تاریخ انتشار: 1395/07/25 13:08
کد خبر: 255357

بعد از دیدار پرسپولیس و‌نفت تهران/ فحاشی از رسانه ملی!

روز گذشته و بعد از سوت پایان بازی تیم های پرسپولیس و نفت تهران، ویدئویی کوتاه از جایگاه تماشاگران منتسب به باشگاه پرسپولیس در شبکه های اجتماعی منتشر شد که در آن با هدایت یکی از لیدرها، فحش هایی رکیک نثار رقیب سنتی شد
بعد از دیدار پرسپولیس و‌نفت تهران/ فحاشی از رسانه ملی!

به گزارش سرویس فوتبال لیگ برتر فرتاک ورزشی،این ویدئو بخصوص در شبکه اینستاگرام با واکنش های پرشمار و تندی در تقبیح الفاظ رکیک و فحاشی ها از سوی کاربران بخصوص هواداران باشگاه استقلال حتی بسیاری از کاربران پرسپولیسی همراه شد.

نکته تاسف بار این بود که رسانه ملی در حین پخش مستقیم این بازی، تصمیمی برای بستن صدای تماشاگران حاضر در ورزشگاه نداشت و فحاشی ها در خلال گزارش مزدک میرزایی چنان واضح بود که همه بینندگان این مسابقه فوتبال در منازل خود نیز آن کلمات رکیک و زشت را شنیدند.

با اینکه سالهاست در مجموعه فدراسیون فوتبال ما کمیته ای تحت عنوان اخلاق تشکیل شده و عنوان «فرهنگی» نیز در کنار ورزشی در لوگوی باشگاه های فوتبال ما به چشم می خورد، اما باز هم شاهد کارکرد ضعیف مجموعه های مدیریتی متولی اخلاق و فرهنگ در ورزش فوتبال ملی مان هستیم گرچه در مواردی برخوردهایی موردی آن هم اغلب از نوع سلبی و نه ایجابی از سوی این مراجع دیده شده اما به نظر می رسد چون برنامه ای مدون و بلندمدت برای پالایش فضای ورزش فوتبال ما بخصوص استادیوم های ورزشی وجود ندارد، اثرگذاری چندانی نداشته اند.

گرچه سابقه فحاشی و استفاده از کلمات رکیک و دور از شان خانواده های ایرانی بسیار طولانی است و پیش از این هم در ورزشگاه های انزلی، تبریز، اصفهان و.. نمونه هایی از این حرکت ناشایست از سوی تماشاگران نسبت به تیم  یا بازیکنان حریف را دیده ایم، اما حادثه دیروز ورزشگاه آزادی به این دلیل که از حنجره رسانه ملی به گوش رسید در نوع خود بسیار قابل تامل و تاسف بار است.

محرومیت های یک یا چند جلسه ای تیم ها از همراهی هواداران و یا جرائم مالی و محرومیت بازیکنانی که محرک تماشاگران می شوند را کمابیش در فوتبال باشگاهی ایران دیده ایم اما اینکه چرا همچنان در روی پاشنه قبلی می چرخد و اهانت و فحاشی و رفتارهای ناشایست را همواره در استادیوم های ورزشی شاهد هستیم، باید متولیان و تصمیم گیران ورزشی بخصوص مدیران فوتبالی ما را به این اندیشه وا دارد که ایراد کار نه در محرومیت ها و نه در جرائم مالی بلکه ریشه در آنچه که «فرهنگ هواداری» اش می خوانند، باید جست.

حقیقت آن است که حتی شورای فرهنگ عمومی کشور هم تاکنون پلان و برنامه خاصی در این مورد نداشته چه رسد به مجموعه ای تخصصی بنام فدراسیون فوتبال و کمیته های زیر مجموعه اش از قبیل اخلاق و انضباطی و...

با اتمسفری که روز گذشته در استادیوم آزادی مشاهده شد، آیا واقعا پدران و مادران این نگرانی را ندارند که فرزندان کم سن و سال خود را برای گذراندن ساعاتی از وقت شان به ورزشگاه ها بفرستند؟

آیا در فوتبال ما رقیب بودن به معنای کین و دشمنی و عداوت است؟ چرا کم کم آلرژی به رنگ های سرخ و آبی در فوتبال ما به یک فرهنگ تبدیل می شود؟ و اینکه چرا نباید از فرهنگ کشورهای صاحب فوتبال در جهان بهره بگیریم وقتی هواداران سرخابی های لیگ جزیره (چلسی و لیورپول) در پایان مسابقه برای رقیب شان دست می زنند، برای ما که مدعی تمدن و اسلامیت هستیم آیا این معنا دار نیست؟

و نکته پایانی هم خطاب به متولیان رسانه ملی است؛ حقیقت آن است که تلویزیون همچنان برتری محسوسی از نظر شمار مخاطبان و نفوذ پیان و بازخوردهای آن در میان رسانه های گروهی و حتی شبکه های مجازی دارد و هرگونه کنشی از این رسانه با واکنش هایی در میان مخاطبان همراه است حالا اگر این کنش در مورد مشکلات یک خانواده مستمند باشد نوعی از واکنش و بازخورد را در میان مخاطب ایجاد می کند و اگر هم صدای فحش های رکیک و تا حد ناموسی را در استادیوم های ورزشی ما باز بگذارد و مخاطب آنها را بشنود، قطعا با نوعی مقابله به مثل از سوی کاربران همراه است؛ کافیست مدیران رسانه ملی ما سری به شبکه های اجتماعی از جمله اینستاگرام و میزان التهابی که پس از بارنشر کلیپ بازی دیروز ایجاد شد را مورد توجه قرار دهند.

نویسنده: یحیی معماری

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://fartakvarzeshi.com/d/3gejwn

اخبار مرتبط



آخرین اخبار


استارت تاکتیکی پرسپولیس برای نفت