تاریخ انتشار: 1397/04/20 17:25
پدرم می‌گفت خودت باید پول در بیاوری؛
کد خبر: 139333

جهانبخش: تابستان در کارخانه دوچرخه‌سازی کار می‌کردم/ آرزویم قهرمانی ایران در جام ملت‌هاست

علیرضا جهانبخش در مصاحبه با مجله AFC به بیان زندگی فوتبالی خود در دوران نوجوانی پرداخت و در خصوص جام‌جهانی و جام ملت‌های آسیا سخن گفت.
جهانبخش: تابستان در کارخانه دوچرخه‌سازی کار می‌کردم/ آرزویم قهرمانی ایران در جام ملت‌هاست

 مجله "AFC - Quarterly" در جلد اصلی خود عکس جهانبخش را قرارداد و مصاحبه‌ای با ستاره ایرانی پس از درخشش در جام جهانی را منتشر کرد که در زیر بخوانید:

علیرضا جهانبخش پسر اهل قزوین در یک خانواده فوتبالی به دنیا آمد.

وی در این رابطه گفت: من از خانواده به شدت فوتبالی آمدم و پدر، عمو و پسر عموهایم بسیار به فوتبال علاقه داشتند. یکی از بهترین خاطراتی که هنوز فراموشش نکردم لحظه صعود ایران به جام جهانی 1998 فرانسه بود. من پنج یا شش ساله بودم و بازی دراماتیک صعود ایران به جام جهانی و پیروزی مقابل استرالیا را دیدم. کل کشور بسیار خوشحال شده بودند، همه در خیابان‌ها آمده بودند و جشن گرفتند. از پدر و مادرم که عاشق فوتبال هستند تا مردمی که برای خوشحالی به خیابان‌ها آمده بودند. 

صعود ایران به جام جهانی 1998 فرانسه لحظه‌ای مهم در زندگی جهانبخش بود. فرزند دوم این خانواده پنج نفری ( یک خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر) به فوتبال علاقه‌مند شد. البته معلم مدرسه زیاد مشوق علیرضا نبود و ممکن بود فوتبالش در روزهای آغازین نوجوانی به پایان رسد. اما جهانبخش به دلیل استعدادش در بخش جوانان ورزش‌های هندبال و فوتسال انتخاب شد.

وی در این خصوص اظهار داشت: من ورزش‌های مختلفی را امتحان کردم حتی کونگ‌فو و ورزش‌های دوومیدانی، برای تیم ملی هندبال بازی کردم و یکی از انتخاب شدگان فوتسال تیم جوانان بودم. فکر کنم 12 سالم بود که معلم ورزشمان به من گفت که باید راهم را پیدا کنم. باید بین فوتبال و فوتسال یک رشته را برگزینم. در آن زمان من فوتبال را انتخاب کردم.

به مانند بسیاری از فوتبالیست‌های ایرانی، علیرضا فوتبال را در خیابان‌ها و بازی با بچه‌های محل زندگی در قزوین آموخت.

جهانبخش در خصوص بازی در کوچه‌ها گفت: کاملاً یادم است که برای زودتر تمام شدن مدرسه عجله داشتیم تا در کوچه با بچه‌ها فوتبال بازی کنیم. تمام چیزی که برایم مهم بود، یک توپ کوچک و بازی در کوچه‌ها و خیابان‌ها بود. اینکه دمای هوای بین 32 تا 35 درجه است، زمستان است ، هوا سرد است برایم مهم نبود. فقط می‌خواستم که خوش بگذارنم. بهترین چیز بازی با بزرگتر‌های خودم در خیابان‌ها بود زیرا که آنان می‌گفتند که علیرضا مهارت جالبی دارد و برای تیمشان مرا انتخاب می‌کردند. بسیار زمان خوب و خوشی برای من بود.

با استعداد مشخص علیرضا بر همگان، پدر مادر وی نیز به انگیزه فرزند خود می‌بالیدند و خوشحال بودند.

وی اظهار داشت: من از خانواده ثروتمندی نبودم ولی همیشه پدرم مرا حمایت می‌کرد زیرا می‌دانست که من تنها می‌خواهم به دنبال انگیزه و هدفم در زندگی بروم.

پدر علیرضا اما برای فرزند ارشدش در روزهای تابستان برنامه خاصی داشت. علیرضا به همراه پدر در کارخانه دوچرخه‌سازی کار می‌کرد تا مفهوم کار، تلاش و استقلال را یاد گیرد.

