انگار دست خودمان نیست، هر کاری کنیم آخرش بر میگردیم سر نقطه اول. اساتید مسلم تراژدیبافی هستیم. از هر دریای نوری، به سرعت میتوانیم یک لکه سیاه بیرون بکشیم و همه توجهات را به آن جلب کنیم. این دقیقا همان اتفاقی بود که در جریان برگزاری جشن قهرمانی پرسپولیس هم رخ داد. یک تیم مقتدر و پرهوادار در یک فصل باشکو با یک برد طلایی در یک استادیوم مملو از جمعیت جام را گرفته و جشن مفصلی برپا کرده، بعد 48ساعت است همه ایران دارند در مورد غیبت هانی در مراسم حرف میزنند. وضع طوری شده که حسین ماهینی از عمان پیغام داده وضع روحی بچهها در اردوی پیش از بازی با الهلال «افتضاح» است. واقعا چرا با خودمان و دیگران این کار را میکنیم؟ همه ما برای هانی عزیز متاسفیم، اما آیا واقعا جشنی که روز چهارشنبه برگزار شد، هیچ نقطه روشنی نداشت که بشود چهار خط در موردش نوشت؟
یک- بعد از سالها در ایران استیج بزرگ و زیبایی ترتیب داده شد، بازیکنان یک به یک خطاب قرار گرفتند و در میان فریادهای یکصدهزار نفر روی سکو رفتند. در یک اتفاق نادر، جشن به این بزرگی حداقل تا لحظه اهدای جام با شکوه کامل برگزار شد؛ آیا واقعا منتقدان اینها را نمیبینند؟
دو- برای نخستین بار در ایران، بازیکنان تیم قهرمان با فرزندانشان پا به مراسم جشن گذاشتند. این اولین تصویر علنی درخشان از «خانوادهدوستی» بازیکنان ایرانی بود. در جامعهای که عمدتا طرز تلقیاش از فوتبالیستها یک مشت بچه پولدار لاقید است، این نشانه آشکار از پایبندی و تعلق قلبی به اعضای خانواده واقعا ستودنی بود. چطور ممکن است دو روز بعد از جشن هنوز هیچکس یک کلمه هم در این مورد حرف نزده باشد؟
سه- پیش از آغاز مراسم در کنداکتوری که توسط رسانهها منتشر شد، گفته شده بود قرار است سرودهای شاد زنده توسط خوانندگان پرسپولیسی اجرا شود، اما این برنامهها به حرمت برخی از مردم داغدیده در اثر سیل آذربایجان منتفی شد. چرا این نوعدوستی و عنایت و ارادت قلبی به هموطنان نباید بولد شود؟ وقتی مغرضان هر اختلاف مردم این خاک را در بوق میکنند تا به اهداف پلیدشان برساند، ما چرا اتفاقات زیبا را در معرض دید قرار نمیدهیم؟
چهار- کمال کامیابینیا بعد از به ثمر رساندن گل اول بازی به سمت محمود خوردبین رفت و از او بابت شوخی انجام شده در برنامه نود دلجویی کرد. شما که این همه شوخی این چهار تا بچه را بزرگ کردید و فاجعه ساختید، چرا به این دلجویی زیبا جلوی صد هزار تماشاگر و میلیونها بیننده تلویزیونی کوچکترین توجهی نکردید؟
پنج- در جشن قهرمانی پرسپولیس، ذخیرهها از اصلیها خوشحالتر بودند. رفاقت تام و تمام رادو و بیرانوند، بالا و پایین پریدنهای شهاب کرمی و نریمانجهان و آرامطبع، شوق و ذوق خواستنی علوانزاده و طاهرخانی... یعنی هیچکدام از اینها ارزش تماشا و توجه نداشت؟
شش- در یک روز وسط هفته همه ظرفیت ورزشگاهی که بلیتش هم مجانی نبود پر شد و هزاران نفر از پشت درهای بسته به خانه برگشتند. برای اولین بار در طول تاریخ لیگ برتر تمام بلیتهای ارایه شده در سایت الکترونیکی پیشفروش شد. تا دو سال پیش همهاش میپرسیدیم مردم چرا دلمرده شدهاند و راه استادیوم را گم کردهاند. برنامه نود هر دو ماه یک بار یک نظرسنجی در مورد قهر مردم میگذاشت و البته به هیچجا هم نمیرسید. حالا اما رسانهها طوری برخورد میکنند که انگار هیچ اتفاقی رخ نداده و این حضور چشمگیر شایسته یک خط یادآوری هم نبوده. جدا که خسته نباشید رفقا!