حالا دیگر هیچکس نیمکتنشینی این هافبک را به «استراحت» ربط نمیدهد و دلایل فنی این اتفاق را انکار نمیکند. ستاره پرحاشیه سرخها از محرومیت کمیته انضباطی گریخت اما نتوانست از دادگاه برانکو فرار کند. خارجشدن از فهرست 18نفره مسابقه جامحذفی با نفت تهران، اولین رأی دادگاه پروفسور برای این بازیکن بود. تنبیه بزرگتر، با نیمکتنشینی در داربی از راه رسید. مسلمان بیشتر از یک ساعت روی نیمکت نشست و به فرارهای انتحاری دلچسب بشار رسن چشم دوخت و وقتی به زمین رفت، با انواع و اقسام پاسهای اشتباه بارها مالکیت توپ را به حریف تقدیم کرد. سومین نبرد پیاپی پرسپولیس بدون مسلمان، با سومین پیروزی همراه شد تا مشخص شود که قرمزها دیگر به مهندسشان، وابسته نیستند.
اولین بازی محسن مسلمان برای تیم برانکو، شدیدترین حملهها به او از سوی هوادارها را به همراه داشت. خیلی زود بورس شایعهها و اتهامات علیه این بازیکن اوج گرفت و داستانهای عجیبی درباره تباهشدن فوتبالش ساخته شد. بسیاری از هوادارها بر این باور بودند که تحمیل این بازیکن به برانکو از سوی مدیران باشگاه، چیزی به جز اتلاف وقت و هزینه نبوده است اما ستارهای که با چشمهای قرمز پف کرده به اولین تمرین تیم ملحق شده بود، باور داشت که اوضاع را تغییر خواهد داد. محسن، به این باور وفادار ماند و همه چیز را عوض کرد. خیلی زود، پاسهایش به مقصد رسیدند و ضربان قلب تیمی که ایوانکوویچ ساخته بود، با سرعت پاسهای این بازیکن تنظیم شد. حالا او یک مهره کلیدی برای سرخپوشان به شمار میرفت. یک ستاره تغییرناپذیر که وقتی در زمین حضور نداشت، تعداد موقعیتهای پرسپولیس به شکل قابلتوجهی کاهش پیدا میکرد. هافبکی که کم گل میزد اما بارها مهاجمان تیمش را در فرصتهای ایدهآل گلزنی قرار میداد. قهرمانی در لیگ بعد از چند نایبقهرمانی، مهمترین هدف مسلمان محسوب میشد. او در پرسپولیس به هدفش رسید اما بعد از آن، دیگر فرم فوقالعادهاش را حفظ نکرد. انگار این قهرمانی، ساقهای این ستاره را اشباع کرده بود. از شروع فصل جدید، محسن هرگز استانداردهای یک بازیکن 90دقیقهای را به نمایش نگذاشته است. قدرت بدنی او تنها کفاف یک ساعت اول مسابقه را میدهد و این موضوع برای یک بازیکن حرفهای، فاجعهبار است. با این وجود برانکو هنوز به محسن اعتقاد داشت و به او بازی میداد اما هر چه زمان گذشت، ایستایی بازی این بازیکن بیشتر به چشم آمد و دوندگی کم او در زمین، بیشتر به تیم لطمه زد. تنشهای دودآلود و اعتراض به تعویض، تیر خلاص مسلمان به طرف خودش بود. ضربهای که او را از ترکیب اصلی جدا کرد و یکی از مستعدترین مهرههای این سالهای پرسپولیس را به نیمکت دوخت. مرد شماره77پرسپولیس در دو فصل گذشته، هیچوقت وادار نبود با چالش رقابت با همتیمیها دست و پنجه نرم کند. این هافبک هجومی هرگز رقیب مستقیمی در تیم نداشت و حتی با اضافه شدن سروش رفیعی، طعم نیمکتنشستن را نچشید اما بشار رسن، بالاخره به این روند پایان داد. تبعیدشدن از ترکیب اصلی به نیمکت، اولین مرحله از مصائب روزهای ناآمادگی مسلمان است. بازیکنی که اگر زودتر همه چیز را عوض نکند و جایگاهش را دوباره به دست نیاورد، در بیراههای قرار خواهد گرفت که پیش از این صادقیان و صادقیانها را به ورطه نابودی کشانده است. مسلمان، «مشغولبودن فکر» را دلیل نمایش ضعیفش در 30دقیقه پایانی داربی دانسته بود. فکر محسن، به چه چیزی مشغول شده که درخشیدن در زمین فوتبال، دیگر جایی در میان اولویتهای این بازیکن ندارد؟
محسن مسلمان، معمار قهرمانی یکی از بهترین پرسپولیسهای تاریخ در لیگ به شمار میرفت اما از چشم کارلوس کیروش افتاده بود و از مدتها قبل میدانست دیگر شانس چندانی برای بازی در تیم ملی ندارد. کیروش و برانکو، اختلافهای زیادی با هم دارند اما به نظر میرسد در مورد محسن مسلمان، رفته رفته به یک نظر واحد دست پیدا کردهاند. محسن، هنوز هم استعداد بازی در باشگاههای اروپایی را دارد اما اگر به همین اندازه کمرمق، کماثر و پرحاشیه باشد، حتی شانس بازی در بهترین تیمهای فوتبال ایران را نیز از دست خواهد داد. مسلمان نباید فراموش کند که معماری که تمرکزش را از دست داده باشد، زودتر از یک شیروانیساز مست سقوط میکند!