تاریخ انتشار: 1396/11/30 15:44
کد خبر: 159354

خاطرات فوتبالی جالب ستاره ساپیا: میلاد زکی‌پور جوری من را زد که به خاطر درد کمر و گردنم یک هفته افتادم

کاپیتان این روهای نارنجی‌پوشان از سایپا و خاطرات فوتبالی خود می‌گوید.
خاطرات فوتبالی جالب ستاره ساپیا: میلاد زکی‌پور جوری من را زد که به خاطر درد کمر و گردنم یک هفته افتادم

 یک مهمون فوتبالی دیگه کنار ما خواهد بود. کسی که حضورش سال‌ها در تیمش باعث شده همه از تعصبش مثال بزنن. امروز روزبه شاه علیدوست مهمون ماست. کسی که خیلی دوست داشتنیه و همه دوست دارن باهاش هم‌اتاقی باشن و تو اردوها حس و حال جو تیم و تغییر میده.

خیلی خوش اومدی و متشکریم دعوت ما رو پذیرفتی.

سلام و عرض ادب دارم خدمت شما و همراهان برنامه‌تون.

ما هر موقع در مورد تو صحبت می‌کنیم، همه با تو خوبن. هم سایپایی‌ها هم تو تیم‌های دیگه که بودی و حتی تیم‌های حریف میگن روزبه خیلی خوبه.

دوستان همیشه به من لطف دارن. کار خاصی نمی‌کنیم. همیشه سعی می‌کنیم همون طوری که هستیم، باشیم. نظر لطفشونه.

تو اردوها خیلی پرانرژی و شیطون هستی.

سعی می‌کنم همیشه بگم و بخندم. زیاد این کار رو انجام میدم. تو اردوها چون همه با هم هستیم، بیشتر موقعیتش پیش میاد.

متولد چندی؟

31/2/65

چرا انقدر با بازیکن‌های بزرگ تیمتون جوری؟ مثلا با ابراهیم صادقی خیلی جیک تو جیک و رفیق هستین. به نفعت بود؟

خدا من رو دوست داشت که از وقتی اومدم سایپا با آقای جواد آشتیانی و بعد از ایشون با آقای ابراهیم صادقی افتخار داشتم هم‌اتاق بشم. به هر حال شانس با من یار بوده و سعی کردیم تو تیم همیشه ادب رو رعایت کنیم. به هر حال اون‌ها هم به عنوان بزرگ‌تر بدشون نمی‌اومد با ما هم‌اتاق بشن.

سیبیلت باز داره میاد پایین. واسش برای عید نوروز برنامه داری؟

زمانی که سایپا بودیم زمان مربیگری آقای فیرات، بازی با پرسپولیس بود ما یک بازی این کار رو انجام دادیم که همراه شد با گل زدنم که دیگه رو صورتمون موند.

خرافاتی که نیستی؟

نه اصلا. اون سال بیشتر این کار رو انجام می‌دادیم.

کلا تغییر چهره زیاد داشتی.

اون سال‌ها  جوون‌تر بودیم ریش نمی‌ذاشتیم. سالی هم که مربیمون آقای فیرات بود، 2-3 تا از بازیکن‌ها بودیم که سیبیل گذاشته بودیم و اون بازی هم من گل زدم که بیشتر اون فصل حالت صورتمون اونجوری بود.

الان کاپیتان اولی؟

بله.

یک بازی ابراهیم صادقی اومد تو زمین بازوبند رو بهش ندادی. خودش مصاحبه کرد که کاپیتان اولمون هنوز روزبه هست. این خیلی حس خوبیه.

آقا ابراهیم شخصیت بزرگی هستن. اون سال هم ایشون به ما لطف می‌کردن. آقای صادقی خودشون یک قانونی برای خودشون تو سایپا گذاشته بود که چه دقیقه 2 تو زمین می‌اومدن چه دقیق 89، بازوبند و از کسی که بسته بود نمی‌گرفتن. این قانون خودشون بود و برای این بود که به ما لطف داشتن و می‌خواستن ما دیده بشیم. به هر حال با این که من بازوبند رو می‌بستم ولی تو مصاحبه‌هام می‌گفتم که کاپیتان اول ما آقای صادقی هست و من هم اگه کاری تو تیم انجام دادم، تجربیاتی بود که این مدت تو سال‌هایی که باهاشون هم‌اتاق بودم، سعی کردم از ایشون یاد بگیرم.

