تاریخ انتشار: 1398/01/16 12:30
کد خبر: 104584

پنالتی چیپ، مربی مهربان و سرمربیگری فرهاد مجیدی

سرمربی سابق تیم ملی و کارشناس امروز با بررسی دقیق تر مشکلات استقلال در کل معتقد است که در حال حاضر باید تنها به فکر کمک به شفر برای بردن این 5 دیدارآینده باشیم.
پنالتی چیپ، مربی مهربان و سرمربیگری فرهاد مجیدی

تیم فوتبال استقلال در ادامه روند ناکامی خودش در هفته اخیر در حالی که برای پشت سر گذاشتن همه خاطرات دربی احتیاج مبرمی به برد در برابر سایپا داشت در پایان نود دقیقه به نتیجه ای بهتر از تساوی صفر بر صفر دست پیدا نکرد تا جو و اتمسفر درون ورزشگاه آزادی به یکباره بغضش بترکد.


جلال چراغپور مربی و کارشناس فوتبال نظرش را در باره وضعیت و چگونگی تاکتیکی استقلال اینگونه مطرح می کند : شفر درابتدای این فصل با خرید مرتضی تبریزی که خیلی روی او حساب ویژه ای هم باز کرده بود قصد داشت تا ازاو به عنوان یک تمام کننده استفاده کند. اما بعد از مدتی متوجه شد که سبک بازی تبریزی با چیدمان او خصوصا در خط میانی هارمونی لازم را ندارد و این در شرایطی است که من معتقدم که شفر احتیاجی به دست بردن به نوع فوتبالش نداشت.


*این جا یک بحثی مطرح می شود اینکه چرا شفر آن تمرکز لازم را ندارد؛ این موضوع به این دلیل است که به نظر می آید، فشاری پشت شفر وجود دارد که علی رغم مخالفت خودش او را مجبور به تغییر در ترکیب و شیوه بازی می کند. دست بردن مکرر به نفرات تیم و شیوه و نحوه اجرای تاکتیکی نشان از تشتت فکری این مربی آلمانی دارد و این تابعی از عوامل بیرونی از جمله هواداران، مدیرعامل، هیئت مدیره و ... است.

 


*اپیزود دوم در استقلال با ورود منشا در ترکیب این تیم آغاز شد و این باعث به وجود آمدن تحول و یک تحرک ابتدایی در ترکیب استقلال شد اما به مرور منشا هم زیر سایه عدم طراحی مناسب خط میانی استقلال قرار گرفت. وقتی استقلال مشخصا در انجام طراحی های کوچک در خط میانی خودش دچار ضعف باشد بروز این مشکلات قابل پیش بینی است. هافبک های میانه استقلال نمی توانند به اصطلاح تیمشان را تغذیه کوچک بکنند، خاصیتی که بر فرض مثال در بالاترین حالتش در فوتبال می شود در اینیستا و اوزیل مشاهده کنیم. حتی آلمان در این جام جهانی اخیرچوب  نداشتن بازیکنی با همین خصوصیت را خورد (سانه) و حتی سولاری هم قربانی نیمکت نشاندن بازیکنی با همین مهارت شد. (ایسکو).


*برای مثال ملموس تر در فوتبال داخلی خودمان سروش رفیعی را می توانیم مثال بزنیم، که اگر چه هنوز به مرز آمادگی نرسیده است اما در این بازی های اخیر با کامیابی نیا زوج ایده الی را تشکیل داده اند . آنها هم (Anti game) دارند و هم (minor skinner) که این هوش بالای برانکو را نشان می دهد.درباه اینکه آیا شجاعیان و اسماعیلی نمی توانند از پس این موضوع بر بیایند، باید بگوییم که متاسفانه استقلال دراین فصل در دو سه نوبت پست های خودشان را گم کردند. 


*سه بازیکن آفریقایی که به تیم اضافه شدند حکم تیغ دو لبه را برای استقلال داشتند، از یک طرف سرعت و بازی این تیم را بهبود بخشیدند و از طرفی دیگر بازیکنانی که در ترکیب تیم کم کم درحال جا افتادن بودند از باشگاه و از فرم خوبشان دور کردند. امروز هم می بینیم کم کم و بازی به بازی که کارآیی این بازیکنان برای تیم های دیگرعادی شده است به طوری که در 360 دقیقه گذشته هیچ حرکتی از این سه بازیکن افریقایی دیده نمی شود. وقتی این بازیکنان آنالیز می شوند مربیان به یارمستقیشمان تاکید می کنند که برای مثال گارد خودشان رادرهنگام دفاع تغییردهند.


