تاریخ انتشار: 1402/02/24 21:47
خیانت
کد خبر: 6201

منهای ورزش| علت خیانت مردان چیست ؟ | با 8 دلیل از نظر آقایان برای توجیه خیانت آشنا شوید !!

بسیاری از خانواده ها مشکل خیانت را در زندگی خود تجربه میکنند. ممکن است برخی افراد به دلیل کمبود محبت از طرفین خود دچار مشکل شوند و همین را بهانه ای برای خیانت قرار دهند و به هین دلیل به همسر و فرزندان خود اسیب وارد کنند.
منهای ورزش| علت خیانت مردان چیست ؟ | با 8 دلیل از نظر آقایان برای توجیه خیانت آشنا شوید !!

منهای ورزش؛ بسیاری از خانواده ها مشکل خیانت را در زندگی خود تجربه میکنند. ممکن است برخی افراد به دلیل کمبود محبت از طرفین خود دچار مشکل شوند و همین را بهانه ای برای خیانت قرار دهند و به هین دلیل به همسر و فرزندان خود اسیب وارد کنند

اعتراف مردان خیانت

مساله خیانت در همه دنیا هست و بیشتر میان مردان عمومیت دارد.در جامعه ما نیز این مساله هر روز بیشتر می شود.در میان آشنایان، دو نفری که تصور می کنیم خوشبختانه در کنار هم زندگی می کنند، ناگهان از هم جدمی شوند.یا دچار مشکلات بسیار می شوند و همه آن علاقه یک شبه از بین می رود.اما واقعا دلیل خیانت مردها چیست؟ چه می خواهند که ندارد؟ به دنبال چه هستند که در زن های دیگر پیدا می کنند؟

در این مطلب ۸ اعتراف مردان خیانت کار و دلیل آنها برای خیانت را آورده ایم شاید تا با مغز و طرز فکر این مردان بیشتر آشنا شویم.

اعتراف اول: انتقام جویی«من زمانی به همسر خود خیانت کردم که متوجه شدم او همچنان با نامزد سابق خود ارتباط پیامکی دارد.البته پیام های آنها حاوی هیچ نوع صحبتی که باعث نگرانی باشد، نبود اما تصور اینکه او قبلا با اینمرد در ارتباط بوده است و حالا هم این دوستی را ادامه می دهد مرا عصبانی می کرد.

صمیمیت همسرم با نامزد سابقش برای من قابل درک نبود.با همین عصبانیت از خانه بیرون زدم و یک لحظه تصمیم گرفتم برای درآوردن حرص او، دختر جدیدی را بیابمو شماره اش را بگیرم و همین کار را هم کردم.به نظر من این کار دقیقا همان کاری بود که او انجام می داد و من هم تلافی کرده بودم.ما از هم جدا شدیم.البته همسرم هرگز نفهمید من دوست دختر دارم.دلیل جدایی ما این بود که مناسب هم نبودیم و به درد هم نمی خوردیم.البته اعتراف می کنم آن کار من در عصبانیت درست و اخلاقی نبود اما در آن لحظه احساس خوبی بهمن داد.»

اعتراف دوم: نبودن جاذبه عاطفی متقابل«تا جایی که به خاطر دارم من همیشه عاشق زنانی بودم که از هر نظر کامل باشند.همسر سابق من از خیلی نظرها خوب بود اما با سلیقه من خیلی جور نبود.او بسیار منطقی به نظر می رسید که هیچ نوع ارزشی برای من نداشت و باعث جذب من نمی شد.خیلی تلاش کردم به این مساله توجه نکنم اما نمی توانستم.پس از چند ماه، روزی با گروهی از دوستانم بیرون رفتم و در فروشگاهی که خرید می کردیم دختری رادیدم که بسیار عالی به نظر می رسید.از او شماره گرفتم و او به من گفت هر وقت بخواهم می توانم با او تماس بگیرم و قرار بگذارم.

من هم همین کار را کردم.پس از چند جلسه متوجه شدم باید رابطه خود با همسرم را پایان بدهم زیرا دیگر هیچ جذابیتی برای مننداشت و دوست داشتم در کنار کسی باشم که دیوانه وار دوستش دارم و برای من فقط یک دوست سادهنیست.»

اعتراف سوم: وقت نگذاشتن برای یکدیگر«من زمانی از همسر سابق خود جدا شدم که او بسیار مسافرت می رفت و ما خیلی کم درکنار هم بودیم.من بیشتر مواقع تنها بودم.این تنهایی به ویژه در روزهای تعطیل آخر هفته بسیار مرا آزار می داد.دوست داشتم کسی در کنارم باشد و با هم حرف بزنیم، بیرون برویم و ….به همین دلیل، دفعه آخری که به مسافرت رفت من سراغ زن دیگری رفتم و پس از بازگشت همه چیزرا به او گفتم و از هم جدا شدیم.این جدایی برای هر دوی ما خوب بود.البته می دانم کار من به هیچ وجه اخلاقی نبود اما در تنهایی هایم تنها چیزی که می توانست به من آرامش دهد یک همزبان بود.»

