در دل اصرار مهدی طارمی به جدایی از پرسپولیس، نکته ظریفی وجود دارد. هنوز یک سال از قرارداد این بازیکن با باشگاه باقی مانده و به همین دلیل هم پرسپولیسیها خواهان دریافت یک میلیون یورو پول نقد برای صدور رضایتنامه این بازیکن هستند. طبعا وقتی طارمی میگوید پیشنهاد جدی خارجی دارد، این مشتری سمج باید بتواند از پس پرداخت چنین پولی برای آزادسازی بازیکن ملیپوش پرسپولیس بر بیاید. با این وجود ظاهرا طارمی هنوز نتوانسته هیچ تیمی را در اروپا برای پرداخت این مبلغ راضی کند. به همین دلیل هم مهاجم بوشهری پرسپولیس در جلسات متعددش با باشگاه خواهان تخفیف در این مبلغ و یا پرداخت قسطی آن شده است. البته این روایتی است که رسانهها دارند، وگرنه خود استاد که لام تا کام حرف نمیزنند و در واقع به ملت افتخار نمیدهند!
حالا بیایید فرض کنیم موضوع برعکس بود و به جای طارمی، این مسوولان باشگاه پرسپولیس بودند که چنین تقاضایی از آقای ستاره داشتند؛ آیا در آن صورت طارمی توقعاتش را کاهش میداد؟ مثلا اگر قرارداد او تمام شده بود و پرسپولیس برای تمدید آن با وی مذاکره میکرد، طارمی حاضر بود رقم دستمزد مد نظرش را به شکل محسوسی کاهش بدهد؟ آیا او موافقت میکرد فقط با نصف پول مورد نظرش بدون هیچ آپشن و مشوقی برای پرسپولیس توپ بزند؟ و یا اینکه این پول را در اقساط بلندمدت مثلا طی چند سال دریافت کند؟
فوتبال ایران به یکجانبهترین شکل ممکن حرفهای شده؛ یعنی باشگاهها مکلفاند هر چه در توان دارند برای بازیکنان بگذارند، اما بازیکنان هر طور که دلشان بخواهد رفتار میکنند. انصافا چد درصد بازیکنان به اصطلاح حرفهای فوتبال ایران خورد و خوراک مناسب و استاندارد دارند، شب به موقع میخوابند و از رژیم غذایی مطلوب ورزشکاران تبعیت میکنند؟ آنها آدمهای معمولی هستند که میخواهند با کمترین مرارت، بیشترین پول را به دست بیاورند. این یکی هم که دیگر نوبر است. حالا که در اتفاقی بسیار نادر برای فوتبال ایران قراردادی به طول بیش از یک فصل با یک بازیکن بسته شده، این قرارداد به جای آنکه الزامآور و ایمنیبخش باشد، مایه دردسر شده و تنش را به تیم تزریق میکند. واقعا چطور است که بازیکنان ایرانی در ازای این همه منفعتی که از این فوتبال فکسنی میبرند، حاضر نیستند حتی به امضای پای قراردادشان متعهد باقی بمانند؟ مگرپرسپولیس از طارمی چه خواسته؟ یعنی اینکه پول رضایتنامهاش را بدهد و برود، اینقدر عجیب و غریب و پیچیده است. یک بار هم که باشگاه در موضع بالادست قرار گرفته، آقای ستاره قصد دارد با بغض و اشک و آه و البته بیانضباطی و ساختارشکنی حق تیم و هوادارانش را بدهد. واقعا که دست مریزاد!