به گزارش سرویس لیگ برتر فرتاک ورزشی، در شرایطی که از جمع سه نماینده فوتبال تبریز گسترش فولاد و ماشینسازی کارنامه قابل دفاعی نداشتند و در جمع تیمهای قعرنشین جدول جا خوش کردهاند، تراکتورسازی یک تنه بار غرور فوتبال تبریز را به دوش کشید و سعی کرد نشان دهد فوتبال تبریز هنوز یک قطب قابل اعتنا در فوتبال کشور است که میتواند چند ملیپوش تحویل تیمملی ایران دهد.
در این شرایط که اخبار مربوط به فوتبال تبریز مملو از شایعات مربوط به رفت و برگشت رسول خطیبی بود یا خیلیها از جانشینان احتمالی فراز کمالوند سخن میگفتند رسما اعلام شد سه عضو هیات مدیره تراکتورسازی در یک اقدام اعتراضی از سمت خود در مجموعه مدیریتی باشگاه استعفاء دادهاند.
راستش در مورد این استعفا سه نکته یا بهتر بگوییم سه علامت سئوال وجود دارد که یافتن پاسخ برای آنها بهتر میتواند ما را با واقعیت موجود در مورد این اتفاق آشنا کند و حقیقت را آشکار سازد، بدون آن که بدانیم دلیل این اتفاق اقدام هماهنگ چه بوده و چه کسی این وسط مقصر است و یا به قول سعید عباسی درخواستی از هواداران دریافت کنیم که بر افشاگری این عضو هیات مدیره صحه بگذارد و به قول ایشان باعث شود مسائل پشت پرده را افشا نماید.
چه استعفای بدموقعی
چشمتان را ببندید و خودتان را هوادار دو آتیشه پرسپولیس تصور کنید تیمی که در کوران رقابت با تراکتورسازی قراردارد و صدر جدول میان این دو تیم دست به دست میشود. دست به دعا بردارید و از خدا بخواهید تیم محبوبتان در این رقابت بر رقیب پیروز شود. خب در شرایط عادی و شانه به شانه که امکان چنین چیزی نیست مگر این که رقیب دچار یک حاشیه و مشکل لاینحل گردد که در روند نتایج تیم سکته ایجاد کند و باعث شود تیم محبوب شما صدرنشین بلامنازع فوتبال ایران باشد.
حالا ادعای این پرسپولیسی را با اقدام اعتراضی سه عضو هیات مدیره تراکتور مقایسه کنید و ببینید چقدر این دعا شبیه به اقدام اخیر اعضای هیات مدیره تراکتوریهاست و چقدر در راستای اهداف تیم پرسپولیس صورت گرفته است.
خدای ناکرده دوست نداریم این اقدام اعضای هیات مدیره را به جانبداری از باشگاه پرسپولیس ارتباط دهیم و بگوییم مدیرانی که تاکنون برای تراکتور زحمت کشیدهاند به یکباره تغییر موضع داده و تصمیم گرفتهاند برای منفعت تیم رقیب دست به کار شوند اما واقعیت مطلب این است که چه خواسته و چه ناخواسته این اقدام آب به آسیاب رقیب ریخته و کاری کرده که تراکتور رقیب شاد کن شود.
در این که هیچکس شک ندارد پس به عنوان سئوال اول بهتر است دوستان پاسخگو باشند که چرا اینقدر زمان نامناسبی برای این اتفاق تعیین شده و چرا در این مورد با مطالعه بیشتر عمل نکردهاند؟
چرا مماشات کردید؟!
قطعا اگر مشکلات مالی وجود دارد و حجم این مشکلات آنقدر هست که حتی موجودیت یک باشگاه مردمی مثل تراکتورسازی را تهدید میکند (با استناد به صحبتهای اخیر سعید عباسی این مشکلات یک شبه به وجود نیامده و حاصل یک روند مستمر و مسلسلوار بوده که حالا کار به جاهای باریک کشیده است.
