استقلال در بازی با پدیده سومین شکست لیگ هفدهم را هم تجربه کرد تا ناباورانه روی پله چهاردهم جدول ردهبندی قرار بگیرد. این هرگز آغاز مورد انتظار هوادارانی نبود که در جریان اولین بازی خانگیشان، از طرح موزاییکی «استارت بزن قهرمان» رونمایی کردند. این تیم با ریختوپاش بسیار زیاد و هزینههای هنگفت تشکیل شده و اصلا قابل تحمل نیست که طی 5بازی فقط یک گل زده و یک پیروزی داشته باشد. اگر چنین اتفاقی برای استقلال رخ داده، به نظر میرسد بخشی از آن مربوط به عملکرد دور از انتظار ستارههای پا به سن گذاشته این تیم باشد؛ کسانی که قرار بود ناجی استقلال باشند اما هنوز آبی از آنها گرم نشده است.
مهدی رحمتی
هر چیز خوبی بالاخره یک روز تمام میشود و این قضیه در مورد مهدی رحمتی هم صادق است. بهترین گلر ایران در نیمه دوم دهه80 اگرچه هنوز گاهی میتواند مثل اوایل نیمه دوم بازی با پدیده تکبهتک بگیرد یا با کف دست توپ را از دروازه بیرون بکشد اما هرگز آن چالاکی و شادابی گذشته را ندارد. رحمتی روی هردو گل پدیده مقصر بود و نتوانست واکنش درستی نشان بدهد. او در بازی با سایپا هم جایی پنالتی داد که شاید خطا کردن ضرورت نداشت. رحمتی فصل قبل به خاطر افت فنی در مقطعی نیمکتنشین شد اما همچنان به نظر میرسد این گلر 36ساله نیاز به تصمیمات جدیتری دارد.
پژمان منتظری
در مورد منتظری، فعلا ضربالمثل «قاتق نان یا قاتل جان» درستترین تعبیر است. او با ناز و کرشمههای زیاد به استقلال برگشت و به نظر میرسید میتواند بحران ساختار دفاعی این تیم را مهار کند اما در 5هفته اول خودش به ضعیفترین مدافع آبیها تبدیل شده. منتظری طی این چند بازی چندین اشتباه بسیار بزرگ فردی داشته که بدترین آنها در مسابقه با سایپا منجر به وقوع ضربه پنالتی شد. او در مقابل پدیده هم نتوانست روی ضدحملات، نفوذها و پاسهای عمقی بازیکنان پدیده عملکرد مناسبی داشته باشد.
مجتبی جباری
روی قلمدوش هواداران به استقلال برگشت تا شاید در 20دقیقههای پایانی وارد زمین شود اما فعلا آنچه از او دیدهایم بیشتر برازنده جام یونس شکوری و مسابقات پیشکسوتان بوده است. هافبک موسپید استقلال پاس کلیدی نمیدهد، نمیدود، توپگیری ندارد و از انگیزه و عطش هم در او خبری نیست. در بازی با سایپا وقتی تابلوی تعویض به اشتباه برای او بالا رفت، اصرار داشت از زمین خارج شود که منصوریان منصرفش کرد. در بازی با پدیده اما درست در همان دقایق این بار به شکل واقعی تعویض شد و از این قضیه خیلی هم استقبال کرد!
خسرو حیدری
داستان برای او مثل همه این چند سال است. یک قرارداد خوب بسته و باز به شکلی عجیب و به خاطر مصدومیتی مبهم از میادین دور مانده است. خسرو کماکان یک بازی به میدان میرود و چند بازی را از دست میدهد؛ بیآنکه معلوم باشد با این شرایط چه اصراری روی تمدید قرارداد او وجود دارد و اصلا چنین بازیکن «پارهوقتی» چقدر میتواند به تیم کمک کند؟