با این حال چیزی که نمیشد حدس زد، حجم مرگبار این حواشی بود. شرایط باشگاه اصلا باورکردنی نیست و هر طرف را نگاه میکنی، چیزی جز گرفتاری و مشکل نمیبینی. شاید به جرأت بتوان گفت استقلال در هیچ مقطعی اینقدر نیاز به تغییرات اساسی نداشته است. همیشه «ترمیم» راه بهتری است، اما صادقانه باید گفت این وضع وخیم استقلال تنها ممکن است با «تحول» بهتر شود. کافی است به ارکان مختلف باشگاه نگاهی دقیقتر بیندازید تا چرایی طرح این ادعا را درک کنید.
مدیریت؛ ناکارآمد
سیاستهای مدیریتی باشگاه در این مدت به سود استقلال تمام نشده است. سعادتمند با مجیدی مشکل پیدا کرد، نتوانست این رابطه را مدیریت کند و نهایتا برای عبور از فرهاد پشت اسم استراماچونی پنهان شد. آخر این بازی را اما از اولش میشد حدس زد. او نتوانست مربی ایتالیایی را بازگرداند؛ بنابراین به دروغگویی متهم شد و حالا شغلش را از دست داده است. با این تفاسیر حتی اگر سعادتمند میماند هم حنای او دیگر نزد هواداران و حتی مجموعه باشگاه رنگی نداشت.
کادرفنی؛ نفرین یک اسم
استراماچونی حتی اگر همین امروز هم برگردد، اول باید یک قهرمانی لیگ، یک قهرمانی حذفی و یک پیشروی درست و حسابی در آسیا برای استقلال رقم بزند تا تازه با این باشگاه یر به یر شود! واقعیت این است که او هیچ دستاورد قابل ثبتی برای استقلال نداشته، اما جدایی مربی ایتالیایی جوی درست کرده که کار کردن در آن برای هیچ مربی دیگری ممکن نیست. برخی هواداران استقلال به شکلی عجیب خواهان بازگشت مردی هستند که شب بازی تیمش ایران را ترک کرد و رفت. این حجم از خوشخیالی و اعتماد به تعهد استراماچونی واقعا باورنکردنی است. فرهاد مجیدی زیر سایه استرا له شد و تکلیف مجید نامجومطلق هم که روشن بود. درصورت تداوم این فضا، سرمربی بعدی استقلال هم کم و بیش با همین معضل مواجه خواهد بود. بعضی افراد حاضرند همهچیز را بهخاطر یک اسم بسوزانند. شاید اگر استراماچونی شغل جدیدی پیدا میکرد سرمربی استقلال هم نفس میکشید، اما بدبختی اینجاست که او هم در خانه نشسته و کارش شده رصد کردن رسانههای فارسیزبان!
بازیکنان؛ سرکش و ناکارآمد
شکل برخورد بازیکنان استقلال با کادرفنی و مدیریتی، پزشکان و تدارکات تیم، خبرنگاران و حتی هواداران طوری است که انگار این نسل از آبیپوشان چند قهرمانی لیگ و آسیا بهدست آوردهاند و الان هم از زمین و زمان طلبکارند! حقیقت آن است که تعداد زیادی از نفرات استقلال 2 عنصر ناکارآمدی و سرکشی را با هم دارند. ما با تیمی مواجه هستیم که داخل زمین به اندازه کافی خوب نیست، اما بیرون از میدان به شکل وحشتناکی حاشیه دارد. بازیکن استقلال که در لیگ 14امتیاز کمتر از پرسپولیس بهدست آورده و در جام حذفی هم به جایی نرسیده، چرا باید با خودش قلیان به قطر ببرد؟ چرا باید با پزشک یا ماساژور تیم درگیر شود؟ چرا باید در فضای مجازی خطاب به کادرفنی خط و نشان بکشد؟ طعنهآمیز است که در ماههای گذشته، بیحاشیهترین بازیکنان استقلال، بهترین نفرات این تیم بودهاند؛ شیخ دیاباته و مهدی قائدی. برخی دیگر اما نقش طبل توخالی و پرسروصدا را ایفا کردهاند. قطعا هر کس سرمربی یا مدیر استقلال شود با این لشکر کمثمر پرتوقع کار سختی خواهد داشت.