تاریخ انتشار: 1397/05/08 23:10
کد خبر: 136429

وجه اشتراک مهم برانکو و کی روش

کی‌روش و برانکو، دو قطب کاملا مخالف هستند که روز به روز از هم دورتر می‌شوند.
وجه اشتراک مهم برانکو و کی روش

کی‌روش بعد از جام‌جهانی علنا به برانکو گفت: «از ایران برو، این کشور دیگر به اندازه هر دوی ما جا ندارد.» برانکو هم تا توانست دل و جرات دالیچ را به رخ مربی پرتغالی کشید و فوتبال اتوبوسی او را تحقیر کرد. حتی بعد از پایان بازی هفته اول، در روزی که پرسپولیس کم‌مهره ناچار شد دقایق زیادی برابر پدیده به دفاع صرف رو بیاورد، باز هم برانکو از طعنه زدن به کی‌روش دست بر نداشت و گفت: «تا روزی که من باشم پرسپولیس دفاعی بازی نخواهد کرد.» نیازی به یادآوری نیست که سرمربیان پرسپولیس و تیم‌ملی سایه هم را با تیر می‌زنند. با این‌همه اما، کی‌روش و برانکو حداقل از یک منظر شبیه هم هستند؛ اینکه هر دو از تنور «گذشتگان» نان می‌خورند و بخشی از مقبولیت آنها بیشتر از آنکه ناشی از قابلیت‌های خودشان باشد، به‌خاطر ناتوانی کسانی است که قبل از آنها هدایت پرسپولیس و تیم‌ملی را برعهده داشته‌اند.
اینکه هرکدام از این دو نفر، یعنی کی‌روش و برانکو برای هواداران‌شان یک «خط قرمز» پررنگ هستند و آنها حاضر نمی‌شوند کوچک‌ترین انتقادی را در مورد مربی محبوب‌شان تحمل کنند دو دلیل دارد. عامل اول، روحیه نقدناپذیری بسیاری از ما مردم ایران است؛ مایی که فکر می‌کنیم همیشه یا باید موافق یک نفر باشیم و صفر تا صد کارهای او را تایید کنیم یا باید مخالف او باشیم و همه چیزش را زیر سوال ببریم. این ذهنیت که متاسفانه طرز تفکر غالب بر جامعه ایرانی است، اجازه نمی‌دهد به‌چنان بلوغی برسیم که درک کنیم شخصیت‌های محبوب ما هم می‌توانند نقصان‌ها و کاستی‌هایی داشته باشند و لازم است که این عیب و ایرادها مورد نقد قرار گیرد. درست به همین دلیل است که اگر از عدم اعتقاد سرمربی پرسپولیس به جوانگرایی گله کنی، تو را جیره‌خوار کی‌روش به‌شمار می‌آورند و اگر از تندخویی و تناقض‌گویی سرمربی تیم‌ملی ایراد بگیری، با حملات کودکانه لشکر مقابل روبه‌رو می‌شوی که به طعنه می‌پرسند: «برانکو ناهار چی داد؟ خوشمزه بود؟» بیخود نیست که جامعه ما در بسیاری از ابعاد درجا می‌زند. وقتی واقع‌گرایی و استقلال رای وجود ندارد و عرصه در اختیار متعصبان و شیفتگان افراط و تفریط است، طبیعتا مجالی برای نقد منصفانه و رفع اشکالات هم باقی نمی‌ماند.
محبوبیت افسانه‌ای کی‌روش و برانکو اما یک دلیل دیگر هم دارد؛ اینکه مربیان پیش از آنها در پرسپولیس و تیم‌ملی طوری عمل کرده‌اند که این دو نفر هر کاری انجام بدهند، «شاهکار» است! امثال قلعه‌نویی، دایی و قطبی در تیم‌ملی و امثال درخشان، استیلی و مانوئل ژوزه در پرسپولیس چنان کارایی پایینی داشتند که هواداران فکر نمی‌کردند تا آخر عمرشان دوباره بتوانند روزهای خوش این دو تیم را به چشم ببینند، اما حضور کی‌روش و برانکو ورق را برگرداند. آنها سلاطین خاکستر هستند؛ کسانی که یک ویرانه تحویل گرفته‌اند و حالا هر چه روی آن بسازند حکم کاخی زیبا و چشم‌نواز را دارد. با همه احترام به این دو مربی و با آرزوی اینکه هر دو نفر تا وقتی موثر هستند در فوتبال ایران باقی بمانند، باید آرزو کرد پرسپولیس، استقلال و تیم‌ملی همیشه چنان مربیان خوب و موفقی داشته باشند که بعدی‌ها فقط نان توانایی خودشان را بخورند، نه اینکه در مقام مقایسه با اسلاف ورشکسته‌شان نمره قبولی بگیرند و حتی زگیل روی صورت‌شان هم «خال یار» تلقی شود! درست مثل جانشین‌های کی‌روش و برانکو که همیشه با استاندارد بالای این دو مربی قیاس خواهند شد و کار بسیار سختی برای اثبات توانایی‌هایشان دارند.


کپی لینک کوتاه خبر: https://fartakvarzeshi.com/d/2alqqg

اخبار مرتبط



آخرین اخبار


سازمان لیگ درباره سوپرجام نه راه پیش دارد، نه پس