اگر از ترس شکایت و تهدید، به مسئولان فوتبال ایران نگوییم فاسد و کمی هم بخواهیم خوشبین باشیم، باید آنها را ناتوان یا ناکارآمد معرفی کنیم. سیستم فوتبال ایران را شبیه به یک بدن در نظر بگیرید. دست و پا را عفونت گرفته و باید قطع شوند. ریهها از کار افتاده و رودهها را سلولهای سرطانی اشغال کردهاند. این وسط اگر اعضایی مثل قلب و معده درست کار کنند هم دردی از این سیستم دوا نمیشود. واقعیت فوتبال ایران هم همین است. در این مطلب هدف تطهیر کیروش نیست. هدف این است که یادآوری کنم نوک پیکان انتقادات باید به سمت دیگری باشد.
قرارداد کیروش یک طرف و عدم پایبندی یک طرفه مرد پرتغالی به قراردادش هم طرف دیگر است. اما واقعیت اینجاست که کارلوس کیروش هم مثل هر فرد سودجوی دیگری، به دنبال منافع خودش است و تا جایی که میتواند میدوشد. در حقیقت ایراد کار اینجاست که چرا فدراسیون فوتبال ایران که باید حافظ منافع فوتبال ما باشد، کاری انجام نمیدهد؟ دلیلش غیر از این است که اگر کیروش نباشد تمام ایرادات بزرگی که دارند رو خواهد شد؟ اینها همه بحثهای روز شبکههای اجتماعی است و در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام هر روز یادداشتهای زیادی با این موضوع میخوانم.
فرض بگیریم که کیروش نبود. در صورت صعود به جام جهانی با مربی دیگر، آیا قرارداد شرمآور با آدیداس بسته نمیشد؟ آیا دست شرکتهای واسطه و دلالهای مفتخور از بازیهای دوستانه ما کوتاه میشد؟ آیا از حضور افرادی که کسی نمیداند چهکاره هستند در اطراف تیم گرفته میشد؟ خیلی بعید میدانم.
در گیر و دار فکر کردن به این موضوع، به این نتیجه رسیدم که حتی اگر تاج، ساکت و کفاشیان نبودند هم آیا چیزی عوض میشد؟ اگر سردار آجرلو رئیس فدراسیون میشد ورود بانوان به ورزشگاهها آزاد بود؟ اگر عزیزی خادم رئیس فدراسیون میشد به جای سیرالئون با آلمان بازی میکردیم؟ تمام احتمالات و کارنامه رقبای تاج برای تصدی ریاست فدراسیون را را در نظر گرفتم و بهنظرم اوضاع به همین شکل باقی میماند. اگر به جای کیروش، گواردیولا و به جای تاج هر فرد دیگری ریاست فوتبال ایران را بر عهده داشت، اوضاع همینقدر اسفناک بود.
اما چرا حالا که عامه مردم خودشان رسانه دارند و تکصدایی مطرح نیست، همچنان به دمدستیترین موضوعات ایراد میگیریم؟ چرا برای بازی با سیرالئون کیروش را مسخره میکنیم؟ چرا به کیروش ایراد میگیریم که بازیهای باشگاهی ایران را نمیبیند؟ خب زیدان هم اگر چند روز سر تمرین رئال مادرید نرود و ببیند کسی ککش هم نمیگزد و حقوقش سر موقع پرداخت میشود، کلا مینشیند پیش خانواده و دستیارانش را میفرستد سر تمرین. او هم اگر یک قرارداد خارج از عرف تبلیغاتی ببندد و ببیند باشگاه کاری ندارد، چند تا قراداد دیگر هم امضا میکند. و مطمئنا رسانههای مادریدی و هواداران به جای ایراد گرفتن به زیدان، فلورنتینو پرس را بازخواست میکنند که چرا کاری به این وضعیت ندارد.
احساس میکنم اگر نوک پیکان انتقادات به جای کیروش به سمت مسئولان فوتبال برود، کمی به حل مشکل و شفافسازی نزدیکتر میشویم. هرچند که معتقدم ایراد از افراد نیست و سیستم فوتبال ایران باید احیا بشود، به هر قیمتی که شده. انتقاد از کیروش همین چیزی است که مدیران فوتبال ایران میخواهند. گیرم که او عوض شود و یک مربی بزرگتر و گرانتر بیاید، چیزی عوض میشود؟ خیر، رقم پولهای جابهجا شدهی بیحساب بیشتر میشود.
در این شرایط بودن کیروش حداقل سودی که دارد ثبات در تیم ملی و امیدواری به کسب نتیجه است. عوض شدن او شاید دلالهای نزدیک به تیم ملی را عوض کند. اما اصل موضوع ثابت میماند.