کمیته فنی بیانیهای صادر کرد که کارنامه مربیان را برای انتخاب دستیاران شفر بررسی کردیم و به دو نام از جمع خودمان رسیدیم: دینمحمدی و طاهری! صورت طنز این سیاق انتخاب بیش از هر چیز ذوق را کور کرد.
پس از تصمیمی که کمیته فنی استقلال درباره دینمحمدی و طاهری گرفت، کاربران اینستاگرام به صفحه شفر مراجعه کرده و از او خواستند انتصاب دینمحمدی و طاهری را به عنوان دستیار نپذیرد. واکنش شفر در خبری که دیروز باشگاه استقلال منتشر کرد پیدا بود: «آقای شفر از زحمات اعضای کمیته فنی به خاطر بررسی و معرفی مربیان داخلی به ایشان تشکر نمودند و مقرر گردید ضمن ارزیابی مربیان معرفی شده توسط شفر، در زمان مناسب نظرات خود را به کمیته فنی اعلام نمایند.» فارغ از «نمودند» و «گردید» و «نمایند» که افعال غلط در خبر چند خطی استقلال است، غلطی که در انتخاب دستیاران شفر میتواند حاشیههایی را تولید کند، بیش از همه دردسرساز خواهد شد. تصور کنید خیلی زود شفر همکاری دینمحمدی و طاهری را به پایان برساند یا آنها را به بیکارههای تمرینات استقلال تبدیل کند.
طاهری و دینمحمدی. این انتخابها چه معنایی دارد؟ وقتی امکان انتخاب فرهاد مجیدی وجود دارد، وقتی میتوان مجید نامجومطلق را برای همکاری با شفر انتخاب کرد، وقتی مهدی پاشازاده به رغم حضورش در نساجی علاقهاش را غیرمستقیم بروز میدهد و به زبان آلمانی هم مسلط است، چرا باید طاهری و دینمحمدی را انتخاب کرد؟ باشگاه استقلال چه نظری دارد؟ آیا وسواس و دقت بیشتری نباید خرج کرد؟ آیا فردای مربیگری فرهاد مجیدی با آنچه میتوان درباره فردای مربیگری سیروس و بیژن متصور شد، برابر است؟
فرهاد مجیدی حرف میزند، نقد میکند، سعی میکند حتی در یک پست اینستاگرام نکته سنج و دقیق باشد. مهدی پاشازاده دقیق و عاقلانه تحلیل میکند، بلهقربانگو نیست، شخصیت حرفهای دارد. مجید نامجومطلق صاحبنظر است، پرنسیب حرفهاش را میشناسد. اینها اما انگار برای باشگاه استقلال سرمایه محسوب نمیشوند. بزرگترین سرمایه یک باشگاه سرمایه انسانیاش است، همانچه در فوتبال ایران به رسمیت نمیشناسند.
باشگاه استقلال چهرههای برجستهای دارد که هر باشگاهی از آنها بهعنوان یک نشان تجاری میتواند تولید درآمد کند؛ چهرههایی که در مربیگری هم گامهایی برداشتهاند و میتوانند در آیندهای نزدیک برای استقلال انتخابهایی هیجانانگیز برای سرمربیگری باشند. استقلال اما فرهاد مجیدی را از حلقه خود کنار میزند تا از دل این کمیته فنی که خودشان به خودشان رای میدهند، مربیان استقلال بیرون بیایند. اینکه شفر دو گزینه از کمیته فنی را بهعنوان دستیار نپذیرفته و اعلام نظر در این باره را به آینده موکول کرده، پیام روشنی برای این کمیته دارد: بهتر نیست تعطیلش کنید؟
کمیته فنی استقلال اگر میتوانست در انتخاب دو دستیار ایرانی شفر، سلیقه و نگاهش را بروز میداد و چهرههایی شاخص را برای این پست انتخاب میکرد، چه بسا اعتبار مییافت و کارکردش قابل اعتنا میشد اما حالا کمیتهای است که کارنامه خودش را بررسی میکند و به خودش رای میدهد! تماس نزدیکان شفر با فرهاد مجیدی و بعد واکنشی که شفر به انتخاب دینمحمدی و طاهری نشان داده، شاید نشانههای اولیه از سلسله داستانهایی است که بین شفر و کمیته فنی باید انتظارش را کشید.