کودکان دیرآموز ظاهرا مانند دیگر کودکان در جامعه می باشند، اما بهره هوشی آن ها کمتر از دیگر همسن هایشان (بین 70 - 84) است. این کودکان علاقه ای به یادگیری و کارهای فکری نداشته و قادر به برنامه ریزی و انجام کاری به صورت پیشرفته نمی باشند.
اغلب این کودکان در زمینه تحصیلی دچار مشکل می شوند، به طوری که ضعف تحصیلی در تمامی دروس مشخص می شود. اما کودکانی دچار اختلالات یادگیری هستند، ممکن است در برخی مهارت ها بسیار عالی نیز باشند. دیگر نشانه های کودکان دیر آموز به شرح زیر می باشد.
علل بروز اختلالات یادگیری و دیرآموزی کودکان هنوز به طور دقیق مشخص نشده است، با این حال در پژوهش های مختلف مجموعه ای از عوامل در بروز دیرآموزی کودکان شناسایی شده اند. هر کدام را به اختصار شرح داده ایم.
عوامل ژنتیکی: تحقیقات نشان می دهد در خانواده هایی که عضوی دچار اختلال یادگیری است احتمال بروز چنین اختلالی بیشتر می شود.
عوامل فیزیولوژیکی و بیوشیمی: آسیب به مغز در اثر صدمه و یا ابتلا به یک بیماری می تواند منجر به اختلال در یادگیری یا دیرآموزی کودک شود. این آسیب ها ممکن است در دوران جنینی و یا بعد از زایمان نیز رخ دهد.
عوامل آموزشی: نداشتن فعالیت های محرک، تخصص ناکافی معلم در شیوه های آموزشی پایه، توقعات بسیار بالا یا پایین معلمان از دانش آموزان، تدریس ناکافی به دانش آموزان از دیگر عوامل محیطی می باشند.
کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری گروهی از کودکانی هستند که ظاهر طبیعی دارند و رشد جسمی و قد وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است، هوششان در حد متوسط می باشد به خوبی صحبت می کنند و مانند سایر کودکان بازی کرده و با دیگران ارتباط برقرار می نمایند
در خانه کارهایی را که والدین به آن ها واگذار می کنند به خوبی انجام می دهند در مهارت های خودیاری نیز مشکل بسیار مشخص و چشمگیری ندارند. اما در مهارت های تحصیلی با مشکل بسیار مشخص و چشم گیری ندارند. اما در مهارت های تحصیلی و درسی و مفاهیم پیشرفت تحصیلی با مشکل روبرویند.
این کودکان در ابتدا با همسالان خود چندان تفاوتی از نظر درسی ندارند اما به تدریج و با افزایش پیچیدگی دروس این فاصله بیشتر خواهد شد توانمندی آن ها در یادگیری مطالب به طور قابل ملاحظه ای با دیگر همسالان متفاوت است
و یادگیری مهارت های آموزشگاهی مانند خواندن و نوشتن و حساب کردن به شیوه معمول در مدارس بر ایشان دشوار می باشد این مشکل معمولا بعد از آنکه کودک مدتی در مدرسه مشغول تحصیل می شود ظاهر می گردد.
این کودکان در ابتدا اطمینان کافی به پیشرفت تحصیلی خود دارند به تدریج در می یابند که کودکان دیگر نسبت به آن ها از وضعیت تحصیلی بهتری برخوردارند عدم شناخت این دانش آموزان از سوی معلم و اولیا تاثیرات بدی را به لحاظ فردی و اقتصادی و اجتماعی روی دانش آموزان و اولیا و جامعه می گذارند.
احساس عدم توانایی در این گونه دانش آموزان به کار بردن روش های منسوخ گذشته از سوی مدرسه و اولیا ( فشار ها، تحقیرها، سرزنش های مقایسه ای ناروا ) موجب عدم اعتماد به نفس، احساس تحقیر و افسردگی و نهایتا مردودی و ترک تحصیل را همراه دارد.
اطرافیان کودکان دیر آموز باید در نظر داشته باشند که برای کمک به این کودکان باید از روش ها و تکنیک های خاصی استفاده کنند. اگر کودک دیر آموز در اطراف خود دارید، به نکات زیر توجه کنید.
در مدرسه از معلمان بخواهید