بازی به هیچ وجه در حد و اندازه دو تیم نبود و هر چه تلاش میکنیم و به مغزمان فشار میآوریم موقعیت گل آنچنانی یا خطری ویژه روی دروازهها یادمان نمیآید. انگار که بازی وسط زمین برگزار شده و دو تیم حق حضور در محوطه جریمه را نداشتهاند.
چرایی جذاب نشدن شهرآورد را بررسی میکنیم و اینکه چه دلیلی وجود داشت که دو تیم کمتر از حد تصور ظاهر شوند. در فوتبال و قبل از شروع هر دیداری، قانون نانوشتهای به نام غالب و مغلوب وجود دارد. یک تیم در موقعیت بهتری قرار دارد و تیم دیگر در بحران. این موقعیت میتواند مربوط به جدول ردهبندی باشد یا نتایج هفتههای اخیر تیمها.
استقلال قبل از شهرآورد مغلوب بود و پرسپولیس غالب. یعنی وقتی سوت بازی به صدا در آمد، انتظار این بود که پرسپولیس حمله کند و استقلال برای دقایقی هم که شده مجبور به دفاع از دروازهاش شود. این اتفاق افتاد، پرسپولیس ابتدای بازی توپ را در اختیار داشت و به بازی احاطه اما هر چه گذشت استقلال از لاک دفاعی خارج شد و دیگر آن تیم مغلوب و دست و پا بسته نبود.
استقلال خیلی زود این قانون نانوشته را دور زد و البته در این راه، آسیبدیدگی ماهینی هم به تیم شفر کمک کرد. ماهینی که مصدوم شد، پرسپولیس کمی عقب کشید و دیگر از احاطه این تیم بر بازی خبری نشد. استقلال کمی بهتر بازی کرد و کنترل توپ را در اختیار داشت اما چه سود که این اتفاق فقط در مرکز زمین رخ داد.
برای نیمه دوم، پرسپولیس که از آسیبدیدگی ماهینی بهت زده بود نتوانست بازی همیشگیاش را انجام بدهد. در سوی مقابل، شفر با تعویضی که در فاز تهاجمی انجام داد و بازیکن جوانی به نام اللهیار صیادمنش را به زمین آورد، نبض بازی را به دست گرفت و چند خطر نصف و نیمه روی دروازه پرسپولیس خلق کرد که البته حاصلی نداشت.
برتری استقلال در نیمه دوم و بیشتر دقایق بازی تا حدودی محسوس بود. مهمترین موقعیتی که استقلال در این شرایط بهدست آورد، حرکتی بود که فرشید اسماعیلی انجام داد اما نتوانست دروازه بیرانوند را باز کند. نکته عجیب اما اصرار بازیکنان استقلال به ارسال روی دروازه پرسپولیس بود. این همه اصرار جای تعجب داشت، آنهم در شرایطی که شفر با آنها در این باره صحبت کرده و گفته بود بیرانوند روی خرجها فوقالعاده است و استقلال نمیتواند از این راه به گل برسد.
شهرآورد را میتوان در این جمله خلاصه کرد: «پرسپولیس خسته بود، استقلال زور نداشت» خستگی پرسپولیس بیشتر از همیشه به چشم آمد. حضور در بازیهای فشرده لیگ و لیگ قهرمانان آسیا، بخصوص که پرسپولیس تنها 13، 14 بازیکن در اختیار دارد، عقبنشینی این تیم را به دنبال داشت. شاید اگر در ورزشگاه بودید میدیدید که علیرضا بیرانوند، چگونه از توپ جمع کن میخواهد تا توپ را با تعلل به زمین بفرستد. این یعنی پرسپولیس میخواست سرعت استقلال را بگیرد، بازی را اداره کند و با کسب یک امتیاز از زمین خارج شود.
استقلال در شرایطی که پرسپولیس خسته بود، بیبرنامه کار کرد. این تیم قدرت و توان غلبه بر پرسپولیس را نداشت و به همین دلیل بدش نمیآمد با تساوی در شهرآورد، کمی با بحران فاصله بگیرد و چشم به روزهای آینده داشته باشد. بنابراین این تساوی، هدف هر دو تیم بود. یکی خسته و دیگری ناتوان در کسب پیروزی. پس به آنها حق بدهید که محتاط بازی کنند و نمایش جذابی ارائه ندهند. نمایشی که انتظارش را میکشیدیم اما نه استقلال توانش را داشت و نه پرسپولیس.