جهانبخش در این خصوص گفت: من چرخ‌های دوچرخه‌ها را درست می‌کردم، پدرم می‌خواست که من با دست‌های خودم پول دربیاورم و مستقل شوم. درست کردن چرخ‌ها در کارخانه دوچرخه‌سازی خاطره خوب و خوشایندی برایم بود. اما چیزی که برای من خوشایند نبود زمان کم برای فوتبال بازی کردن بود. من از ساعت 6 صبح تا 5 بعداز ظهر کار می‌کردم و پس از آن تا ساعت 8 شب وقت داشتم که فوتبال بازی کنم. بسیار خسته بودم ولی همچنان علاقه داشتم که در خیابان‌ها مشغول بازی کردن فوتبال باشم.

در سن 15 سالگی جهانبخش برای ادامه دادن به فوتبال خود به تهران آمد. در سن 17 سالگی راهی شهر اصلی پدرمادرش یعنی گیلان شد و برای داماش بازی کرد. وی از ابتدا در پست دفاع راست بازی کرد زیرا که هافبک راست در آن زمان کاملا در سیطره مهدی مهدوی‌کیا بود.

وی در این خصوص گفت: اولین بازی که من انجام دادم در لیگ دسته اول در پست دفاع راست بود. در آن زمان باشگاه خرج‌های زیادی کرده بود و بازیکنان بزرگی را خریده بود. دوست داشتم که هافبک راست بازی کنم ولی مهدوی‌کیا توسط باشگاه خریداری شده بود. مربی در آن زمان جستجو کرد که چه کسی می‌تواند در پست دفاع راست بازی کند. این درخواست را به من کرد و من گفتم چرا که نه؟ در بازی اول و دوم در پست دفاع راست بازی کردم ولی پس از آن به آنها گفتم که می‌خواهم به دروازه نزدیک‌تر باشم.  به همین دلیل به پست وینگر راست منتقل شدم. 

در رقابت‌های بازی‌های آسیایی زیر 19 سال 2012 ، جهانبخش 2 گل برای ایران به ثمر رساند و تیمش را کمک کرد تا به یک چهارم نهایی برسد. وی گفت:  پس از آن رقابت‌ها شنیدم که باشگاه نایمخن یک پیشنهاد به من داده است. در آن زمان من پیشنهادهایی از فرانسه و ترکیه نیز داشتم. اما آکادمی‌ آنها را می‌شناختم و می‌دانستم که آنان با جوانان چگونه کار می‌کنند. در ایران بازیکنان خوب زیادی است، بازیکنانی فردی با مهارت‌هایی خوب، اما می‌دانم که اگر بخواهم بازیکن بهتری شوم باید هر روزم بهتر از دیروز باشد،  به همین خاطر راهی اروپا شدم.

وی ادامه داد: یاد گرفتن زبان برایم اصلا ساده نبود، هفته‌های اول بسیار سخت بود زیرا که هلند با ایران تفاوت‌های زیادی دارد. فرهنگی متفاوت، زبان و تفکری متفاوت دارند. من از کشوری اسلامی به کشوری دیگر نقل مکان کردم که کار سختی بود و من باید با شرایط خودم را وفق می دادم. ارتباط با هم‌تیمی‌ها هم کار سختی بود زیرا زبانشان را بلد نبودم. موقعی که از نایمخن پیشنهادم را گرفتم تقریبا 2 ماه وقت داشتم و باید تصمیمم را می‌گرفتم. در آن زمان معلم خصوصی زبان انگلیسی داشتم ولی این کافی نبود. اینکه چه می‌گویند را متوجه می‌شدم ولی اینکه بخواهم پاسخشان را بدهم خیلی کار سختی بود. در آنجا معلم زبان گرفتم و همزمان با یادگیری زبان انگلیسی به آموختن زبان هلندی پرداختم. پس از چند ماه توانستم با هم‌تیمی‌هایم معاشرت کنم و صحبت کنم.

پس از 2 فصل بازی در نایمخن و دریافت کردن جایزه برترین بازیکن لیگ دسته دوم اردیویزه هلند این موقعیت برای جهانبخش ایجاد شد تا یک پله جلوتر برود. 

