دقایق پایانی بازی پرسپولیس و گسترش است. سکوهای ملتهب که از بازی «شبهبحرینی» حریفان پرسپولیس به تنگ آمدهاند، گل آن هم در فرگیتایم را باور ندارند. همه خوشحالند، سید جلال صخره تسخیرناپذیر سرخپوشان نعره مستانه میزند، همه از شادی سر از پا نمیشناسند. در این میان جنس شادی یک نفر الماسگونهتر و درخشندهتر است و او «رادو»ست. بوژیدار رادوشویچ گلر کروات پرسپولیس را میگوییم که از حیث تعصب به ضربالمثل هواداران بدل شده است. اگر چه پیمان یوسفی با یک کجسلیقگی آشکار و انتخاب متلک «کاتولیکتر از پاپ» سعی در زشت ترسیم کردن این تابلوی باشکوه دارد اما تماشاگران به حد کفایت از این تندیس تعصب و غیرت حظ میبرند.
این روحیهی مثبتنگر و این حجم از وفاق آنجا خودش را نمایان میکند که بدانیم درست در همین روزها کمی آنسوتر برای یک بازی نیمکتنشینی چه آشوبها که برپا نمیکنند، چه قطع مراودهها که در فضای مجازی صورت نمیپذیرد و چه بیانیهها که از جانب اقوام نسبی و سببی صادر نمیشود! اتفاقات تلخ و تاسفبرانگیزی که عیار امثال بوژیدار را بیشتر مینمایاند. بیسابقه است که یک گلر خارجی با رزومهای قابل قبول به تیمی بپیوندد و در طی دو سال فقط هفت بازی به میدان برود و با آنکه حمایت صد در صدی هواداران را پشت سر احساس میکند، اما هرگز به حاشیه روی خوش نشان ندهد. آنچه بیرانوند را از چشم هواداران انداخت، امروز به نقطه قوت رادو بدل شده است. غیرت و حمیت گلواژههایی هستند که پسر زاده اسپلیت را به محبوبترین چهره نیمکت سرخ مبدل کردهاند. حتی اگر امثال وحید قلیچ مدعی شوند که رادو گلر خوبی نیست و نانوا بوده است!
گلر ذخیره پرسپولیس با سابقه حضور در سطح اول اسلوونی، کرواسی و مجارستان امروز آنچنان حرفهای رفتار میکند که میتواند به الگویی درخشان برای تمام نیمکتنشینان مدعی تبدیل شود. آنجا که با هر موفقیت سرخپوشان نفس میکشد و با هر شکست چهره در هم میکشد. شگفتا که بازیکنی یک فصل کامل فرصت عرض اندام در ترکیب ثابت را نیابد اما اینگونه عاشقانه برای تیمش گریبان چاک بدهد. در خبرها داشتیم که اولین بازیکنی که برای مدیران پیغام فرستاده که آماده تمدید با تیم محرومش است هم خودش بوده است؛ رادوی خوبیها.
حسین غفوری