دو قطبی برانکو-کیروش در دو سال اخیر باعث شده تا تحلیل بازیهای تیم ملی و پرسپولیس با حب و بغضهای شخصی همراه شود. در حالی که از اساس مقایسه عملکرد مربیگری کیروش و برانکو در تیم ملی و پرسپولیس اشتباه است. چرا که شرایط مربیگری در هر دو تیم متفاوت است.
چگونه میتوان عملکرد یک مربی که مجموعهای از بهترین بازیکنان یک کشور را در اختیار داشته و برای هر کدام از آنها جانشینی درخور در اختیار دارد با مربی یک تیم باشگاهی که فاصله بین بازیکنان اصلی و نیمکتنشین آن زیاد است مقایسه کرد؟ از طرفی چطور میتوان از مربی تیم ملی که در زمانهای محدودتری بازیکنانش را در اختیار دارد توقع داشت که تیمش را به هماهنگی نظیر یک تیم باشگاهی برساند که مربی هر روز بر عملکرد بازیکنانش نظارت دارد؟
مزدک میرزایی دیشب پس از تساوی پرسپولیس مقابل الهلال از کار بزرگ کیروش در تیم ملی گفت و به یکباره تمام آنچه پرسپولیس و برانکو با رسیدن به نیمهنهایی آسیا بدست آورده بود را زیر سوال برد. در حالی که معادل لیگ قهرمانان در سطح ملی جام ملتهای آسیا است که تیم ملی ایران به هر نحوی و با هر شرایطی به نیمهنهایی آن نرسید. خود کیروش رنکینگ فیفا را یک سرگرمی معرفی کرده اما با استناد به آن ایران بهترین تیم آسیا معرفی میشود در حالی که ایران زمانی بهترین تیم آسیا محسوب میشود که بتواند در جام ملتها قهرمان شود.
سطح باشگاهی فوتبال در همه دنیا از سطح بازیهای ملی بالاتر است. در آسیا نیز چنین است و این تفاوت را میتوان از مقایسه کیفیت بازیهای باشگاهی لیگ قهرمانان نسبت به مقدماتی جام جهانی فهمید. باشگاههای چینی با هزینه زیاد بازیکنان و مربیان درجه یک را استخدام کردهاند اما این به معنای قدرت تیم ملی چین نیست. الهلال عربستان میتواند چند بازیکن درجه یک خارجی که ملیپوشان عربستان را نیمکتنشین میکنند جذب کند، امکانی که تیم ملی عربستان ندارد. بنابراین مقایسه نتایج تیم ملی و باشگاه کاملا اشتباه است.
اگر هر نوع مقایسهای مجاز باشد، آیا نمیتوان نتایج تیم نوجوانان ایران را که به جمع هشت تیم دنیا رسیده بر سر کیروش و تیم ملی کوبید؟ آیا حالا که نوجوانان به یکچهارم جهان رسیدهاند، بالا نرفتن ایران از گروهش در جامجهانی نشانه ضعف تیم ملی بزرگسالان نخواهد بود؟ آیا نمیتوان توان مربیگری عباس چمنیان را به عنوان سند برتری مربی ایران بر خارجی رو کرد؟ خوب میدانیم که مقایسه چمنیان با کیروش و تیم ملی نوجوانان با بزرگسالان از اساس اشتباه است همانطور که مقایسه باشگاهها با تیمهای ملی اشتباه است.