هم‌اتاق بودن با ابراهیم صادقی اذیتت نمی‌کرد؟ خیلی آروم نیست؟

نه مکمل خوبی بودیم. همیشه با هم راحت بودیم. فقط آقا ابراهیم زود می‌خوابید ولی من با خودم کلنجار می‌رفتم تا بخوابم.

2 تا بازی پشت سر هم به پرسپولیس گل زدی بعد خیلی‌ها می‌گفتن روزبه شاه علیدوست خوب به پرسپولیس گل می‌زنه. خودت هم رسیده بودی به این موضوع؟

نیلسون خوب از ما گل می‌خورد. یکی از اون بازی‌ها رو باختیم و گلم زیاد به چشم نیومد ولی اون گلی که تو کرج زدیم، به هر حال اولین بازی سایپا تو کرج بود و توام شد با این که 1-0 پرسپولیس رو ببریم.

بهت پاداش دادن؟

 به هر حال از کارخونه سایپا هم اومده بودن و آخر بازی گفتن کی اون گل ر و زد که گفتن شاه علیدوست بود. گفتن که یک پاداش بهش بدین ولی بعد بهشون گفتن اینجا اینجوری نیست و باید به کل تیم پاداش بدید که خدا رو شکر به کل تیم پاداش دادن.

کسایی که سایپا و پیکان بودن، وضع مالیشون بهتره. تو هم وضع مالیت خوبه؟

من فکر می‌کنم چند سال اینجوری بوده. بهترین تیم‌ها استقلال و پرسپولیس بودن که به خاطر هوادارهاشون مجبورن پولشون رو بدن.

تو تا حالا از استقلال و پرسپولیس پیشنهاد داشتی؟

پیشنهاد رسمی نداشتم. من بیشتر اوقات اولویتم سایپا بوده و دوست داشتم تو سایپا بمونم. شاید ما تو سایپا وضعیتمون جوری شده باشه که تیم‌های دیگه سراغ ما نیان. مثلا اگه سایپا زمانی بخواد بازیکن بگیره شاید مثلا سراغ قاسم حدادی‌فر نره یا سراغ فرزاد حسین‌خانی نره. کسانی بودن که تو تیم‌هاشون موندن و شاید به همین دلیل که اولویت‌هاشون، تیمشون بوده و من هم همین طوری بودم.

چرا رفتی پاس همدان؟

من 2-3 سال سایپا بودم. بعد آقای مایلی کهن تو یک مقطعی اومد و ما تو لیستشون نبودیم. اونجا هم آقای منصوریان بودن و من هم دوسشون دارم که رفتیم همدان صحبت کردیم و همون جا قرارداد بستیم.

چرا مایلی کهن نخواستت؟

گفتن ما شیطون تیم هستیم. ما هم یک خورده شیطونی کردیم و ایشون هم ناراحت شدن که البته من بهشون حق میدم. ولی با این که من رو نخواستن من همیشه ممنونشونم به خاطر این که تجربه خوبی برام شد و قدر سایپا رو بیشتر دونستم. هرموقع که از تهران به همدان می‌رفتم،نذر می‌کردم که اگه دوباره برگردم سایپا این نذر رو بدم.

زمان کدوم مربی دوباره به سایپا برگشتی؟

زمان آقای مجید صالح برگشتم سایپا.

اهل موتور سوار شدنی؟

بله. من چون حوصله ترافیک رو ندارم الان هم بعضی موقع‌ها موتور سوار میشم. سعی می‌کنم یواشکی سوار بشم که کسی ما رو نبینه.

الان راضی هستی از این که سایپایی؟ اگه شرایط باشه می‌خوای فوتبالت رو همین جا تموم کنی؟

من ورودم به سایپا سال 81 بود. چون از اینجا شروع کردم و تو تیم‌های پایه بودم، یک تعلق خاطر خاصی به اینجا دارم. واقعا تصور نکرده بودم پیش خودم که اگه بخوام از سایپا جای دیگه برم و تصورش برام خیلی سخته. به آقای صادقی هم گفتم که واقعا آرزو داشتم یک روز کاپیتان بزرگسالان سایپا بشم و حالا با بودن شما به تعویق افتاد ولی خدا رو شکر تونستم به این برسم. امیدوارم تو ادامه هم بتونم همین جا فوتبالم رو تموم کنم.

تا حالا کسی رو از عمد زدی؟

از عمد نزدم. شعیب امیری بود که یکی دیگه زدش، زمین گلی بود. شعیب هم اون موقع تکنیکی شده بود و پا عوض می‌کرد. دیگه زدیمش و خورد زمین و درد می‌کشید. واقعا یادم نیست که خودم کسی رو از عمد زده باشم.

