با شروع فصل نقلوانتقالات، دوباره اسم پرسپولیس و استقلال در نزدیکی نام بسیاری از بازیکنان ایرانی مطرح شده و موجی از شایعات در مورد علاقه این دو باشگاه به جذب ستارههای ریز و درشت بر سر زبانها افتاده است. قطعا بخش بسیار زیادی از این حرف و حدیثها غلط است و جنبه بازارگرمی دارد، اما شکی نیست که این دو باشگاه نیز به جذب برخی ستارههای اسم و رسمدار گرایش دارند. پرسپولیس تا کنون جذب شجاع خلیلزاده و گادوین منشا را نهایی کرده و در پی استخدام حداقل دو نام بزرگ دیگر است. استقلال هم اگرچه تا کنون خبر توافق با هیچ بازیکنی را به صورت رسمی اعلام نکرده، اما آشکارا به این منظور به تکاپو افتاده و دنبال آن است که حداقل چند بازیکن اسم و رسمدار جذب کند. از نفراتی مثل سجاد شهباززاده، ساسان انصاری، حسن بیت سعید، مرتضی تبریزی، پژمان منتظری و مجتبی جباری به عنوان گزینههای استقلال در تابستان یاد میشود.
البته که باشگاههای بزرگ به جذب ستارهها نیاز دارند و هیچ اشکالی هم نمیتوان از این قاعده جهانشمول گرفت. با این حال خوب است پرسپولیسیها و استقلالیها توجه داشته باشند که رمز رشد و جهش آنها در یکی، دو سال گذشته استفاده از جوانان گمنام و استعدادهای نهچندان سرشناس بوده است. به پرسپولیس نگاه کنید؛ در بازی با الوحده مهدی طارمی پنجاهمین گلش را برای این تیم به ثمر رساند. 50گل در سه فصل که طی دو سال با کسب عنوان ارزشمند آقای گلی همراه بوده است. آیا سه سال پیش کسی این بازیکن را میشناخت؟ اعتماد علی دایی به این جوان بوشهری باعث شد او امروز یکی از مرغوبترین ستارههای پرسپولیس و تیم ملی باشد. همینطور است حکایت محمد انصاری در خط دفاع؛ بازیکنی که به عنوان مهره تستی سر تمرینات پرسپولیس حاضر شد، اما حالا پای ثابت دعوت به اردوهای تیم ملی است و از چین پیشنهاد مالی هنگفت دارد. در استقلال هم کموبیش همین شرایط وجود دارد. دو ستاره ارزنده این تیم در خط میانی یعنی امید نورافکن و فرشید اسماعیلی نفراتی بودند که به «مفت» استقلالی شدند، اما حالا کلی ارزش دارند. آیا میتوان ثمردهی و نتیجهبخشی اینها را با امثال بختیار رحمانی و کنعانیزادگان که صدها میلیون برای «هیچ» گرفتند، مقایسه کرد؟
تیمهای بزرگ بازیکن بزرگ میخواهند و پرسپولیس و استقلال هم از این قاعده مستثنی نیستند، اما کاش طوری نباشد که جذب اسامی بزرگ فضا را از ستارههای جوان بگیرد. همین حالا اعتماد به استعدادهای گمنام به برگ برنده کارنامه مربیگری برانکو و منصوریان تبدیل شده، پس چه بهتر که این رویه ادامه بیابد و هیاهوی بازار، مجال خودنمایی را از آکتورهای تشنه هنرنمایی نگیرد.