حالا همه چیز پیچیده شده و در فاصل6 ماه تا آغاز جام ملتهای آسیا تکلیف ادامه همکاری کیروش با تیمملی روشن نیست. این البته اولینبار نیست که در چنین وضعی قرار گرفتهایم، چه اینکه کیروش در هفت سال گذشته هفتادبار از پایان همکاریاش با ایران حرف زده، اما این اتفاق رخ نداده است. او پیش از شروع جامجهانی نیز به رسانههای بینالمللی گفته بود هیچ راهی برای تمدید6 ماهه قراردادش تا پایان جامملتها وجود ندارد و او فقط پیشنهاد همکاری چهار ساله را بررسی خواهد کرد، اما دیدیم که او به تهران آمد و برای تمدید6 ماهه هم پای میز مذاکره نشست. به این ترتیب حالا هم ممکن است او دوباره به کشورمان برگردد و هدایت تیمملی را بر عهده بگیرد، اما اگر این اتفاق رخ ندهد، فرد جانشین او حداقل در جامملتهای آسیا کار بسیار سختی خواهد داشت.
اینکه آیا فدراسیون فوتبال اصلا به گزینه جانشینی کیروش فکر کرده یا نه، خودش یک بحث مفصل جداگانه است. با این وجود حتی اگر فرض کنیم نفر بعدی همین فردا هدایت تیمملی را بر عهده بگیرد، زمان زیادی تا جامملتها باقی نمانده. مسابقات امارات از دیماه آغاز میشود و شاید این فرصت فقط برای آشنایی مقدماتی یک مربی خارجی با بازیکنان کافی باشد. از سوی دیگر افکار عمومی تحت هیچ شرایطی زیر بار مربی داخلی نمیرود و در حالی که پای مربیان داخلی حتی از باشگاههای محبوب هم بریده شده، بعید است مردم با حضور مربی ایرانی در تیمملی کنار بیایند. تازه از اینها که بگذریم، هر نوع نتیجهگیری مربی جدید در جامملتها هم تحت تاثیر کیروش خواهد بود. به این ترتیب که اگر ما در هر مرحلهای کنار برویم و قهرمان نشویم، خیلیها خواهند گفت در صورت ادامه همکاری با کیروش تیمملی فاتح جام میشد، اگر هم مربی جدید تیمملی را قهرمان آسیا کند، باز حامیان کیروش خواهند گفت این موفقیت حاصل تلاش هفت ساله کارلوس پای درختی بوده که اجازه ندادند خودش میوهاش را بچشد. خلاصه الان یکی از سختترین کارهای دنیا، جانشینی کارلوس کیروش است!