*وقتی سرور جپاروف از استقلال رفت با خودش تکنولوژی میانه میدان را با خودش برد یعنی او هنوز هم همان حلقه گمشده استقلال در میانه زمین است و در کل استقلال همیشه برای موفقیت در تمام این سالهای اخیر به بازیکنی با خصوصیات او احتیاج داشته است. از شاهرخ بیانی گرفته تا امیر قلعه نوعی و در سالهای بعد جانواریو، جباری و جبارف که رد پای همگی را می توان در موفقیت های استقلال به وضوح مشاهده کرد.

 


*یکی دیگر ازمشکلات استقلال گرفتگی عضلانی تیم بعد از دقیقه هفتاد است و این مشکلی بود که از ابتدای فصل همراه استقلال بود و هیچ وقت هم اراده ای برای برطرف کردن این امر دیده نشد و همانطور که در بازی های این تیم مشاهده می شود از اواسط نیمه دوم تیم دیگر قدرت اولیه را ندارد وا ریتم می افتد . به وضوح در بازی پرسپولیس و سایپا می توانستیم این نقیصه بزرگ را ببینیم. استقلال همانطور که شروع می کند نمی تواند بازی را به پایان ببرد واین رافراموش نکیم که آمادگی جسمانی بالای تیم تا چه میزان در لیگ برتر می تواند آیتم تعیین کننده ای محسوب شود.


* داریوش شجاعیان معمولا از زمانی که از بند مصدومیست برگشته است به نوعی برگ برنده شفر در نیمکت به شمار می رود اما به ندرت می توان تاثیر خاصی را بعد از ورود داریوش در روند رو به رشد حرکتی تیم مشاهده کرد.درخصوص افت شجاعیان بعد از بازگشتش از مصدومیت می توان گفت که معمولا بازیکنان ایرانی بعد از آنکه رباط صلیبی می دهند دیگر کمتر پیش می آید آن بازیکن سابق شوند. برای مثال شما روزبه چشمی را ببینید که آیا در واقع وی همان روزبه سابق است؟ شجاعیان هم مانند چشمی هنوز به فرم ایده آلشان بر نگشته اند.


*مشکل دیگری که داریوش شجاعیان در تیم استقلال دارد فوتبال سنتی است که او ارائه می دهد، یعنی این که او وقتی توپ را دریافت می کند یا یکضرب هایی را پاس می دهد که هر بازیکن دیگری هم می تواند انجام دهد و یا سرش را بالا می گیرد و یک توپ بلند با قوس زیاد (looft pass) ارسال می کند. آن هم نه سانتر پرسرعت و پر دوران بلکه می زند به ریشه توپ، همان توپ های که خاکپور برای دایی می فرستاد و به دلیل اینکه دایی از قدرت سرزنی بی نظیری برخوردار بود این شکل پاس ایده ال به نظر می رسید، اما در استقلال با توجه به استایل تیم شفراین نوع حرکات روش بازی همخوانی ندارد و در نهایت تعویض جواب نمی دهد. البته ما نمی توانیم بگویم او بازیکن ضعیفی استو کیفیت فوتبال شجاعیان را زیر سوال ببریم، اما سبک بازی او چیزی نیست که شفر در تمرینات به آن اصرار می ورزد.


*چراغپور با توجه به اعتقادی که در خصوص ضعف خط مبانی استقلال دارد، یکی دیگراز دلایلی که استقلال مخصوصا در بازی های بزرگ از آن رنج می برد را غیبت بازیکن عراقی این تیم طارق همام  می داند. طارق بازیکن بسیار تاثیر گذاری بود که می توانست در این چند بازی به کارشفر بیاید. او می توانست نقش نیروی محرکه تیمش را به درستی ایفا کند چرا که در اتصال دو خط میانی و هجومی استقلال نقش بسزایی داشت و عدم وجود او تقریبا با هیچ بازیکنی در استقلال قابل جبران نیست.

 


* برای اولین بار نیست که شفر فردی را مامور زدن پنالتی می کند که صلاحیت آن کار را نداشته است اگر خاطرتان باشد او یک بار در دیدار مقابل سایپا مهدی قائدی را به اشتباه در لیست زدن پنالتی قرارداد تصمیم اشتباهی که به قیمت از دست رفتن یک جام برای استقلال تمام شد. اتفاقا در آن بازی هم فرشید اسماعیلی یکی دیگر از بازیکنانی بود که ضربات پنالتی را از دست داد ولی شفر نخواست که درس بگیرد و شاید این پنالتی همان تاوانی است که شفر به همراه استقلال وهودارانش در حال پرداختن آن هستند.


