هافبک دفاعی کماثر سرخها در این دیدار هم در جارو کردن توپهای پشت محوطه جریمه پرسپولیس ناکام بود و همین مساله بیشترین و بهترین فرصتها را در اختیار حریف عربستانی قرار میداد. برانکو بعد از آن بازی برای استراحت راهی کرواسی شد، اما وقتی به ایران برگشت به این سوال جواب داد. از او پرسیدند چرا حداقل احمد نوراللهی را به جای ربیعخواه از ابتدای بازی به میدان نفرستاد؟ برانکو هم با همان سماجت همیشگیاش گفت: «مگر پلیاستیشن است که یک بازیکن را بعد از یک سال بازی نکردن فیکس کنم؟» البته واضح است که نوراللهی بعد از یک سال خانهنشینی هم میتواند آمادهتر از بهترین ربیعخواه ممکن باشد، اما خب برانکو است و تفکرات خاص خودش را دارد. این مربی محبوب و موفق، چه در دوران حضورش در تیم ملی و چه حالا که هدایت پرسپولیس را بر عهده دارد، گرایشهای عجیبی در استفاده از برخی بازیکنان داشته که اغلب با سلیقه افکار عمومی در تضاد بوده است. در واقع تیمهای برانکو همیشه حداقل یک «ربیعخواه» را داشتهاند!
ابراهیم میرزاپور
در سالهای حضور برانکو روی نیمکت تیم ملی، هیچ بازیکنی به اندازه ابراهیم میرزاپور مناقشهبرانگیز نبود. خیلیها عقیده داشد میرزاپور بهترین گلر ایران نبود و مثلا در آن مقطع برومند و فنایی میتوانستند به شکل بهتری از دروازه تیم کشورمان حراست کنند، اما برانکو هم مثل سلف و استادش میروسلاو بلاژوویچ پای این گلر ایستاد و اتفاقا ضربه نهایی را هم از همین ناحیه خورد. یکی از بزرگترین نقاط ضعف میرزاپور در تیم ملی بازی با پای او بهخصوص هنگام شروعهای مجدد بود. این ضعف بارها کار دست تیم ملی داد که مهمترین آنها مربوط به بازی با مکزیک در جامجهانی بود؛ مسابقهای که عالی آغازش کردیم، اما اشتباه میرزاپور کمر تیم را شکست و سرنوشت کل تورنمنت و خود برانکو را تغییر داد.
ناجی بداوی
علی یا ناجی بداوی یک مدافع کنار بود که اغلب اوقات عملکردش در تیم ملی با انتقادات شدید همراه میشد. با این حال برانکو اعتقاد ویژهای به این بازیکن داشت و تا جایی که میتوانست از ناجی در ارنج اصلی استفاده میکرد. نهایتا هم در بازی با عمان در جام ملتهای 2004آسیا، ماجرای درگیری فیزیکی او و رحمان رضایی پیش آمد و طرفین به صورت هم سیلی زدند.
جلال کاملی مفرد
از دیگر بازیکنانی بود که شاید فقط در دوران برانکو میتوانست فیکس تیم ملی شود. او مدافع میانی بود و بازیکن مورد علاقه مربی کروات محسوب میشد. در این مورد طبق معمول انتقادها از برانکو به جایی نمیرسید. ایوانکوویچ گاهی حتی با نیت اینکه جا برای کاملی مفرد در قلب خط دفاعی باز شود، یحیی گلمحمدی را در پست هافبک دفاعی به بازی میگرفت!
محمد علوی
یک فولادی دیگر که محبوب دل برانکو شد. او پیش از جامجهانی آلمان دهها بازی ملی زیر نظر برانکو انجام داد، اما نهایتا نتوانست این مربی را برای حضور خودش در مرحله نهایی جامجهانی متقاعد کند! علوی که بیشتر عمر فوتبالش را در فولاد و پاس همدان سپری کرد، در مقطعی هم به پرسپولیس پیوست که کاملا ناموفق بود.
ستار زارع
یکی از نزدیکترین و کاملترین الگوها از محسن ربیعخواه بود! این مدافع چپ در سالهای میانی دهه هشتاد محبوبیت بسیار زیادی نزد برانکو داشت و طبق معمول ایوانکوویچ به هیچ انتقادی در مورد او گوش نمیداد. نهایتا هم ستار به خاطر رفتار غیرحرفهایاش در بازی نیمهنهایی جامملتهای 2004 آسیا برابر چین از زمین مسابقه اخراج شد و یکی از بهترین تیمهای ملی تاریخ ما را در آستانه رسیدن به فینال و شکستن طلسم قهرمانی در آسیا حذف کرد. گفته میشود اخراج زارع در آن بازی چنان خون محمد دادکان را به جوش آورد که رییس پیشین فدراسیون فوتبال کشورمان با این بازیکن برخورد فیزیکی هم کرد!
بابک حاتمی
در بازگشت به ایران و آغاز به کار برانکو روی نیمکت پرسپولیس، او یک برگ برنده دیگر به نام بابک حاتمی رو کرد؛ بازیکنی که توسط ایوانکوویچ در دو پست دفاع چپ و راست به بازی گرفته میشد و همواره مورد انتقاد کارشناسان بود. مدتها طول کشید تا برانکو راضی شود حداقل در دفاع چپ محمد انصاری را به حاتمی ترجیح بدهد. خیلیها معتقدند این بازیکن یکی از مهمترین دلایل از کف رفتن قهرمانی لیگ پانزدهم برای پرسپولیس بود.
سوشا مکانی
برانکو اعتقاد بسیار زیادی به این دروازهبان داشت و هیچیک از اشتباهات سوشا باعث نمیشد مربی کروات تصمیم دیگری در مورد خط دروازهاش بگیرد. علاقه برانکو به سوشا حد و مرز نداشت؛ آنقدر که حتی وقتی این سنگربان با «سند» آزاد بود، در ترکیب اصلی قرمزها به میدان میرفت!
محسن ربیعخواه
ورژن تکاملیافته بازیکنان مورد علاقه برانکو؛ مهرهای که از ترکیب خارج نمیشود، بلکه فقط از پستی به پست دیگر منتقل میشود! ربیعخواه بسته به شرایط بازی یا هافبک دفاعی است، یا دفاع چپ یا دفاع میانی. اگر هم یک روز دیدید برانکو دستکش دست محسن کرد و جای بیرانوند او را درون دروازه قرار داد، چندان تعجب نکنید!