و به نقل از همشهری حذف ایتالیا بالاخره اتفاق افتاد. اشکهای بوفن باز هم سرازیر شد و لاجوردیها از پرواز روسیه جا ماندند. اتفاقی که با هر تحلیلی برای جامجهانی 2018 خسارتبار خواهد بود. غیبت ایتالیای محبوب و مدعی سنتی جام، طرفداران پرشمار این تیم را غمگین و ناامید کرده و بیشک بخشی از هیجان این تورنمنت را جوانمرگ کرد. اگر چه ایتالیا در دو دوره گذشته موفق نشد از گروهش صعود کند اما جهان فوتبال حالا از همان سه مسابقه مهیج و دیدنی هم محروم شده است. بالافاصله پس از پایان بازی، شبکههای اجتماعی در ایران و جهان پر شد از هشتگ آدیو آتزوری و آدیو بوفون... یک عزاداری هماهنگ با هشتگهای مشترک که طرفداران متعصب این تیم بر پا کرده بودند. حتی طرفداران سایر تیمها از غیبت رقیب محبوب، دلسرد به نظر میرسیدند. جهان فوتبال دوشنبه شب برای ایتالیا سوگوار بود.
2- گزارشگر ایرانی بازی که دواندوان خودش را از استودیوی شبکه 3 و بعد از گزارش بازی تیمملی به شبکه ورزش رسانده بود، یکی از بدترین و یکطرفهترین گزارشهای ممکن را روی بازی ارائه کرد. درست مثل یک هوادار افراطی ایتالیا؛ یکسره سوئد را تخریب کرد و حتی بیشتر دقایق از بردن نام بازیکنان سوئد و دادن اطلاعات درباره آنها اجتناب کرد. تنها و تنها انتظار و بیتابیاش برای گلزنی ایتالیا را به اطلاع بینندگان رساند و عصبانیتش از ترکیب و تعویضهای ونتورا را جار زد. گرچه بعید است سوئد طرفدار چندانی در میان دوستداران فوتبال در ایران داشته باشد و اکثریت ببیندگان آن مسابقه مشتاق پیروزی ایتالیا بودند اما به هر حال گزارشگر باید تلاش کند حداقلی از انصاف و بیطرفی را در حین گزارش بازی رعایت کند و شاهکارش تقلید ضعیفش از عادل فردوسیپور بود آنجا که گفت: «خداحافظ ایتالیا...خداحافظ ونتورا...خداحافظ بوفون!»
3- گزارش ضعیف و یکطرفه بازی را بگذارید در کنار کارشناسی بد رحمان رضایی که به همراه هم ملغمهای عجیب را فراهم کرده بودند. واقعا باید از مدیران رسانه ملی سوال کرد که قصدشان از آوردن کارشناس برای مسابقههای فوتبال چیست؟ همین که فقط یک بازیکن قدیمی با سابقه بازی ملی یا اروپایی بیاید و روی صندلی بنشیند کافی است؟ رحمان رضایی نه چیز زیادی از سیستم بازی دو تیم میدانست، نه از ترکیب دو تیم مطلع بود و نه حتی میتوانست فعل و فاعلهای جملههایش را سرجایشان بگذارد. بگذریم که بعضی از اسمها را هم درست تلفظ نمیکرد.
4- پس از پایان بازی وقتی مجری ناراحت وغمگین شبکه ورزش روی آنتن آمد، با اظهاراتی عجیب دلخوریاش از حذف ایتالیا را عنوان کرد که متاسفانه ایتالیا به جامجهانی نمیرسد اما تونس و مراکش در روسیه بازی خواهند کرد! خب البته هیچ ایرادی ندارد که جناب مجری یک حامی تیفوسی و متعصب ایتالیا باشد اما آیا ایشان نمیداند که اگر قرار بر چنین مقایسههایی باشد، مراکش با کلی ستاره شاغل در لیگهای اروپایی و تونس با آن تیم جسور و دوست داشتنی احتمالا حضورشان در جامجهانی از تیم ایران موجهتر به نظر برسد؟ آقای مجری اگر دیروز سری به شبکههای اجتماعی زده باشند و اخبار را دنبال کرده باشند لابد واکنش بسیاری از ایتالیاییها به حذف تیمملی کشورشان را دیدهاند. جمله «چه کسی به جامی که ایران، مصر، ایسلند و پاناما را به هلند و ایتالیا ترجیح داده اهمیت میدهد.» را دیدهاند که بارها بازنشر شده است. آنقدر این مقایسه شبه نژادپرستانه پررنگ شده که حتی حساب اینترنتی مارکا در بخش شوخیهای روزانه با واژههای IRAN و NOIRAN پای عکسهای تیم ملی ایران و ایتالیا بازی کرده و به رخ جماعت کشیده که ایران توانسته (IRAN) و ایتالیا نتوانسته(NOIRAN). البته که اینها بیش از آنکه حرفهای جدی و قابل اعتنایی باشد شوخیهای مجازی است اما بد نیست ما که میهمان مجلسیم کمی در عزای همسایه، خودمان را کنترل کنیم.
5- جام جهانی از اسمش پیداست. یک فستیوال جهانی و گردهمایی بزرگ تیمهای فوتبال است تا در کنار هم یک ماه شور و هیجان فشرده را به دنیا تزریق کنند و خاطره بسازند. ضعیفها میآیند تا از حضور و رقابت در کنار قویترها شخصیت پیدا کنند و تجربه کسب کنند و خودشان را بالاتر بکشند. این یک جشن بدون تبعیض است و حضور تیمها در موقعیت برابر برای شخصیت دادن به کشورهای کوچک و رنجور و کم امکانات است. فلسفه این جام همین است؛ فرصت رقابت و عرضه داشتههای قارهها. به هر حال درست است که یکی از وزنهای جام از رقابت جا مانده اما اعتبار 2018 تنها در حضور یا غیبت یک تیم خلاصه نمیشود. 32 تیم چهارسال برای این حضور نقشه میکشند. پس بهتر است حداقل ما با این غر زدنهای متعصبانه با حامیان تیمهای ناکام همراه نشویم. خودمان را که دیگر نباید دست بیندازیم....