جالب اینجاست تابستان 2016 نیز داوید در شرایطی مشابه، به چلسی بازگشت. در آن پنجره، چلسی تقلای ناموفقی برای خرید خالیدو کولیبالی داشت و در 48 ساعت پایانی آگوست 2016، ناگهان داوید لوئیز به غرب لندن برگشت.
بررسی مسیر حرفهای لوئیز، پس از شنیدن اسم ایجنتش قابل هضمتر میشود: کیا جورابچیان، وکیلی که نمایندهی تعداد زیادی از بازیکنان برزیلی است. کلید بازگشت غیرمنتظرهی لوئیز به استمفوردبریج در دستان کیا بود. در فصل 16-2015 الکساندر پاتو به طور قرضی راهی چلسی شد. پس از تنها یکسال از این انتقال قابل بحث، لوئیز به چلسی برگشته بود و دو بازیکن برزیلی دیگر یعنی اسکار و رامیرس با مبالغ نسبتا بالایی به سوپرلیگ چین رفتند. تمامی این بازیکنان یک ایجنت دارند: کیا جورابچیان.
تابستان 2019، میتواند سرآغاز ملقبازیهای کیا در باشگاه دیگری از لندن، یعنی آرسنال باشد. جورابچیان و ادو گاسپار، مدیر فنی توپچیها، رابطهی نزدیکی دارند که به دوران حضور ادو در کورینتیاس برمیگردد. کیا، ادو و رائول سانلهی از نظر حرفهای بسیار نزدیک هستند و از همین رو، میتوان حدس زد انتقال لوئیز به آرسنال نسبتا آسان و بیدردسر پیش رفته باشد. وقتی باشگاه تصمیم گرفت بیخیال دیگر گزینهها در پست دفاع مرکزی شود، خرید داوید لوئیز باتجربه منطقی است.
با 32 سال سن، داوید در بخش آخر حضور در سطح اول فوتبال است. در همین پنجره، آرسنال مبلغ هنگفتی را خرج سالیبای 18 ساله و ناآماده کرد. دلیل خوبی پشت آوردن گزینهی کوتاه مدتی مانند لوئیز هست. با این حال همه میدانند لوئیز هرگز مدافع قانعکنندهای نبوده است. تمامی شواهد میگوند او پر از نوسان است: گاهی محشر و گاهی فاجعه.
در سیستم منطبق با تواناییهای لوئیز، او مدافع غیرقابل شکستی است. در دوران دوم حضورش در چلسی، عمدتا عالی عمل کرده است. او ستون مرکزی یک دفاع سه نفره است و زیرنظر آنتونیو کونته، به قامت قهرمان لیگ شکوفا شد. وقتی مائوریسیو ساری به سیستم چهاردفاعه روی آورد، لوئیز همچنان راحت و قابلاعتماد بازی کرد، تا جایی که 36 بازی را در لیگ به میدان رفت. در قیاس با رودیگر و کریستنسن، لوئیز مهرهی قابل اتکاتری به شمار میرفت.
لوئیز مشخصا از سبک تاکتیکی ساری، ملقب به "ساری بال"، لذت میبرد. او 4 ماه پیش در مصاحبهای گفته بود: "به نظرم فلسفهی ساری جذاب است چون دنبال فوتبال بازی کردن است. من این فوتبال را دوست دارم و نه تنها از بازی کردن به این سبک لذت میبرم بلکه تماشای آن نیز دلپذیر است و من فکر کنم عاشق فلسفهی فوتبالی ساری باشم". دلیل این علاقهی لوئیز، مهیا بودن شرایط برای نمایش قدرتش در زمین بود، مثلا رنج خیرهکنندهی پاسهایی که او از عقب زمین میدهد. فصل پیش لوئیز تلاش کرد 42 پاس در عمق بدهد که بین تمامی بازیکنان لیگ بالاترین رکورد است.
تواناییهای مدافع برزیلی فراتر از پاسهای خط شکن اوست. او حقیقتا جزو خلاقترین بازیکنان لیگ است. فصل پیش 11 شانس بزرگ گلزنی به وجود آورد، عددی که هیچ بازیکنی از آرسنال به آن نرسید. برای یک مدافع مرکزی این آمار باورکردنی نیست. پاسهای لوئیز کمک کرد چلسی با خیال راحت سسک و ماتیچ را از خط هافبک کنار بگذارد. دو هافبکی که علیرغم پخش توپ مناسب، فاقد سرعت لازم در گذر از دفاع به حمله بودند. دقیقا مشکلی که هماکنون آرسنال با گرانیت ژاکا دارد.
