گویا دیگر اعجوبهای به نام فرگوسن را در دنیای فوتبال و در هیچ باشگاه مطرحی نخواهیم دید. چرا که دنیای امروزۀ توپ گرد به میدانی برای جولان ستارههای ریز و درشت بدل شده است و مربیان در مقابل آنها بازیچهای بیش نیستند. متاسفانه در طول چند سال گذشته پدیدۀ بازیکن سالاری به وضوح حتی در بالاترین سطح فوتبال جهان و اروپا دیده شده است.
بدون شک در فوتبالی که اکنون مشاهده میکنیم این بازیکنان هستند که سرنوشت مربیان را در باشگاههای فوتبال تعیین میکنند. هر فوتبالیستی با بیمهری سرمربی تیمش مواجه گردد به حاشیهای بزرگ برای آن مربی بدل خواهد شد. ژوزه مورینیو و آنتونیو کونته نمونۀ بارزی برای مثال در این پدیدۀ زشت هستند.
کونته در چلسی و مورینیو در منچستریونایتد با کودتای ستارههای بزرگ این تیم مواجه شدند و در نهایت حکم اخراج باعث دوریِ آنها از نیمکت مربیگری شد. اکنون هم گویا مائوریتسیو ساری در چلسی با همین سناریو مواجه شده است و سرنوشتی به مانند همتایانش انتظار او را میکشد.
بازیکنانی با قراردادهای چند صد میلیونی در مقابل مربیانی قرار میگیرند که بیشترین مبلغ قرارداد آنها به یکچهارم قرارداد بازیکنان نیز نخواهد رسید.باشگاه کفۀ ترازوی قضاوت را به نفع منافع مالیِ خود و به سویِ بازیکنان خواهد برد و در نهایت تصمیمی برخلاف روح فوتبال اتخاذ خواهد کرد که با آرمانهای این ورزش پرطرفدار همخوانی نخواهد داشت.
نمایش ضعیف پل پوگبا در زمان حضور مورینیو در منچستر و بازیهای متوسط ادن هازارد برای چلسیِ کونته لکۀ ننگی است بر بوم زیبا و پر رنگ و نقش فوتبال جهان که گویا به اتفاقی اپیدمی در این ورزش مهیج بدل شده است و سراشیبی تلخ و ناگواری را برای فوتبال پدید آورده که آنرا به سوی سرنوشتی شوم سوق میدهد.