استقلالتهران، تنها تیمی نبود که در شروع فصل، شماره هشت محبوباش را پس میگیرد. همزمان با بازگشت مجتبی جباری به استقلال، ذوبآهنیها نیز با آمادگی قاسم حدادیفر برای بازگشت قدرتمندانه به میادین به وجد آمده بودند.
تصور میشد کلید رسیدن به موفقیت برای تیم قلعهنویی، هنوز در جیبهای قاسم باشد اما مرد شماره هشت ذوبیها، خیلی زود از میدان نبرد کنار کشید. او در همان هفته اول لیگ، دوباره با آسیبدیدگی روبرو شد و در یکی از تکراریترین پلانهای تاریخ، زمین مسابقه را روی برانکارد ترک کرد. قاسم، دستهایش را به نشانه تعویض برای نیمکت تکان داد تا ذوبیها دوباره با حقیقت آشنای از دست دادن او کنار بیایند. دستهایی که روی هوا بلند شدند، نشانهای برای پایان دوران فوتبال قاسم بودند. چیزی شبیه یک پرچم سفید، برای تسلیمشدن در برابر درد.
پارگی رباط صلیبی، نتیجه شوم آزمایشهای قاسم حدادی فر بوده است. او برای سومین بار رباط پاره کرده تا در یکی از نفرینیترین هتتریکهای تمام دنیا، برای آویختن کفشها آماده شود. داستان حدادیفر و فوتبال، به شکل غمانگیزی به سکانس پایانی نزدیک شده و ساقهای این بازیکن، دیگر توان ادامه دادن به این بازی را ندارند. قاسم مدت زیادی جنگیده تا حداقل برای یک فصل دیگر فوتبال بازی کند اما حالا، چارهای به جز ترک رینگ نبرد برای او وجود ندارد. این راند آخر قاسم حدادیفر است. دستهایی که بلند میشوند تا به یک پایان، رسمیت ببخشند. یک پایان تلخ برای استعدادی بزرگ با ساقهایی کمتحمل.