ماجرای استقلال و مجید حسینی جالب شده. مدافع ملیپوش آبیها با این که هنوز یک فصل دیگر با باشگاه قرارداد دارد، اما دلش میخواهد جدا شود و به لیگ ترکیه برود. از قرار معلوم بندی در قرارداد او وجود دارد که بر اساس آن حسینی میتواند با پرداخت تنها صد هزار دلار رضایتنامهاش را بگیرد. حالا مدافع آبیها به دنبال فعال کردن همین بند است، اما استقلالیها که چند مهره کلیدی را از دست دادهاند و تحت فشار هواداران هستند، اصلا دلشان نمیخواهد این بار به خاطر جدایی مجید ملامت شوند. حس و حال آنها قابل درک است؛ بهخصوص که استقلال به زودی باید در یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا به مصاف السد قطر برود. میفهمیم که آبیها به دنبال حفظ حسینی جوان تحت هر شرایطی هستند، اما این موضوع نباید آنها را به سمت ترفندهای عجیب و غریب بکشاند. راست یا دروغ دیروز خبر آمد مدیران استقلال پاسپورت مجید حسینی را گرو گرفتهاند تا او نتواند از ایران خارج شود و برای مذاکره با مشتری ترکیهایاش به این کشور سفر کند! ای کاش این خبر درست نباشد.
شاید مهمترین سوالی که در هیاهوی اخیر نادیده گرفته شده، این باشد که اساسا چرا باشگاه استقلال برای بازیکن بسیار جوان و تازهواردی مثل مجید حسینی هم بند فسخ قرارداد تعیین کرده؟ این معمولا باجی است که باشگاهها به بازیکنان بزرگشان میدهند و تازه همان هم به هیچوجه قابل قبول نیست. با این وجود استقلالیها چنین امتیاز عجیبی را به حسینی دادهاند که شاید تا یک سال پیش واقعا اسم معتبری در فوتبال ایران نبود. این قضیه از دو حالت خارج نیست؛ یا استقلالیها حتی در مذاکره با بازیکنان جوان هم تبحر و اقتدار لازم را ندارند که اگر اینطور باشد واقعا واویلاست و یا آنها در زمان عقد قرارداد با حسینی فکرش را هم نمیکردند او روزی چنان پیشرفت کند که باشگاه خواهانش حاضر باشد صد هزار دلار بابت فسخ قرارداد وی بپردازد. اگر این فرضیه دوم درست باشد، باید به تیزهوشی و درک فنی بالای مدیران استقلال احسنت گفت! شما مطمئن باشید حسینی که حالا در 23سالگی سابقه بازی در جامجهانی را هم دارد، حتی در همین ایران هم میتواند باشگاهی را پیدا کند که غرامت صد هزار دلاری فسخ قراردادش را بپردازد. بنابراین آقایان چطور چنین استعدادی را درک نکردهاند و به همین راحتی او را برای خروج آزاد گذاشتهاند؟
نیازی به بازگویی نیست که اشتباه اصلی در زمان انعقاد قرارداد رخ داده و کارهایی مثل گرو نگه داشتن پاسپورت و ... هم فایده ندارد. این اقدامات برای زنجیر کردن پای بازیکن نهتنها مفید نیست، بلکه باعث آبروریزی حرفهای و حتی بینالمللی است. فرض کنید همین باشگاه ترکیهای خواهان حسینی ترتیب انتشار این خبر در فضای رسانهای ترکیه را بدهد؛ آیا چنین اتفاقی مایه شرمساری ما نخواهد بود؟ از اینها که بگذریم بازیکنی که به زور گروکشی در یک تیم بماند، طبیعتا با جان و دل برای آن تیم بازی نخواهد کرد. رهایش کنید برود و البته حواستان به کیفیت عقد قرارداد با «مجید حسینی»های دیگر باشد.