تاریخ انتشار: 1397/11/19 23:52
کد خبر: 110743

باید ها و نباید هاى سرمربى آینده تیم ملى ؛ انتظارات از سرمربى باید معقول باشد

متاسفانه این روزها در کنار معتقدین و منتقدین منصف سرمربی سابق تیم ملی کشورمان، شاهد نقدهای منفی و غیرمنصفانه و گاها غیرعلمی و سبکی هستیم که حتی جنبه عمومی پیدا کرده و از رسانه های جمعی نیز پخش میگردد، بدون اینکه قالب و الگویی مشخص و علمی و پذیرفته شده در جهان داشته باشد.
باید ها و نباید هاى سرمربى آینده تیم ملى ؛ انتظارات از سرمربى باید معقول باشد

دو پیش شرط  کاملا عجیب و غریب و آماتوری و مضحک که متاسفانه مدافعان اینگونه افکار، سعی در القای تفکرات سطح پایین و نادرست خود به عموم هستند.

الف. مربی تیم ملی باید تعهد دهد که هر ماه حداقل 3 بازی لیگ برتر را از نزدیک تماشا کند.

ب. مربی تیم ملی باید حداقل در سال سه کلاس توجیهی برای مربیان ایران برگزار نماید.

برای یک مربی و بویژه در کلاس جهانی راههای مختلفی برای بررسی اوضاع فوتبال تحت نظر خویش جهت انتخاب بازیکنان وجود دارد که یکی از آنها تماشای مستقیم آنهم توسط خود وی است.و توجه به این نکته ضروری می نماید که شیوه های مربیان در اینخصوص هم متفاوت است.

ما بنا نداریم که یک میهمان برای تیم ملی آورده باشیم که حالا از وی بخواهیم که حتما تشریف آورده و سه بازی از هر ماه را آنهم با دستور ما در وی آی پی به تماشا بنشیند.

معمولا هر مربی وظایفی مشخص داشته و این وظایف را در بین تیم فنی تحت مدیریت خویش تقسیم می نماید.چهارچوبها و اصول این وظایف هم مشخص بوده و مجاب کردن وی به تغییر برخی از این موارد به مفهوم توهین به وی یا دخالت در کار وی محسوب شده و قابلیت اجرایی نخواهد داشت.

در خصوص برگزاری دوره های دانش افزایی که یک فیلد کاری کاملا مجزا از مربیگری بوده و گاها حتی مربیان بزرگ هم شاید توانایی خاصی در این فیلد نداشته باشند و قرار دادن چنین شرط اجباری، کاملا نشان از این دارد که ما پوشش ضعفها و ناتوانی خویش را در پاک نمودن صورت مساله و حل آنها به اشکال عجیب و غریب می بینیم، چرا که یک مربی تیم ملی باید تمام تمرکز کاری خویش را در انجام وظایف اصلی خویش و پاسخگویی در این حیطه بگذارد.ضمن اینکه شاید با توجه به فرهنگ غربی در مورد دانش خصوصی و قوانین حقوقی آن، ایشان اصلا تمایلی به انتقال دانش خویش بدین صورت نداشته و ایده های خویش را برای خود محترم دانسته و قصد بازگویی آنرا نداشته باشد.

پس مجاب نمودن یک مربی در سطح جهانی به انجام چنین شرطهای سبک و تهی از تفکر، قطعا نشان از دانش سطح پایین و حضیض ما و باعث سوار شدن مربی بعدی بر عدم آگاهی و دانش فوتبال این کشور شده و عواقبی خواهد داشت که همگان در خصوص کی روش، در این مورد حتی گاها به ناحق تاختند.

دوستان بزرگوار، همراهان عزیز، و متخصصین فوتبال، حل هر مشکلی کلید خود را دارد و راه حل مشکلات مختلف در فیلدهای غیرمرتبط نبوده و قابلیت بررسی و حل در محل خویش و جایگاه خود را دارد و حلقه گمشده فوتبال ما نه برنامه ریزی و نه مربی در سطح جهانی و نه اینگونه موارد است که بدون بررسی و با دستپاچگی منجر به دادن چنین راه حل های غیرکارشناسی و عوامانه می شود.پس بهتر است همیشه بدنبال بررسی کارشناسی و راه حل های علمی و بررسی شده باشیم.که این حقیر در بررسیهای خویش حلقه ای گمشده یافتم که در مقالات بعدی عنوان خواهم نمود.

ضمن آنکه به تدریس کشاندن مربی تیم ملی و هر بزرگ دیگری در فوتبال راهها و روشهای تخصصی خود را دارد که اگر اندکی چشم باز کرده و دنیای فوتبال حرفه ای را با ذهن کاوشگر خویش گشتی زده و بررسی نماییم، قطعا به راه حلهای آن خواهیم رسید.

نویسنده: روح پرور

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://fartakvarzeshi.com/d/4vgx7j

اخبار مرتبط



آخرین اخبار


جرارد پیکه دروازه پیشرفت را به سوی فوتبال ایران گشود!