33سال پیش در چنین روزی، یکی از بزرگترین اتفاقات تاریخ ورزش رخ داد. نام دیگو آرماندو مارادونا برای همیشه در تاریخ جاودانه شد تا دستان خدا در زمین فوتبال دیده شوند و گل قرن با هنرنمایی هرچه تمامتر جحادوگر بیمانند مستطیل سبز ثبت شود.
تقابل آرژانتین و انگلستان در یک چهارم نهایی جام جهانی 1986 مکزیک، جدال تیم امیدوار کننده بابی رابسن با مردان جنگجوی کارلوس بیلاردو بود. این یک دیدار عادی نبود زیرا که تنها 4سال از جنگ خونین دو کشور سر جزایر فالکلند گذشته بود. جنگی که با تصرف آرژانتین شروع و با پیروزی انگلیسی ها به پایان رسید، جنگی که منجر به کشته شدن 649 آرژانتینی و 255 انگلیسی شد.
اما این فوتبال بود و به جای تیر، این توپ بود که تصمیم گیرنده بود و مستقیماً بر قلب مخترعین مغرور فوتبال نشست.این دیدار تئاتری تمام عیار برای نمایش هنر جادوگر دیوانۀ دنیای فوتبال بود. ابتدا گل دست خدا و سپس گل قرن دو بلای عظیمی بود که مارادونا بر سر هر انگلیس در هر جای جهان نازل کرد.
گویی ارتش یکنفرۀ مارادونا به تنهایی قصد گرفتن انتقام کشورش را داشت و به این مهم نیز رسیده بود. ابتدا با دستش انگلیسی ها را به سخره گرفت و بعد از آن با پاهایش آنها را تار و مار کرد. گل لینکر در نتیجه اثری نداشت و مارادونا حالا قهرمان کشورش بود.
نه تنها در آرژانتین، بلکه بعد از آن بازی کل دنیا نام مارادونا را به خاطر سپارد. نام مردی که در یک بازی، روی زشت و زیبای فوتبال را نشان داده بود و به تنهایی رقم زنندۀ برگی بزرگ از فوتبال زیبای تاریخ بود. فریب و هنر در هم آمیختند تا دیگو بهخ همگان بفهماند با نیرنگ هم میتوان عشق را به جهانیان فهماند.