ازدواج مقوله مهمی در زندگی همه افراد است و انتخاب همسر تاثیر مستقیمی بر زندگی آینده دارد. برخی افراد هنگام انتخاب همسر کورکورانه عمل کرده و تنها احساسات و عشق را در نظر می گیرند اما دلبستن های کورکورانه و انتخاب های نادرست، تبعات جدی و فراوانی را به دنبال دارد.
افرادی که دارای خانواده آزارگر هستند و نمی توانند در مقابل آزار خانواده از همسر خود دفاع کنند و از آنها حمایت نمایند، برای ازدواج مناسب نیستند. ازدواج با مردهایی که همسرشان اولویت زندگی آنان نبوده و نمی توانند بین همسر و خانواده شان مدیریت خوبی داشته باشند، مشکلات زیادی را در پی خواهد داشت.
مرد نماد قدرت و تکیه گاه برای سایر افراد خانواده است، بنابراین بی مسئولیتی و خونسردی مردان کل اعضای خانواده را با مشکل مواجه میکند. مرد بی مسئولیت نمیتواند وظایف خود را بشناسد و عواقب کارهایش در نظر بگیرد، این افراد از سختیها فراری هستند و با کوچکترین مشکل و ناراحتی پا پس میکشند، به همین خاطر همسر و فرزندان نسبت به پدر بی اعتماد شده و احساس عدم امنیت میکنند.
ازدواج با فرد معتاد عاقلانه به نظر نمی رسد و پس از گذشت مدتی شما دچار مشکلات فراوان خواهید شد چرا که فرد معتاد پیش از آنکه در رابطه با شما باشد، به مادۀ مورد اعتیادش وابسته است و بیشتر عاشق آن ماده است و مواد او را اسیر خود کرده است. او پس از مدتی احساس صمیمیت زناشویی خود را در رابطه از دست میدهد و به مرور از همه فاصله گرفته و دچار نوعی کرختی عاطفی و روحی میشود.
زندگی با افرادی که با مدیریت خشم خود مشکل دارند و خیلی سریع عصبی شده و پرخاش می کنند، سخت است. در زندگی با این افراد هراختلاف کوچکی تبدیل به چالشی بزرگ شده و برخورد فیزیکی می شود. حتی نگه داشتن افکارتان نزد خود برای پیشگیری از بحث و دعوا باعث می شود از همیشه شخصیت متفاوت تری پیدا کنید.
همسر بی احساس همواره باعث به وجود آمدن مشکلاتی در روابط می شوند.خانم ها سرشار از احساسات هستند و متمایلند با فردی ازدواج نمایند که برای عواطف و احساساتشان ارزش قائل شود، بنابراین زندگی با فردی که برای احساسات دیگران ارزشی قائل نیست و فقط در فکر تامین مایحتاجات زندگی است، مشکلاتی در پی خواهد داشت.
وجود اختلالات جنسی بین زوجین، می تواند تاثیرات عمیقی در رابطه آنها و همچنین زندگی شخصیشان داشته باشد. این اختلالات می تواند منجر به افسردگی ، استرس ، اضطراب و مشکلات روحی روانی دیگر گردد.
بلوغ دختران و پسران دارای سن مشخصی است که البته این سن مربوط به بلوغ جسمانی است اما بلوغ فکری از جمله مواردی است که قابل لمس نیست و زمان معین چندانی ندارند. افرادی که به بلوغ فکری رسیده اند، در مشکلات آرامش خود را حفظ می کنند و با به کارگیری راه حل های منطقی به دنبال گره گشایی هستند. برای تمامی ابعاد زندگی خود برنامه دارند و دمدمی مزاج نیستند و به تفکرات خود پایبند هستند.