آوری پسرفت کرده است.

از فوتبالی که استاد مسلم تمرین و سازماندهی با آن رزومه قابل اعتنا از سوی مربیان وطنی یک کلاهبردار خطاب می‌شود، انتظاری بیش از این نیست. حکایت آب در کوزه و جماعت تشنه لبی که البته خود را اقیانوس می‌دانند که از آب بی‌نیاز است!

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://fartakvarzeshi.com/d/3zryla

اخبار مرتبط



آخرین اخبار


چالش جدید پرسپولیس/ این چالش را طاهری چگونه رد خواهد داد