یک روز بعد از بازی پرسپولیس و سپاهان، برانکو ایوانکوویچ به انتقاد از رامین رضاییان و مهدی طارمی پرداخت و اقدام آنها در زمینه زدن پنالتی اول به شکل دوضرب را زیر سوال برد. او گفت این حرکت مغایر با بازی جوانمردانه است و البته ریسک بالایی هم دارد. به نظر میرسد هر دو انتقاد آقای سرمربی از این پنالتی، قابل بررسی باشد.
حرکات نمایشی ناجوانمردانه به قصد تحقیر حریف، معمولا زمانی رخ میدهد که تیمی بسیار برتر از رقیبش بوده باشد. فرض کنید ایران با مالدیو یا هند بازی داشته باشد و چند گل هم از حریف پیش باشد. در این شرایط اگر بازیکنان تصمیم بگیرند پنالتی به دست آمده را به شکل دوضرب بزنند، طبعا به تحقیر تیم رقیب اقدام کردهاند و این کار در هیچ قاموسی پذیرفته نیست. چنین مشخصاتی اما به هیچوجه با شرایط بازی پرسپولیس و سپاهان تطابق ندارد. حریف پرسپولیس پرافتخارترین تیم تاریخ لیگ برتر بود که در همین مسابقه هم تا آن لحظه کار را با تساوی بدون گل مقابل میزبانش پیش میبرد. سپاهان هرگز حریفی مخذول و سپرانداخته نبود که لگد زدن به آن ناجوانمردی لقب بگیرد.
بخش دوم از انتقاد برانکو هم به ریسک بالای چنین ضربهای مربوط میشد و اینکه «صلاح» نبود سرخها پنالتی به این مهمی را اینطور بزنند؛ آیا در این مورد میتوان حق را به مربی کروات داد؟ شاید نه! کاملا درست است که این پنالتی در شرایط حساسی زده شد، اما یادمان باشد جاودانگی این حرکت هم میتواند ریشه در همین حساسیت کمنظیر داشته باشد. تا به حال هزاران نفر ضربه پنالتیشان را به صورت چیپ زدهاند، اما بیش از همه آنها پنالتی چیپ زیدان به ایتالیا در فینال جامجهانی 2010 در اذهان باقی مانده است. آیا در فوتبال از فینال جامجهانی هم حساستر داریم؟
الان همه دارند فرم پنالتی دوضرب رضاییان و طارمی را با پنالتی پارسال مسی و سوارس مقایسه میکنند که قیاس درستی است، اما شاید این حرکت بازیکنان پرسپولیس از جهاتی با پنالتی چیپ پیرلو در یورو2012 هم قابل قیاس باشد. آن روز ایتالیا با انگلستان مسابقه داشت و در بزم پنالتیها از حریف عقب بود، اما پیرلو تصمیم گرفت بزرگترین قمار زندگیاش را انجام بدهد و ضربهاش را به صورت چیپ بزند. این پنالتی جسورانه گل شد و تیم حریف را تحت فشار گذاشت تا اشلی یانگ ضربه بعدی را از دست بدهد و ایتالیا به دور بعد صعود کند. شاید رضاییان و طارمی هم قصد داشتند با این نوع پنالتی زدن، تیمشان را بعد از باخت در داربی احیا کنند و نشاط را به پرسپولیس برگردانند.
البته ایرادی به پروفسور وارد نیست. برانکو دوست دارد تیمش را مهار کند و آنها را در بزنگاههای کلیدی از تکرار چنین اقداماتی پرهیز بدهد، اما مشکل اینجاست که پرسپولیس جوان برانکو، از خود این مربی جسورتر به نظر میرسد! هر چقدر مربی کروات دست به عصا و محافظهکار است، شاگردان او سرشار از شور و اشتیاق هستند و سرشان برای خلق قابهای متفاوت درد میکند. حالا یک روز این حس مثل نیمه اول داربی باعث ایجاد فاجعه میشود و روز دیگر مثل گل شدن این پنالتی، یک لحظه به یادماندنی میسازد.