خب اگر این مشکلات وجود دارد که شک نداریم مشکل هم وجود دارد چرا در زمانی که اولین اتفاق رخ داد و اولین بار مسیر کج برای قافله این باشگاه انتخاب شد دوستان در برابر این اقدام نایستادند و نیامدند جلوی نصب اولین آجرهای کج را بگیرند و سنگ بنا را به درستی بگذارند که حالا مدعی این نباشند که این دیوار کج در آستانه رسیدن به ثریا و فروپاشی باشگاه تراکتورسازی است. قطعا اگر در برابر اولین تخلفات مالی مماشات نمیشد و در راه ساختن کلمبیای جدید! تاکنون همراهی نمیشد حالا دیگر بهانهای برای این اتفاقات شکل نمیگرفت.
واقعاً چرا اینقدر مماشات که حالا در آستانه انفجار دوستان به فکر بیفتند؟ سئوال دوم ما این است دلواپسان تراکتور تا به حال در کدام خواب زمستانی، بهاره یا تابستانی فرورفته بودند که حالا به یکباره برخاسته و مدعی قانونمداری شدهاند؟!
این تضاد را چگونه توجیه میکنید؟!
سعید عباسی در لابهلای مصاحبه و افشاگری که اخیرا صورت داده است در یک جا مدعی میشود آجورلو به گونهای در باشگاه تراکتور عمل کرده که توگویی این باشگاه را مانند کشور کلمبیا یک مجموعه دیکتاتور مأب است که قائم به شخص بوده و همهچیز از منویات مدیرعامل شکل گرفته و در برنامههای باشگاه متبلور میگردد.
راستش تصور میکنیم اولا ایشان کلمبیا را با کشور دیگری در آسیای جنوب شرقی اشتباه گرفته و سهوا یا عملا از کلمبیایی نام برده که اتفاقا این روزها سیستم انتخابی دموکراتیک دارد و رئیس جمهورش هم با رأی ملت انتخاب میشود و خبری از دیکتاتوری و این حرفها نیست.
در ثانی ایشان به هر روی سعی دارد وضعیت را به گونهای جلوه دهد که آجورلو قائم به فرد است که باید پاسخگوی تخلفات باشد و از طرف دیگر به این بهانه که هیات مدیره در هیچ یک از تصمیمات دخالت ندارند این شیوه مدیریتی را مورد نکوهش قرار میدهد. خب اگر این شیوه تخلف آشکار است و این مرام مدیریتی برای شما پسندیده نیست یک سری تخلفات پی در پی را شکل داده است پس چه اصراری دارید در این سیستم دخیل باشید و قائم به فرد بودن را یکی از دلایل برخورد با آن میدانید.
آیا بهتر نیست در این تخلفات شرکت نکنید و اجازه دهید متخلف به تنهایی در پیشگاه قانون جوابگو باشد؟!
سئوال ما این است که تضاد پنهان در اظهارات خود را چگونه توجیه میکنید و چرا در شرایطی که معتقدید مدیرعامل قائم به فرد باشگاه مانند یک کشور دیکتاتور در مورد هر چیزی خودش تصمیم میگیرد چه اصراری به مشارکت بر این تخلف دارید؟!
اپوزیسیون بدتر از پرسپولیس هفت پشت غریبه
اگر بخواهیم یک طرفه به قاضی نرفته باشیم و واقعیت مطلب را ادا کنیم باید خاطر نشان کنیم که شیوه مدیریت آجورلو به گونهای است که در اکثر موارد خودش تصمیم میگیرد و این نکته تازهای نیست. مدیریت آجورلو در باشگاههای مقاومت و پاس هم همینگونه بود و اگر شما با مدیریت آجورلو موافقت کردید یعنی پذیرفتید که به عنوان عضو هیات مدیره پشت سر وی و تحت لوای مواضع اتخاذ شده از سوی مدیرعامل حرکت کنید، مگر این که بگویید تازه به این فوتبال آمدهاید و با شیوه مدیریت آجورلو آشنا نبودهاید که این حرف دیگری است و اتفاقا سئوالی را به ذهن متبادر میسازد که در این مقال نمیگنجد. پس فعلا در این زمینه پاسخگوی سه سئوال مطرح شده باشید تا بعدا به این اتفاقات و سئوالات تازه برسیم البته اگر لازم شد چون تصورمان این است که پاسخگویی به این سئوالات خیلی از زوایای تاریک حرکت دلواپسان مدیریت تراکتور را روشن خواهد ساخت و امیدواریم که اینگونه شود.