سخت‌ترین بازی؟

فکر می‌کنم برمی‌گرده به دوران آقای دایی تو جام باشگاه‌های آسیا که اگه اشتباه نکنم با نیروی هوایی عراق بود. مجید غلام  دقیقه 15-20 بازی اخراج شد. من هم جوون بودم خیلی فشار اومد بهمون که از سخت‌ترین بازی‌هامون بود. مساوی بودیم بعد امیر وزیری گل زد و 1-0 افتادیم جلو.

بهترین بازی؟

تمام بازی‌هایی که با سایپا بردیم رو دوست دارم. فکر کنم یکی از بهترین بازی‌هام که با سایپا انجام دادم، با تراکتور 3-3 بوده و با پرسپولیس که تونستم گل بزنم.

از کسی دلگیر هستی؟

نه من سعی کردم تو همون مقطع زمانی مشکلم رو حل کنم و با خودم به آینده نیارم. اگه هم مشکلی بوده، آدمی نیستم که مشکلات رو با خودم بیارم و سعی می‌کنم تو حال حل کنم.

کی بدتر از همه زدتت؟

کسی که بدتر از همه من رو زد و تا حد مرگ رفتم، زکی‌پور استقلال بود. من داشتم توپ رو نگاه می‌کردم. تو زاویه‌ای از دیدم بود که اصلا ندیدمش. وقتی خورد بهم، یک دور چرخیدم با صورت خوردم زمین. وقتی خودم فیلمش رو دیدم، خیلی ترسیدم. 5-10 دقیقه اومدم بیرون از زمین ولی گفتم میخوام بازی کنم چون قبل از من آقای صادقی مصدوم شد. آقا ابراهیم هم نبود گفتم شاید تیم خالی بشه. سعی کردم بازی کنم ولی بعدش به خودش هم گفتم تو 45 دقیقه نیمه دوم، من اصلا طبقه دوم آزادی رو نمی‌دیدم. انقدر ضربه شدید بود. ولی 3-4 روز بعدش درد تو کمر و گردنم زد که یک هفته افتادم.

بعدش زنگ زد عذرخواهی کنه؟

نه زنگ که نزد. خودش اصلا متوجه نشد که چی شده ولی بعدش که این‌ها رو بهش گفتم تو بازی آخر که با استقلال داشتیم، خیلی عذرخواهی کرد.

ترافیک بازیکن تو پست تو هم زیاده تو تیم ملی برای همین نتونستی بازی ملی داشته باشی.

راستش رو بگم خودم اصلا تو این سال‌ها به تیم ملی فکر نکردم. تمام هدفم رو گذاشته بودم روی سایپا. همیشه که به من می‌گفتن تیم ملی، می‌گفتم اول می‌خوام برای سایپا خوب کار کنم بعد به تیم ملی فکر می‌کنم. تو تیم ملی جوانان که شاگرد آقای حمید علیدوستی و مجید جلالی بودم، تو یک مقطعی از زمان من از دستیارهاشون آقای مرسل وقری مقدم و آقای مسعود میرزاده خواهش می‌کردم که میشه به آقا مجید بگید من رو خط بزنه برم؟ دلم برای خونمون تنگ شده.

نقشه‌هایی که برای بازیکن‌ها می‌کشی سر تمرین، بیشتر برای کی می‌کشی؟

هر کی جلو دست و بالمون باشه. بیشتر می‌بینیم کی بقیه رو اذیت می‌کنه. مهدی ترابی و علی قلی‌زاده خیلی با هم شوخی می‌کنن. یک موقع‌هایی من خودم میگم آقا یواش‌تر، این شوخی دیگه حدش زیاده. جوون‌هامون هستن که سعی می‌کنیم سر تمرین یک مقدار درستشون کنیم.

متشکریم دعوت ما رو پذیرفتی. بعد از ظهر هم تمرین داری ولی اومدی که یک گپ و گفت داشته باشیم. سایپا یک نارنجی جدید به نام روزبه شاه علیدوست داره که شاید تو آینده بتونه به این تیم بیشتر کمک کنه.

ممنون از دعوت شما.


کپی لینک کوتاه خبر: https://fartakvarzeshi.com/d/4bawk8

اخبار مرتبط



آخرین اخبار


کاپیتان سایپا: برای آسیایی شدن باید مقابل ذوب آهن و فولاد خوزستان بهترین نتایج ممکن را بگیریم