به موازات همین درخشش، همه رسانهها و هواداران هم در این مدت بیشوکم از مسلمان تمجید کردهاند. اصلا به مناسبت همین نمایشهای دلبرانه هم بود که افکار عمومی لقب دیرپای «مهندس» را از ایمان مبعلی گرفتند و به مسلمان بخشیدند. با این وجود فوتبال حساب و کتاب خودش را دارد و هر بازیکنی بسته به تازهترین عملکردش مورد قضاوت قرار میگیرد. اگر از این زاویه به ماجرا نگاه کنیم، مسلمان در دودیدار حیاتی پایان فصل پرسپولیس برابر لخویا به هیجوجه کارنامه موفقی نداشت.
دو تعویض بدون دست دادن
مسلمان در هردو دیدار رفت و برگشت برابر لخویا سردرگم و متزلزل ظاهر شد و هرگز نشانهای از آن پاسهای دقیق، کلیدی و غافلگیرکنندهاش ارائه نداد. مسلمان در ایندو مسابقه تا آنجا ضعیف بود که هیچکس از تعویضش در میانههای نیمه دوم تعجب نکرد. تنها شاکی این تعویضها انگار خود آقا محسن بود؛ هماو که در بازی رفت ترجیح داد از سمت دیگر زمین بیرون برود، نیمچه لگدی به بطری بزند و اصلا لب خط نیاید و در بازی برگشت هم بدون دست دادن با بازیکن جانشین راهی نیمکت شد. مسلمان در بازی رفت در دقیقه70 تعویض شد اما در بازی برگشت که عملکرد ضعیفتری داشت 10دقیقه زودتر کنار دست برانکو نشست. احتمالا در بازی برگشت برانکو ترجیح میداد ابتدا سروش رفیعی را تعویض کند که یک کارت زرد داشت و در آستانه دریافت کارت قرمز بود، اما مسلمان آنقدر بیاثر نشان داد که تعویض سروش به تأخیر افتاد. جالب اینکه محسن در هردو بازی با علی علیپور تعویض شد؛ بازیکنی که چند روز قبل از دیدار رفت با لخویا در تمرینات به مشاجره با مسلمان پرداخته بود. احتمالا این مساله هم در دلگیری مسلمان بیتاثیر نبوده است!
میتوانست ناجی باشد
مسلمان در طول 60دقیقهای که در بازی برگشت در میدان حاضر بود، 36پاس برای همبازیانش ارسال کرد که ضریب صحت 80درصدی داشت. با این وجود تقریبا هیچکدام از این پاسها کلیدی نبودند. وقتی نوع بازی او را با نمایش جسورانه وحید امیری و فرشاد احمدزاده مقایسه میکنیم، میبینیم پرسپولیس با تعویض مسلمان چیز زیادی از دست نداد. البته او در این بازی کمی هم با مشکل مصدومیت از ناحیه دست مواجه بود و شاید این مساله روی عملکردش تاثیر منفی گذاشت. ناگفته نماند مسلمان در مسابقه رفت میتوانست روی یک موقعیت عالی دروازه لخویا را باز کند و کل معادلات را در مورد خودش تغییر بدهد اما ضربه او از کنار دروازه تقریبا خالی تیم قطری به اوت رفت.