بهشت بر تو ارزانی باد یوهان کرایف؛ رنج به علاوه سر مستی!

به گزارش فرتاک ورزشی، زمانی که او دار فانی را وداع گفت ، هلندی در یورو لیگ حضور نداشت، زمان مرگ او بارانی شدید در کشور لاله های نارنجی نازل شد ، او با هلند افسانه ها را ساخت ، موفقیت ها در کنار کلمه ای به نام بدشانسی . بهترین هلند تاریخ را تشکیل دادند، با جادوی رینوس میشل تغییرات اساسی را در هلند ایجاد شد نه فقط کیفیت فوتبال ، بلکه ذهنیت همه را تغییرداد ، ساده ترین چیز ها همان چیز هایی هستند که رسیدن به آن ها بسیار دشوار است. کرایف به زمانی متعلق دارد که بعد از جنگ جهانی دوم اکثر هلندی ها به وسیله ها، لباس ها ، افکار ، نو بودند . یک کشور کوچک که در کنار در ورزش گاهی در اقتصاد و سیاست در همه جا بوده اند از چین تا نیویورک ، در یاد دارید که این شهر را نیو آمستردام می خواندند.

یوهان کبیر دامنه توتال فوتبال را در مرز های کشور هلند در شهر های کوچک و بزرگ پسر های قد و نیم قد گسترش داد.

بارسلونا را تغییر داد و این تیم راه وارد دنیایی دیگر کرد همان روز های فراموش نشدنی و رویایی که مسیر ابی اناری ها را دگرگون کرد، قطعا او در تاریخ بازیکنان بزرگ دنیا یکی از تاثیرگذاترین ها خواهد بود و هرگاه اسمی از فوتبال مدرن مطرح می شود همگان از کرایوف نام می برند.

پدرش را در کودکی از دست داد و ناپدری او مانند پدرش برای یوهان همه کار کرد ، منزل آن ها در یک کیلومتری ورزشگاه آژاکس واقع بود و ناپدری مسئول چمن به شمار می رفت او یا در مدرسه بود یا خانه غیر از این او در چمن در حال تمرین کردن روز را سپری می کرد و دوستان زیادی نداشت.

بسیار لاغر بود و در وصف ورودش به آژاکس به عنوان یک تدارکات مشغول به کار شد ، کفش های بازیکنان را تمیز می کرد ، آب می اورد و رختکن را تمیز می کرد . اما دل ها برای او سوخت ، تصمیم گرفتند او را به عنوان بازیکن بپذیرند و درسال ۱۹۶۵ راهی تیم شد. همگان از استعداد او شگفت زده شده بودند ، او کی است ؟ چیکار می کند ؟ او بسیار معرکه می باشد . یوهان فوق العاده تر از آن چه که من بیان کنم عالی بود ، جزو بهترین های تیم و اوست که آژاکس را بزرگ کرد ، تیمی باشکوه را به تمام فوتبال دنیا معرفی کرد .

او به همگان اثبات کرد که فقط با خوب باز کردن نمیتوان پیروز شد و او طی حضور در آژاکس مقابل تیم های بزرگ در کنار پیروزی ها و باخت ها به این نتیجه پی بُرد.

روز هایی توام از افتخار با آژاکس از سال ۱۹۷۱ با پیروزی مقابل پاناتینایکوس آغاز شد و در فینال ۱۹۷۲ با برتری دو برصفر مقابل اینتر که یوهان به افتخاراتش افزوده می کرد و به گفته خودش پیروزی مقابل تیم یونانی برای آن ها با لذت ترین قهرمانی بوده است و هر زمان اراده می کردند توپ و میدان را در دست می گرفتند‌. و سال قبلی هم فاینورد فاتح اروپا شده بود که ان ها بر این باور بودند که جواب درخشش رقیب سنتی را با برد مقابل پانایتاکوس جواب بدهند که در این امر موفق بودند..

اگرچه فینال سال ۱۹۷۳ کام آن ها را تلخ کرد ، با وجود پیروزی و قهرمانی و دلیلش این بود که وقتی که آن ها ۵ الی ۶ سال قابل ستایش بودند و همگان به آن ها به چشم دیگری نگاه می کردند که چقدر معرکه هستند اما در آن بازی هیچکس خوب نبود و در آن بازی بود که همیشه با بازی خوب هم نمیتوان پیروز شد و با نمایشی ضعیف یوونتوس بزرگ را با یک گل شکست دادند و جشن قهرمانی را بر پا کردند. اگرچه سلطنت آژاکس در آن ۳ سال قهرمانی پیاپی در لیگ و اروپا خاتمه یافت و قدرت در دست آلمانی ها و تیم بایرن مونیخ آمد.

