مربی پول خونش را میگیرد. این واقعیتی غیر قابل انکار است. مربی در یک بازی ۹۰ دقیقهای به اندازه یک هفته حرص و جوش میخورد، اما در صورت باخت قربانی میشود تا دیگران بمانند!
وقتی یک تیم فوتبال میبازد کسی با دروازهبانی که گل خورده، دفاعی که سوتی داده و مهاجمی که فرصتسوزی کرده کاری ندارد و همه مربی را میشناسند. مدیران هم که معمولاً در نقش شاکی ظاهر میشوند و از رسانهها گرفته تا هواداران معمولاً کسی کاری با آنها ندارد، شعار معروف «حیا کن، رها کن» معمولاً شامل حال مربیان میشود مگر آنکه خلافش ثابت شود، اما مدیران عموماً مصونیت دارند، بدتر اینکه خیلی وقتها مربیان قربانی میشوند تا پایههای صندلی مدیریت مدیران باشگاهها نلرزد. اعضای هیئت مدیره هم که عمدتاً به جای درآمدزایی مصاحبه میکنند تا خودی نشان بدهند و به وقت انتخابات مجلس، شوراها و... دیده شوند و خلاصه به نوعی در صحنه باشند!
در همین لیگ امسال کمتر مدیرعاملی برکنار شد مگر آنکه مالکیتی تغییر کرد و کلیت باشگاه عوض شد. در سپیدرود چند مربی عوض شدند، در نفت مسجدسلیمان مرزبان آمد، در فولاد تغییر مربی داشتیم که نتیجه هم نداد و در ذوبآهن مثل بقیه باشگاهها مربی عوض شد تا مدیرعامل عوض نشود، حتی در تراکتورسازی پرمهره و پرتماشاگر شاهد تغییر مربی بودیم که البته تا اینجای کار جواب داده است، اما سؤال اینجاست که آیا وقتی تیمی نتیجه نمیگیرد، مدیران تقصیری ندارند؟ بازیکنان بدون ایرادند و فقط مربی است که ضعیف کار کرده؟ در استقلال همه میگویند مشکل از مدیریت قبلی بوده و البته هواداران هم در چند بازی علیه بازیکنان شعار دادند، اما هنوز بیم آن میرود که شفر قربانی شود (البته او هم بدون ایراد نبوده). در سالهای گذشته معمولاً به ازای هر ۴، ۵ تغییر مربی یک تغییر مدیر داشتیم و انگار اعضای هیئت مدیرهها و مدیران ارشد هم فقط زورشان به شخص مربی میرسد. بازیکن اگر جریمه شود دوباره به یک مناسبتی جریمهاش بخشیده میشود ضمن اینکه در قراردادش معمولاً کلی آپشن و... دارد، اما مربی فقط اگر تیم را قهرمان کند شامل حال آپشن میشود. خلاصه همه جور فشار روی مربی است و البته حکم برکناری هم متعلق به مربی است. در لیگ برتر امسال ۶ باشگاه تغییر مربی داشتهاند و باید دید سرانجام کارشان به کجا میکشد؛ این در حالی است که ما چند برابر ضعف مربی، ضعف مدیریت داریم، اما پایههای صندلی مدیران باشگاهها معمولاً سفت و محکم است.