واضح است که پرسپولیسیها بیشتر از هر چیز دیگری نگران بازی روز دوشنبه برابر الوحده امارات هستند و با توجه به اینکه نیمکت ضعیفی هم در اختیار دارند، طبعا دلیلی نداشت که در فاصله چهار روز به آغاز آن بازی همه ستارههای اصلی را به بازی بگیرند. فهمیدن این موضوع اصلا کار سختی نیست، مگر اینکه خشم و اندوه مانع از درک ماجرا شود. نکته مهمتر اما چیز دیگری است. پرسپولیسی که امسال سه هفته زودتر از پایان فصل قهرمانیاش را قطعی کرد، سال گذشته خودش در شرایطی مشابه قرار داشت. آن روز قرمزها باید راهآهن را با سه یا چهار گل میبردند و یا انتظار میکشیدند که ذوبآهن استقلال خوزستان را متوقف کند. با این وجود هیچکدام از این دو اتفاق رخ نداد تا سرخپوشان به شکلی دراماتیک عنوان قهرمانی را از کف بدهند. حالا همان قصه برای صبای قم رخ داده؛ تیمی که خودش میتوانست مسابقهاش را ببرد و خیلی شیک و راحت در لیگ بماند، اما چشمانتظار پرسپولیس باقی ماند و تن به فاجعه داد.
همین آقای محسن فروزان که امسال با لباس صبا برای پرسپولیس شاخ و شانه میکشید، فصل گذشته در آن بازی معروف هفته آخر در ترکیب راهآهن برابر پرسپولیس به میدان رفت. او با وجود آنکه تیم خودش به دسته پایینتر سقوط کرده بود، سر از پا نمیشناخت که جلوی قهرمانی پرسپولیس را گرفته! حالا فروزان ناچار است سقوط مجدد خودش و تیمش را از نزدیک ببیند و اشک حسرت بریزد، چرا که این بار پرسپولیس تبدیل به ذوبآهن شد و سیاهجامگان نقش راهآهن پارسال را بازی کرد!
فصل گذشته پرسپولیس یاد گرفت که قاعده کار این است که هر تیمی خودش گلیمش را از آب بیرون بکشد؛ بنابراین سرخها امسال عملکرد کمنقصتری داشتند و مقتدرانه قهرمان شدند. حالا هم صبا میتواند همین درس مهم را سرلوحه کار خودش قرار بدهد و فصل آینده برای صعود دوباره بجنگد. این اساسا آموزهای در رابطه با کلی زندگی است و نه فوتبال؛ اینکه بدانی ممکن است گاهی دیگران به شکلی معجزهآسا به فریادت برسند، اما این رویه «همیشگی» نخواهد بود. همیشه بالاترین گارانتی در این است که خودت گلیمت را از آب بیرون بکشی!