فقط به یک دلیل آژاکس اسطوره خود را از دست داد و یوهان به اسپانیا رفت در شهر بارسلون و عضوی از تیم بارسلونا شده بود ، خرافات های می گویند اگر او در آژاکس باقی می ماند همچنان این قهرمانی ها ادامه دار می شد .

یوهان کرایف همان افسانه نیوکمپ

حال و روز باشگاه بارسلونا بد بود ، اوضاع خوبی نداشتند اما یوهان خودش را با ذهنیت ، تاکتیک ؛ رسم ها وقف داد طرفداران بارسا از او توقع زیادی داشتند زیرا یک ستاره بی چون چرا در تیم خود می دیدند. رابطه اش با بازیکنان بسیار خوب بود و روحیه ای زیاد به آن ها می داد دلیل این روحیه ضعیف ۱۴ سال زمستان و بدون هیچ جام و افتخاری سپری می کردند. اما آن ها بر این باور بودند که با کرایوف بهترین ها را تجربه می کنند ، آن ها رئال مادرید را در برنابئو با پنج گل در هم کوباندند و ۲۲ بازی شکست ناپذیری یک رکورد فوق العاده ای دست یافتند اما چیزی که همگان می ترسیدند اعتیاد او به سیگار بود ، او بسیار سیگار می کشید و این مشکل نگران کننده بود.

یوهان  پنج  سال در بارسلونا به میدان رفت جان تازه ای به این تیم بخشید و با این تیم یک قهرمانی در لالیگا و جام حذفی به تلار افتخارات خود افزود . در سال ۱۹۷۹ راهی تیم لس آنجلس آمریکا شد البته دلیل ترک بارسا این بود که در زمان حضورش در بازی های جام جهانی ۱۹۷۸ آدم ربای ها با اسلحه به خانه او حمله کرده بودند و ترس بر این بود که شاید دوباره این اتفاق بیوفتد..

بعد از بازی در تیم های لس انجلس _ واشگتن _ لوانته _ و بازگشتی به خانه همان آژاکس افسانه ای و تیم آخر همان رقیب سنتی که فاینورد به حساب می آمد رفت، با این تیم پایانی بر دنیای بازیگری با شکوه خود در کنار شادی ها و تلخی ها داد در آخرین سال بازیگری خود در تیم فاینورد قهرمانی لیگ و جام حذفی را جشن گرفتند که با قهرمانی از  دنیای فوتبال خداحافظی کند  او بعد از پله دومین بازیکن برتر قرن لقب گرفت و بهترین بازیکن تاریخ هلند که نام او را در تاریخ ماندگار کرد  در کنار سه توپ طلا افسانه ها را به واقعیت جلوه داد.

کرایف به عرصه مربیگری پرداخت در سال ۱۹۸۸ هدایت آژاکس را بر عهده گرفت. با تیم بزرگ آژاکس که خودش افتخارات بزرگی دست یافته بود در طی حضور سه ساله روی نیمکت آژاکس آمستردام یک جام حذفی و جام برندگان اروپا را تصاحب کرد و طی این درخشش نسبتا خوب در سال ۱۹۸۸ به خانه ارزو ها بازگشت و هدایت تیم بارسلونا را بر عهده گرفت. در بارسلونا بسیار موفق ظاهر شد و همجنین بهترین مربی جهان هم لقب گرفت ، در سال ۱۹۹۲ مقابل پدیده ای چون سمپدوریا با آن نسل طلایی تیم ایتالیایی با تک گل رونالد کومن در ورزشگاه ویمبلی جام قهرمانی را بالای سربردند که اولین بار بود بارسا فاتح اروپا شده بود اگرچه در زمان بازیگری در بارسلونا  ناکام مانده بود اما در دوران مربیگری این ناکامی را پوشش داد. در آن سال ها ستارگانی  چون گوآردیولا _ روماریو _ لادروپ _ کومان _ استویچکوف به تیمش انظباط بخشیده بودند . و بارسلونا را به یک غول بزرگ در اروپا تبدیل کرده بودند.

کرایف در بارسلونا

۴ لالیگا، ۱ کوپا دل ری، یک سوپرکاپ اسپانیا، یک لیگ قهرمانان اروپا(یک نایب قهرمانی)، یک سوپرکاپ اروپا و یک جام برندگان اروپا با بارسلونا بدست اورد و طی حضور ۸ ساله خود در بارسلونا به  مربیگری خود خاتمه داد.

او یک منظره بزرگ برای تاریخ بارسلونا محسوب می شود ، یک افسانه _ یک الگو و بسیار قابل ستایش خواهد بود.

یوهان در سال ۲۰۱۶ در سن ۶۸ سالگی دار فانی را وداع گفت و برای همیشه مستطیل سبز و دنیای فراز و نشیب را ترک نمود، سیگار ها شدند سرطان و  سرطان علل مرگ او شد.

نویسنده: "ابوالفضل کریم آبادی ( صدر )"