تاریخ انتشار: 1396/10/14 13:47
کد خبر: 166293

مهدی طارمی و پیشنهاد خارجی اش/ ترانسفرهای مساله‌دار امروز فوتبال ایران

مهدی طارمی و پیشنهاد خارجی اش/ ترانسفرهای مساله‌دار امروز فوتبال ایران

این روزها باز هم ترانسفر بازیکن به کشورهای اروپایی و عربی داغ شده و پیش از شروع جام جهانی فوتبال، تعدادی از بازیکنان شاخص تیم‌های ایرانی با درخشش در داخل کشور، حالا قصد پیوستن به دیگر تیم‌های خارجی را دارند و از این منظر می‌خواهند خود را در بوته آزمایش فوتبال از نوع دیگر قرار دهند.  این را گفتیم یادمان افتاد که در دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، یک حرکت سریع و تقریبا انقلابی در ترانسفر فوتبال کشور اتفاق افتاد که دو تیم استقلال و پرسپولیس، هم پیشگام این موضوع و حرکت بودند و هم اینکه بیشترین بازیکن در طول تاریخ از این دو تیم، در همان دهه‌ها به کشورهای اروپایی و گاها عربی منتقل شدند. اما چیزی که ما را وادار کرد این موضوع را بیشتر بسط و گسترش دهیم، تفاوت‌های زیاد و آشکار نوع انتقال‌ها و تیم‌های خواهان بازیکنان ایرانی است که با ترانسفرهای امروز خیلی فاصله دارد.

حضور بازیکنانی نظیر علی دایی و علی کریمی در بایرن مونیخ آلمان، مهدی مهدوی‌کیا در بوخوم، هامبورگ و آینتراخت‌فرانکفورت، وحید هاشمیان در هامبورگ، بوخوم، بایرن مونیخ و هانوفر، مهدی پاشازاده در بایر لورکوزن آلمان و آدمیراواکر اتریش، علی موسوی در بایرلورکوزن، داریوش یزدانی در بایرلورکوزن و رویال شارلروای بلژیک، خداداد عزیزی در کلن و سن‌خوزه آمریکا، سیروس دین‌محمدی و سرژیک تیموریان در ماینز، کریم باقری در آرمینیا بیله‌فلد آلمان، چارلتون انگلیس، السد قطر و النصر امارات و خیلی از دیگر بازیکنان موفق دهه‌های هفتاد و هشتاد مثل میناوند، محمدرضا مهدوی، سهراب بختیاری‌زاده، محمد مومنی، رحمان رضایی، امامی‌فر و... در آن دهه را اگر با ترانسفرهای امروز مقایسه کنیم و نوع فوتبال و رشد و توسعه‌ای که امروز این ورزش جهانی داشته در نظر بگیریم، پی به ارزش‌ها و تفاوت‌های موجود می‌بریم. شاید این نوع برداشت که ترانسفر‌های آن موقع اصلا قابل قیاس با این دوره نیست بیراه نباشد. چراکه اغلب انتقالی‌های امروز یا به کشورهای عربی است یا کشورهای درجه دو و درجه سه اروپا که نمی‌توان تاثیرات آنها را در ابعاد بزرگ‌تری مشاهده کرد. هرچند توفیقات بازیکنان امروز شاید بنیادی‌تر و ریشه‌ای باشد اما تبلیغات و دیده شدن بازیکن در ویترین تبلیغاتی جهانی فوتبال، مهم‌تر از حضور نامرئی است. دیده شدن و قرار گرفتن در تیررس باشگاه‌های بزرگ اروپایی مستلزم چنین رویه‌ای است و بدون آن نمی‌توان چندان به اهداف مورد نظر دست یافت.

با این تفاسیر حالا باید تاسف خورد که ترانسفر‌های امروز محدود شده به کشورهای عربی و همسایه که تنها به دنبال جلوه‌گری بازیکنان تکنیکی جهت جلب نظر تماشاگران خود و لذت بردن از حرکات انفرادی و فنی آنها هستند. ثبات برای ادامه بازی در این کشورها وجود ندارد و توانایی‌ها و استعداد آنها خیلی زود زایل می‌شود. شاید با قاطعیت بشود گفت که نمونه حضور پژمان منتظری و مجتبی جباری، هادی عقیلی و خود سروش رفیعی هم می‌تواند دلیل خوبی برای این موضوع باشد. ضمن اینکه باید اذعان کرد اشکان دژاگه هم به نوعی با بازی در فوتبال عربی به پایان عمر فوتبالی‌اش رسید و شاید حضورش در کنار تیم ملی که مورد نظر کی‌روش قرار دارد هم آخرین روزهای بازی فوتبال او باشد.

اما اصرار مهدی طارمی برای رفتن به قطر هم دلیل دیگر این نوشته بود. طارمی نشان داده که با پرسپولیس مشکل دارد و بر همین اساس به ریزه‌اسپور ترکیه رفت و مشکلات عدیده‌ای به بار آورد که هنوز هم کاملا حل نشده و تبعات سنگینی هم برای باشگاهش در بر داشت. او به اندازه‌ای که نشان می‌دهد دلش با پرسپولیس نیست و اصرارش برای نماندن در این تیم هم مزید بر علت شده است. او از بازی محروم است و نتوانست آنچنان‌که باید سرخپوشان را در لیگ برتر کمک کند. محرومیت او هر چند تا اواسط بهمن ماه ادامه دارد و پس از آن می‌تواند بازی کند اما عدم حضورش در فوتبال ایران و کنار بازیکنان ایرانی که قرار است چند هفته یک بار کنار هم به تمرینات تیم ملی بپردازند کمی نگران‌کننده است. طارمی یکی از نفرات اصلی تیم ملی در جام جهانی خواهد بود و در صورت ناهماهنگی با تیم ملی و خدای نکرده مصدومیت احتمالی‌اش در فوتبال عربی که دور از انتظار هم نیست، می‌تواند باعث خط خوردن نامش از لیست بزرگ‌ترین تورنمنت جهانی باشد. شاید هم او برنامه‌هایی در رفتنش به قطر دارد که ما بی‌خبریم. البته امیدواریم اتفاقی نیفتد که منجر به محرومیت او از جام جهانی و مایوس شدن هواداران و دوستداران فوتبال در ایران شود.


کپی لینک کوتاه خبر: https://fartakvarzeshi.com/d/2x67vz

اخبار مرتبط



آخرین اخبار


تصمیم و انتخاب اشتباه سروش رفیعی