اعتراف چهارم: رابطه اشتباه من با نامزدم در دانشگاه آشنا شدم.اعتراف مردان خیانت  ما از همان ترم اول با یکدگیر دوست شدیم.پس از فارغ التحصیلی، هر کدام از ما به شهر خودش برگشت اما پیش از آن با هم نامزد کردیم.من تقریبا همه آخر هفته ها به شهر او مسافرت می کردم.اما فقط آخر هفته ها در کنار هم بودیم و در طول هفته با دوستان خود خوشگذرانی داشتیم.پس ازچند ماه از این روند خسته شدم و با خودم تصور کردم در شهر خودم هم دختران زیبا و خوبزیادی هستند و من چرا همه روزهای تعطیل خود را در جاده و رفت و آمد می گذرانم؟ این مسالهرا با او در میان گذاشتم و چند باری او به شهر من می آمد اما پس ا مدتی اونیز خسته شد و با هم تصمیم گرفتیم این رابطه دشوار را پایان ببخشیم.»

اعتراف پنجم: مغایرت احساسی و سبک زندگی«من همسر سابق خود را درگردهمایی کاهش وزن ملاقات کردم.با هم دوست شدیم و هنگامی که با هم قرار می گذاشتیم و بیرون می رفتیم، هر دو حدود ۲۰کیلوگرم اضافه وزن داشتیم.من همه رژیم ها و برنامه های ورزشی خود را به دقت و با جدیت فراوان انجام می دادم وبه سرعت وزن کم می کردم.اما او به ورزش و رژیم اهمیت نمی داد و در نتیجه کاهش وزنی هم نداشت.پس از اینکه اضافه وزن خود را از بین بردم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم.زن هایی که قبلا حتی به من نگاه هم نمی کردند مشتاق صحبت با من بودند و این حس خیلی خوبی به من می داد.

همسر سابق من از چاقی خود در عذاب بود و به زن های اطراف من حسودی می کرد.یکی از روزهای آخر هفته که او خانه نبود، ما با یکی از این زن ها قرار گذاشتم و باهم بیرون رفتیم. من هرگز این مساله را به همسرم نگفتم اما چند هفته بعد با بهانه های مختلف از او جدا شدم.من تصور می کنم باید با زنی باشم که شبیه من است و ارزش های زندگی او ارزش های من هستند.فردی که طرز فکر و اراده مان شبیه هم باشد.»

اعتراف ششم: نداشتن رابطه عاشقانه«من و همسرم همیشه خدا با هم جنگ و دعواداشتیم.برای همه چیز با هم بحث می کردیم این همه تنش اعصاب مرا خورد کرده بود.درست برعکس همسرم، دختری در شرکت ما بود که همه چیز را خیلی راحت می گرفت و رفتار دوستانه ایبا همه داشت و شاد بود.یک شب که هر دو تا دیر وقت در شرکت مشغول کار بودیم، تصمیم گرفتیم برای شام با هم بیرون برویم.همه چیز خیلی عالی بود.

او بسیار خوب و پر احساس بود و شبی رویایی با عشقی پاک را با او پشت سر گذاشتم.این اتفاق جراتی در دل من به وجود آورد تا از رابطه ای که همیشه مرا آزار می داد جدا شوم.یک هفته خانه نرفتم و پس از آن از همسر سابقم جدا شدم و اکنون با همکارم در ارتباط هستم.»

اعتراف هفتم: رویاپردازی«من هنگامی به همسر خود خیانت کردم که با دختری آشنا شدم که ابتدا قصدم تسلی دادن به او بود.او تازه از یک رابطه طولانی جدا شده بود و روحیه خوبی نداشت.ما زمان زیادی را با هم سپری می کردیم تا اینکه به هم علاقه مند شدیم.من تصور می کردم او بهترین زن روی زمین است و من با او خوشبخت خواهم بود. به همین دلیل، از همسرم جدا شدم و سراغ آن دختر رفتم.اما رابطه ما دوامی نداشت و متوجه شدم رویاپردازی بسیار بهتر از واقعیت است.»

اعتراف هشتم: پیدا کردن اعتماد به نفس«من همیشه خجالتی بودم و بههیچ وجه با جنس زن راحت نبودم.نامزدم نیز مثل من بسیار خجالتی بود رابطه ما مشکلی نداشت اما هیچ هیجان و چیز جالبی هم نداشت.روزی برای کار خود در همایشی شرکت کردم.هنگام شام، خانمی رو به روی من نشسته بود که بسیار جذاب و باهوش به نظر می رسید و من واقعا جذب او شده بودم.


کپی لینک کوتاه خبر: https://fartakvarzeshi.com/d/365m92

اخبار مرتبط



آخرین اخبار


تاثیر رابطه جنسی بر پوست و زیبایی زنان