امروز نه تنها در ورزش فوتبال ، بلکه در تمامی مشاغل و در سراسر گیتی، برای رسیدن به موفقیت بدیهی است که می بایست به رکن رکینی به نام تبلیغات توجه ویژه ای نمود ، که برای نیل به شهرت و این هدف عالیه نیز در آخر ، باید اقبال آنان را یاری دهد تا به نقش و نگار زیبای رسانه های گوناگون مزین گردند؛
در ایران و در زمانی که هنوز فضای تاثیرگذار مجازی بدین صورت فرا گیر نشده بود، رسانه های گروهی چون روزنامه ها، تلویزیون و یا نهایتا وب سایت های خبری این دامنه را تشکیل و به دلیل نبود رقبای جدی، طبیعتا مورد استقبال زیادی نیز قرار می گرفتند؛ اما اساسا ورود رسانه های فردی چون: فیس بوک، اینستا گرام، تلگرام و ... و استقبال بی نظیر مردم از آن ها، به امپراطوری رسانه های دولتی، خصوصا رسانه ملی عملا پایان داد؛به طوری که هم اکنون و در کمال نا باوری، رسانه های نوشتاری ( مانند روز نامه ها و ... ) و رسانه های تصویری ( چون تلویزیون و ... ) نیز ، برای تاثیر گذاری بیشتر و جذب مخاطب بیشتر به راه اندازی صفحه ای در اینستا گرام و کانالی در تلگرام روی آورده اند!
اکنون پس از سپری کردن آن فضای بسیار مسموم اولیه ورود این نرم افزار ها، که علت آن نیز عدم فرهنگ سازی و اطلاع رسانی به موقع توسط مسئولان مرتبط بوده است، شرایط به حالت تقریبا طبیعی و متعادلی رسیده است؛ اما استفاده و یا به عبارتی سو استفاده عده ای از این ابزار کاربردی ، وارد مرحله ای شده است که در ادامه و پس از ارائه این پیش گفتار ، سعی بر آن داریم که اشاره هر چند کوتاهی به عملکرد برخی از سلبریتی ها ، که از این فرصت پیش آمده ، که به وسیله اقبال مردم به این شخصیت ها ایجاد شده است ، داشته باشیم؛ بازیکنان ، مربیان ، مدیران ، لیدر ها ، حتی دلالان فوتبال و ... که آن ها نیز به واسطه عشر و نشر با ستارگان باشگاه های پر طرفدار ، مورد لطف طرفداران آن تیم ها قرار می گیرند و در برهه هائی نیز با قرار دادن پست ها و استوری ها ی هماهنگ و زنجیره ای ، مقدمات برکناری مخالفان و منتقدان خود را نیز فراهم می کنند.
از بزرگی نقل شده است: که مدیران و مسئولان ورزش فوتبال، برای رهائی از هیاهوی احتمالی رسانه های مغرض، از همان ابتدا مدیرانی را بر مسند باشگاه ها می گمارند که طرفداران بیشتر و با رسانه های مختلف، ارتباط بهتری دارند و این چرخه از انتخاب سرمربی با همین مختصات توسط همان مدیر و حتی چینش مربیان و بازیکنان دارای طرفداران زیاد ، توسط همان سرمربی نیز ادامه دارد و به عبارتی :
خشت اول چون نهد معمار کج / تا ثریا می رود دیوار کج
گفتنی است، این مافیای اینستاگرامی تنها متعلق به ورزش و فوتبال نیست و دیده شده است، تهیه کنندگان و کار گردانان سینما و تلویزیون نیز، در انتخاب بازیگران شان ، خود آگاه و نا خود آگاه در دام این شبکه افتاده و می افتند؛ بماند که فرصت طلبانی نیز از گرد راه رسیده و با وعده هائی ، نظیر : جذب فالوئر واقعی و دریافت تیک آبی و با تلکه کردن این سلبریتی ها و سلبریتی پنداران ! دست آخر طرفداران فیک و قلابی تحویل شان می دهند ، که وا کاوی این پرو پاگاندای رسانه ای را موکول می کنیم بر نوشتار بعدی با ذکر جزئیات بیشتر به آن خواهیم پرداخت .
نویسنده: میلاد فاندر