ابوالفضل کریم آبادی ( صدر )؛ همهچی آماده است و شواینی برای یک مرگ آماده است. مرگی نه برای رفتن به آسمانها؛ بلکه بیرون آمدن از بهشتی به اسم فوتبال؛ همه چی تمام شده و شواینی باید،برود؛ تمامی بلیطها به فروشرفته و خداحافظ قصه تلخ وزیباییهای من...
چهرهاش در یادها خواهد ماند؛ سالیان سال بعد از امروز با خود زمزمه خواهیم کرد که شواینی بود با موهای بور،چشمهای روشن وپوست سپید که برای آلمانیها و باوریاییها میجنگید/ مدتی به شیاطین سرخ رفته اما هرگز آن سرباز جنگنده نبوده و به آمریکا رفته تا پایانش را مانند بسیاری از،بزرگان دیگر مقابل تیمهای کوچک و سربازان گاهی گمنام به پایان برساند و این روز را به خاطر خواهیم سپارد. زیرا مرگ فوتبالی اوست و پایان دید طرفدارانش با دویدنهایش بر روی چمن سبز؛ برای دیدن آخرین صحنه های به آن سو رفتنهایش در معبدگاه آلیانزآرنا که اولین بازیاش را به خاطر داشتیم...
وقتی دوران کودکیاش رامرور میکنیم یاد دوراهی رفتن به اسکی و فوتبالش در ذهن ما یاد میشود. دوراهی که با انتخاب فوتبال ختم شد و چهارسال بعد قهرمان جامجهانی جوانان جهان که خیلی خوب در یاد داریم..
میدانید که حرف زدن را زیاد دوست ندارد/ اغلب ساکت است؛ میدانیم که رویاپردازی زیاد میکند ولی برایش در عین حال به واقعیت تبدیل میشود؛ قولهایش به عمل میرسد؛ مانند قول قهرمانی جامجهانی 2014. پس این زندگی در حین رویاپردازی برایش واقعی است...
میدانید کلکسیون افتخاراتش با جامها تکمیل شده؛ در دوران بازیگریاش فینالها را پیروز شده و گاهی هم با هم تیمیهایش زانو زده..
هر سفری پایانی دارد و سفر او همان جایی به پایان میرسد که روزگاری شروع شده بود. آن سالها نوجوانی بود و حال انسانی که سنی ازش گذشته. از قدی کوتاه که به انسانی قوی پنجه و به هم آمیخته؛ پاهایی آهنین آلمانی که تاریخ او را جزو بهترین هافبکهای تدافعی خواهد دانست.
اولین بازیاش گره خورد به قدم زدن های کوواچ برای آمدن به کنار زمین و تعویض با او؛ نیکو که حال مربی بایرنیهاست و خودش هرگز فکر نمیکرد که شروع و پایانش درکنار او باشد...
بله سال 2007 بود و شواینی خودش با صدای آرام گفت که اولین بازیاش را انجام داده و آن بازی را سه بر صفر پیروز شدند..
او 342 بار جامه بایرن را بر تن کرده بود و چهلپنج بار موفق به گلزنی شده بود.
حال هم در شیکاگو فایر است و پایان داستانش به تیم فعلی خود و خانه افسانهای اش رسیده..
شواینی گفت...
" بایرن همیشه درقلب من خواهد ماند. همیشه و همیشه آنها را دنبال میکنم.. من به اینجا تعلق دارم و بزرگی آنها در آلمان و جهان غیر قابل تصور است..
او در طول بازیگریاش هر بزرگی را شکست داده و بسیاری از قلمرو بزرگان را باخاک یکسان و به آتش کشیده..
مسی و رونالدو را از روبهرو خود کنار زده و برزیل را در خانهاش با شرکا خود له کرده..
آری همان نبرد هفت گله...
خداحافظ شواینی؛ ممنون بابت همه چیز...