* است کسی که قراراست رگ حیاتی تیم را در دست بگیرد آن هم در چنین بازی که علاوه بر هیجانات موجود در دربی از حساسیت های جدولی هم برخوردار است، حتما باید در طول هفته ۱۵۰ پنالتی یعنی روزی ۳۰ ضربه پنالتی بزند. وقتی قرار است پشت ضربه پنالتی برای تیمی که حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر تماشاگر بالفعل و این همه طرفدار در کل کشور دارد قرار بگیری واقعا باید از قبل این تعداد پنالتی را زده باشید. سپس بعد از این ضربات پنالتی باید شخصی را مامور کنند تا به صورت تخصصی پنالتی های او را آنالیز کند و به او بگوید کجا و به چه سمتی ضربه بزند که خطای کمتری دارد وهمچنین استیل پنالتی را هم تعیین کنند که آیا محکم شوت بزند یا فریب بدهد و یا حتی چیپ بزند. سپس بعد از آن واکنش های بیرانوند را هم آنالیز کند تا ببینند نقاط ضعف دروازه بان در هنگام پنالتی چه می تواند باشد. باز هم می‌گویم اگر قرار است نبض تیم را در اختیار وی قرار دهند تیمی که به زحمت خودش را تا به اینجا کشانده است باید به جزیی ترین مسائل فکر کرد.‌ فوتبال پرداختن به همین جزئیات است و همین جزئیات است که نتایج و در نهایت قهرمانی را تعیین می کند. به نظر می رسد این حرکت فرشید اسماعیلی و زدن چیپ یک جور کرکری با تماشاچی وحریف است که باعث نابودی تیم می‌شود همچنان که شد.


* اگر فیلم ضربه پنالتی را نگاه کنید و اگر مسیری که این بازیکن تا به توپ طی می کند بررسی کنید آنوقت به این نتیجه می رسید که اگر صد بار دیگر هم زده شود توپ به خارج از دروازه می رود، چرا که زمانی که قصد زدن ضربه چیپ را بزنید ابتدا باید نسبت به توپ یک زاویه 10 تا 15 درجه ای را ایجاد کنید. چونکه وقتی با این مسیر مستقیم به سمت توپ قدم برمی داریم مجبور می شوید با نوک پا به توپ ضربه بزنید در حالی که چیپ باید با لبه داخلی پا زده شود و می توان گفت تکنیک چیپ زدن او اشتباه بود.

 

*در فوتبال باید بتوانیم از فرصت هایی که نصیبمان می شود استفاده کنیم. ضربه‌ای که نوراللهی تبدیل به گل کرد دقیقه قبل فرشید باقری در چنین موقعیتی قرار گرفته بود اما نتوانست استفاده کند.به نظرمن  شفر با تمام این قضایا توانسته است این تیم را احیا کند اما می توان گفت آن خوش شانسی و آن اقبال را که هر سرمربی برای رسیدن به موفقیت لازم دارد را نداشته است. ما باید در حال حاضر از شفر حمایت کنیم چون که فعلا کسی را در ایران نمی توان یافت که بخواهد جای وی را پر کند و مربی خارجی هم از شفر بهتر فعلا نمی توان یافت.شفر رزومه بسیار خوبی دارد و بسیار با حوصله است ضمن اینکه آدم صورت مهربانی است و باید به او کمک کرد که در این ۵ بازی را ببرند شاید ورق به سمت استقلال برگردد.

 

*در ارتباط با سر مربی گری فرهاد مجیدی صحبت های زیادی مطرح می شود که در خصوص فرهاد مجیدی گمان می رود باید صبر و تحمل بیشتری کرد چرا که سابقه این را به ما نشان داده است. منصوریان با وجود داشتن تجارب دستیاری تیم ملی و سرمربیگری تیم امید همچنین باشگاه‌ها زیر فشار بی حد و حصر استقلال نتوانست تا همین چند ماه گذشته کمرراست کند. پس مجیدی باید کمی دست به عصا تر نسبت به قبول سرمربیگری استقلال عمل کند و عجله نکند. دیر یا زود او سرمربی استقلال خواهد شد. همانطور که گفتم در حال حاضر فقط نسخه استقلال را باید با هدایت شفر تصور کنیم تا این تیم آرامش خود را در پنج بازی مانده لیگ و چهار بازی از جام قهرمانان آسیا حفظ کند و بعد از پایان مسابقات طی جلساتی با حضور تمامی کارشناسان و پیشکسوتان این تیم در مورد سرمربی تیم تصمیم گرفته شود.


کپی لینک کوتاه خبر: https://fartakvarzeshi.com/d/2llnnk

اخبار مرتبط



آخرین اخبار



خبر خوش برای آبی‌ها؛ ستارۀ خط هافبک استقلال در اوج آمادگی!