این نقلقول اگر صحت داشته باشد باید به عقل این مسئول شک کرد، چراکه وقتی آییننامه و دستورالعملی برای قرارداد بستن وجود دارد و اگر مسئولان هم تدبیر و توانایی مدیریت دارند، دیگر چه لزومی برای عقبنشینی و اعلام ضعف باقی میماند؟ اگر اعتقاد داریم که ما میتوانیم و براساس همین باور نیز بر سر کار گمارده شدهایم چرا باید مسیر موفقیتهای یک نفر یا یک تیم را منحرف سازیم و از آن در راستای تقویت ضعفهای مدیریتی استفاده کنیم؟
1-اگر این واقعیت را قبول داشته باشیم که وینفرد شفر توانسته روی تیم تاثیر بگذارد و از نظر فنی هم قابلیتهایی برای رشد فنی داشته، بنابراین بیانصافی است که توانمندیهای وی را نادیده بگیریم و موفقیتهای استقلال را به جهت اینکه احتمال دارد شفر در تمدید قراردادش ناز کند کمرنگ سازیم.
2- روز اول از سوی مسئولان باشگاه استقلال اعلام شد که در قرارداد شفر آلمانی قید شده باید او یا سهمیه آسیایی برای استقلال را بگیرد یا یکی از جامهای لیگ برتر یا حذفی را نصیب این تیم کند. اگر این شروط استقلال محقق شد آنوقت قرارداد او با باشگاه تمدید خواهد شد. حالا مطرح شدن اینکه موفقیتهای استقلال را با شفر خیلی بزرگ نکنید چه معنایی پیدا میکند؟ آیا نباید گفت که این حرف از روی بیتجربگی مطرح شده و کسی که این ادعای غلط را کرده در واقع تعهدات باشگاه را زیر سوال برده است؟
3- این واقعیت را باید قبول کنیم که وینفرد شفر یک مرد آلمانی و بزرگ شده فرهنگ این کشور است. او هنوز با آداب مدیریتی باشگاههای ما خو نگرفته و اهل سیاهکاری و دروغ و عهدشکنی نیست. به جایش او اهل گفتوگو و معامله است. طبق قراردادهای بینالمللی که سالها در کشورهای مختلف دنیا بسته، یاد گرفته قبل از تصمیمگیری در مورد یک موضوع ابتدا به آییننامهها و دستورالعملها رجوع کند و رعایت استانداردهای لازم را هم بلد است. مهمتر از همهچیز رعایت حق و حقوقی است که در این بین وجود دارد و دو طرف براساس آن باید به توافق برسند. اگر قرارداد شفر پایان یافته، او حق دارد برای تمدید آن شرایط جدیدی را مطرح کند و اگر هم باشگاه با او به منفعتی رسیده که میتواند با حضور دوبارهاش این موفقیت را تکرار کند، آنوقت با رعایت موازین حرفهای و قانونی از او درخواست کند تا از توقعات زیادی بپرهیزد و در کنار استقلال، به پربار کردن کارنامه مربیگریاش ادامه دهد و در این بین استقلال نیز از تواناییهای او در راستای موفقیتهای بیشتر بهرهمند شود.
4- وقتی امکان گفتمان وجود دارد و حق و حقوق مشخصی برای همه تعیین شده، چرا باید به ایجاد بدبینی دچار شویم. وقتی برای موفقیتها و شکستها موازین و مراتبی معلوم شده چرا باید از راههای ناصواب به دنبال کش و قوس دادن به ماجراهای مسالهساز باشیم. شفر حق و حقوقی دارد و باشگاه باید آن را در نظر بگیرد. او در این مدتزمان اندک تیم را از ورطه سقوط نجات داده و ما باید آن را باور داشته باشیم. باور داشته باشیم که در چه زمانی و با چه شرایطی سکان هدایت تیم را به دست گرفت در حالی که قرارداد مربیان داخلی برای پذیرش مسئولیت کادر فنی این تیم بیشتر از آن چیزی بود که شفر به آن تن داده است. تاثیرش را هم در این مدت کوتاه دیدیم و به آن اذعان داریم. اگر استقلال قصد ادامه این وضعیت را دارد باید دست به جیب شود. در همین مدت زمان کوتاه در لیگ برتر، لیگ قهرمانان آسیا و جام حذفی هم نتایج زحمات و تلاش و کارایی او را مشاهده کردهایم که به نوعی درآمدزایی از سرمایهگذاری روی او بهحساب میآید. حالا اینکه نتیجه گرفتهایم و میتوانیم از وضعیت حاکم علیه او استفاده کنیم و فضا را برایش تنگتر کنیم کاملا بیانصافی و دور از اخلاق است.