حسینی برای رسیدن به این رکورد تلاش زیادی کرد و نقش پررنگی در ثبت ۸۷۲ دقیقه گل نخوردن استقلال داشت. بدون شک حسینی یکی از بااستعدادترین دروازهبانهای حال حاضر فوتبال ایران است. او همه فاکتورهای یک دروازهبان کامل را دارد اما فراموش نکنیم که در فوتبال ایران استعدادهای بسیاری بودهاند که بین راه و بیراهه گزینه دوم را انتخاب کردند و خیلی زود به دست فراموشی سپرده شدند.
نام حسینی با درخشش در ملوان بر سر زبانها افتاد و بعد از بازگشت به استقلال و رکوردشکنی در تاریخ فوتبال ایران نگاهها به این دروازهبان جوان بیشتر و بیشتر شد. او در این مدت هر چه از نظر فنی خوب بوده به همان اندازه هم در رفتارهای حرفهای به عنوان یک فوتبالیست حرفهای ضعیف ظاهر شده است. در خصوص دروازهبان جوان آبیها نمیتوان از واژه حاشیه استفاده کرد چراکه جنس جنجالهای او با حواشی و جنجالهای خیلی دیگر از ستارگان فوتبال ایران متفاوت است. در واقع باید اینطور گفت که حواشی و جنجالیهای حسینی برخلاف خیلی دیگر از ستارگان جوان فوتبال ایران منشوری نیست. شاید بتوان منشا همه این حواشی ناخواسته را در یک واژه پیدا کرد؛ احساسات!
حسینی در همین مدت زمان کوتاه حضورش در لیگ برتر نشان داده که بیش از حد احساساتی است و گاهی این احساسات کار دستش میدهد. او نمیتواند به محرومیت از دربی، به نیمکتنشینی و حتی گل خوردن یا مهار یک توپ غیرقابل مهار واکنشی منطقی داشته باشد. حسینی برای شماره یک شدن باید احساسات را کنار بگذارد و مثل یک فوتبالیست حرفهای بجنگد. او بعد از نیمکتنشینی در هفته چهارم لیگ یکبار دیگر اصل حرفهای بودن را فراموش کرد و واکنشهای عجیبی به نیمکتنشینی داشت. حالا شفر نسبت به این رفتارها واکنش نشان داده و صراحتا اعلام کرده که حسینی با این رفتارها نمیتواند به دروازه استقلال برگردد و تنها راه او برای شماره یک شدن جنگیدن است. حسینی باید این را هم بداند که چوبخطش در دفتر شفر پر شده و شاید تکرار اشتباهات گذشته به منزله آخرین اشتباه و پایان کارش در استقلال باشد.