وی گفت: این تصمیم بسیار بزرگ بودم که باید در سن 21 - 22 سالگی می‌گرفتم. من در آن زمان بهترین بازیکن فصل شده بودم و همه انتظار داشتند که قدمی خوب بردارم،  پیشنهادهای مختلفی داشتم ولی تصمیم گرفتم در هلند بمانم زیرا می‌خواستم که بیشتر یاد بگیرم،‌ در رقابت‌ها بازی کنم و پس از 2 سال بیشتر از فرهنگ، سبک بازی، زبان و مردم هلندی‌ها می‌دانستم. 3 پیشنهاد داشتم و آلکمار بهترین آنها بود. خیلی خوشحال بودم که چنین قدمی را برداشتم. یک مصدومیت بد در اولین فصل به من اجازه نداد که آنگونه که دوست دارم بازی کنم،‌ در 23 بازی تنها 3 گل به ثمر رساندم. در فصل بعد بهتر شد و این آمار به 10 گل رسید. در فصل سوم 21 گل و دریافت کفش طلای لیگ هلند. 12 پاس گل،‌ خودم دوست دارم که گل بسازم تا گل بزنم، احساس بهتری پاس گل به من می‌دهد. البته این بدان معنا نبوده که کفش طلای ارزشی برایم ندارد. این بهترین جایزه‌ای بوده که تاکنون گرفته‌ام. صادقانه بگویم این لحظه مهمترین و بهترین لحظه زندگی‌ام بود. خیلی برایم ارزش داشت و پاسخ زحماتم را گرفتم. 

جهانبخش ادامه داد: این جایزه متعلق به خانواده‌ام، مدیربرنامه‌ام، دوستانم و همه ی بازیکنان تیم بود. تمام افرادی که به من کمک کردند. هیچوقت این جایزه را فراموش نمی‌کنم و می‌دانم که راهی طولانی برای کسب عنوان فردی برای تیمم دارم.

در زمان بازی در اروپا جهانبخش به یکی از بازیکنان تیم ملی ایران بدل شد. زمانی که تنها 19 سال سن داشت در لیست 23 نفره کی‌روش برای جام جهانی 2014 برزیل جای گرفت. تنها 49 دقیقه بازی کرد ولی تجربه بزرگی را در آن سطح بازی بدست آورد.

وی در این خصوص گفت: اولین جام جهانی برایم تجربه فوق‌العاده‌ای بود. تنها 6 ماه بود که در اروپا بازی می‌کردم. در زمین فوتبال و بیرون آن چیزهای زیادی آموختم و در سن 19 سالگی قرار گرفتن در جام جهانی تجربه گرانبهایی است زیرا که بیشتر می‌آموزی و بیشتر بهترین بازیکنان دنیا را می‌بینی. 

جهانبخش در جام جهانی 2018 روسیه نیز تاثیر فراوانی برای تیم ملی و ثبت این عملکرد درخشان در روسیه داشت، پس از پیروزی مقابل مراکش، ایران مقابل قهرمان جام جهانی 2010 در یک بازی نزدیک و سخت شکست خورد، در بازی با پرتغال نیز که یک بر یک پایان رسید یک موقعیت فوق‌العاده داشت که طارمی آن را به گل تبدیل نکرد. اتمام جام جهانی به این شکل برای ایرانی‌ها یک ناراحتی تمام بود ولی ایران طرفداران زیادی به خاطر آن 2 بازی پیدا کرد.

جهانبخش هنوز 24 سال سن دارد و خود را به عنوان یکی از برترین ستاره‌های تیم ملی ایران معرفی کرده است. هیچ افتخاری نیز بالاترین از پوشیدن پیراهن تیم ملی برای کسی وجود ندارد. ایران که از سال 1976 تاکنون قهرمان جام ملت‌های آسیا نشده است به خاطر عملکردش در جام جهانی از فشار زیادی در این بازی‌ها برخوردار است.

ستاره ایران در این خصوص گفت:  می‌دانم که به خاطر یک فصل فوق‌العاده انتظارها از من زیاد است. تلاش خواهم کرد که بهترین توانم را برای تیم ملی بگذارم چه بازی جام جهانی باشد چه دوستانه و چه جام ملت‌های آسیا. مشخصا این رقابت بسیار مهم است. می‌دانیم که این 2 رقابت برای مردم اهمیت زیادی دارد. یکی از رویاهایم قهرمانی در جام ملت‌های آسیاست،‌ اتفاقی که مدت‌هاست بدست نیامده است.


کپی لینک کوتاه خبر: https://fartakvarzeshi.com/d/3ggdnx

اخبار مرتبط



آخرین اخبار


عکس تیمی آلکمار یک جای خالی داشت؛جهانبخش!