سال ۲۰۰۷، سپاهان با لوکا بوناچیچ در فینال لیگ قهرمانان آسیا به مصاف اوراواردز ژاپن رفت و خیلیها تصور میکردند نماینده ایران بازیهای آسانی را مقابل این تیم دارد. تصوری که خیلی زود رنگ باخت و سپاهان که بازی رفت را در اصفهان با نتیجه ۱-۱ به اتمام رسانده بود موفق به تحمل فشار فزاینده هواداران ژاپنی نشد.
اوراوا در شهر خودش ۲ گل به سپاهان زد و از لوکا بوناچیچ روی نیمکت سپاهان یک مربی مستأصل ساخت؛ باختی که البته در آن زمان برای سپاهان فاجعه نبود و همین که این تیم به فینال لیگ قهرمانان رفت برای خودش یک پوئن بزرگ محسوب میشد.
حالا، اما همه چشمها به برانکو ایوانکوویچ و هنر مربیگری او خیره شده است. سطح توقع بیگمان بالاست و برانکو هم با این تیم نصف و نیمهای که در اختیار دارد تا اینجا کار بزرگی انجام داده است. حالا باید ببینیم آیا او مانند همتای کرواتش نتیجه میگیرد یا موفق میشود با جادوی همیشگی خود و تلاشهای خستگیناپذیر بازیکنانش، از سد محکم این تیم ژاپنی عبور کند.
ویژگی پرسپولیس در قیاس با سپاهان، اما انجام بازی برگشت در ورزشگاه آزادی است؛ برانکو اگر از فشار کاشیما در دیدار رفت عبور کند آن وقت در ورزشگاه آزادی یک ایران روی سر این تیم ژاپنی آوار خواهد شد.