اما توپچیها بیشتر درگیر قدرت دفاعی لوئیز خواهند بود. کارنامهی او نشان میدهد در شرایط درست و با زوج دفاعی مناسب، لوئیز یک غول دفاعی خواهد بود. زوج او و تیاگو سیلوا در پاریس و تیم ملی، در زمان خودش جزو بهترینهای دنیا بود. اما در باخت ماندگار 7 بر یک به آلمان، سیلوا مصدوم بود. از همانجا، پایان حضور لوئیز در تیم ملی شروع شد. تیاگو سیلوا با مربی بعدی تیم، کارلوس دونگا، شاخ به شاخ شد و نهایتا از فهرست تیم خط خورد و نمایشهای لوئیز بدون سیلوا، عجول و پر از اشتباه بودند. مثلا تکل خشن و بیدلیلش مقابل آرژانتین در مقدماتی جامجهانی که منجر به اخراجش شد. یا عملکرد پراضطراب مقابل اوروگوئه در ماه مارس 2016. در آن بازی، برزیل 2-0 جلو افتاد اما سوارز موفق شد با غلبه بر دفاع برزیل و داوید، بازی را برگرداند. دونگا دیگر به لوئیز اعتماد نکرد. زیرنظر تیته، مربی کنونی برزیل، لوئیز دعوت شد اما تیته از او استفادهای نکرد. ناکارآمدی لوئیز بدون تیاگو سیلوا و علاقهی ناخودآگاهش به گستاخی داخل زمین، او را از ترکیب اصلی دور کرد. سیلوا مدتهاست به تیم برگشته اما لوئیز دیگر در حاشیه است.
صحبتهای مربوط به عجول بودن لوئیز در سراسر حرفهاش جاری بوده است. سال 2011 گری نویل توصیفی تاریخی از او کرد: "شیوهی بازی او مثل این است که یک پسر 10 ساله کنترل پلیاستیشن را به دست گرفته باشد". جملهای که در پس ذهن همه حک شد، هرچند بعدها خود نویل از گفتن آن ابراز پشیمانی کرد. برخلاف کارنامهی لوئیز در تیم ملی، در ردهی باشگاهی عملکردش استوار بوده است. لوئیز در بازگشت به لندن، عملکردهای مثبتی داشته و به راحتی در هردو سیستم سه و چهار دفاعه جا میگیرد. او همچنین چندین رفتار بالغ از خود نشان داده که قبلا در بازیش وجود نداشت.
البته در پایان حضور کونته، لوئیز و چند بازیکن دیگر، برای مدت کوتاهی از تیم کنار گذاشته شدند. لوئیز وقتی ناراضی است خودش را سانسور نمیکند. شاید یکی از دلایل موافقت چلسی با تقویت رقیب مستقیم خود همین باشد. دفاع آرسنال آشوب است و نیاز به تزریق آرامش و سازماندهی دارد. آیا لوئیز میتواند چنین تاثیری داشته باشد؟ بخش بزرگی از آن وابسته به شکل گرفتن رابطهی لوئیز و سوکراتیس خواهد بود. هر دو بازیکن بالای سی سال دارند و باتجربهاند که یعنی میتوانند وقت و فضای لازم برای رشد تدریجی هلدینگ و سالیبا را فراهم کنند.
در رختکن، شخصیت لوئیز دلپسند و خواستنی است. او به دست و دلبازی و انرژی مثبت معروف است. همیشه برخورد دوستانهای با طرفداران تیم دارد. او این گرایش خوشحال را مدیون مسیحیت و خداباوریش میداند. لوئیز یکی از بزرگترین حامیان تیم زنان چلسی نیز بود. فصل پیش، بدون اعلام قبلی، به تماشای چلسی و پیاسجی در لیگ قهرمانان نشست و با تک تک بازیکنان ملاقات کرد.
باید ببینیم آیا حضور لوئیز، استرس پرفشاری که بر دفاع آرسنال خیمه زده را از بین خواهد برد یا نه. او خریدی منطقی به عنوان یک راه حل کوتاه مدت است. حرفهی او پیچیده بوده اما شخصیت خودش اینطور نیست. اگر خوشحال باشد خوب بازی میکند و در هنگام ناراحتی، کارش چندان خوب نخواهد بود. آیا او در شمال لندن خوشحال خواهد بود؟
منبع: گانرز تراست
محمد علی عسکری