حالا که بحث سرمربی شدن برانکو ایوانکوویچ در تیم ملی فوتبال کرواسی دست کم تا پایان جام جهانی ۲۰۱۸ منتفی شده، سرخهای تهرانی بیش از هر زمانی برای جلب رضایت او به قصد تمدید دو ساله قرارداد وی میکوشند و به واقع سر و دست میشکنند.
قراردادی که به خودی خود تا پایان فصل جاری (اردیبهشت ۱۳۹۷) اعتبار دارد اما اگر از حالا تمدید نشود این مربی ۶۴ ساله کروات را در مسیر قبول احتمالی پیشنهاداتی قرار میدهد که کم و بیش از این سو و آن سوی آسیا و اروپا میرسد و برخلاف پیشنهاد اخیر ازبکها بعضی از آنها آنقدرها هم بد نیستند.
وقتی برانکو در اواخر بهمن ۱۳۹۳ سرمربی پرسپولیس شد، انواع باورها و ایدهها و گمانهزنیها درباره بسیار محتمل بودن ناکامی وی برقرار بود. درست است که او طی دورههای کمک مربیگری و سپس سرمربیگریاش در تیم ملی ۶ سال و نیم را در ایران سپری کرده و در آن دوران کاملا با فضای فوتبال کشورمان و روحیات ایرانیها آشنا شده بود اما کار در یک تیم ملی پرمهره و ذاتا قدرتمند در آسیا کجا و انجام وظیفه موفق در لیگ کشورمان که سرشار از محافظهکاریها و بازیهای نزدیک و برابر و سیستمهای دفاعی است و تیمهای دارای بازیهای به اصطلاح «چرک» در آن اندک نیست، کجا و بر این اساس خیلیها مطمئن بودند مرد متین و جنتلمنی که در دوره دستیاری میروسلاو بلاژویچ در تیم ملی ایران به سبب شدت تاثیرگذاریاش بر روی او پروفسور نامیده میشد، صد در صد در لیگ ایران ناکام خواهد ماند و سرش بدجوری به سنگ خواهد خورد.
نتایج ابتدایی برانکو نیز خبر از صحت این گمانهزنی میداد و این تیم در انتهای فصل ۱۳۹۴-۱۳۹۳ نه تنها تغییری خاص در رتبه نازل خود در لیگ برتر ایجاد نکرد بلکه در جام باشگاههای آسیا هم حذف تلخی را به دست تیمهای عربی تجربه کرد و در شروع فصل ۱۳۹۵- ۱۳۹۴ نیز به قدری در لیگ برتر بد نتیجه گرفت و به قعر جدول سقوط کرد که حتی هواداران سرسخت وی از خود میپرسیدند چرا مدیران باشگاه چنان صبورند که از برکناری بدیهی ایوانکوویچ خودداری میکنند؟
واقعیت امر این است که اکبر طاهری که جای محمدحسین نژادفلاح را در سمت مدیر اول پرسپولیس گرفته بود، گزینه ارشد و آماده و «دمدستی» را نداشت که در آن روزهای تلخ جانشین برانکو سازد و اطمینانی نداشت که آن جانشین بتواند در اسرع وقت و در عین ضیق وقت نتایجی را بگیرد که برتر از نتایج حاصله برانکو در ۱۰ هفته اول اسفبار لیگ پانزدهم باشد.
اینچنین بود که برانکو ماندنی شد و توانست در هفتههای بعدی یک بار دیگر ثابت کند که چه مربی هوشمند و برنامهداری است و به چه سبب با رفتارهای فوقالعادهاش میتواند پرسپولیس را احیا و به بهترین تیم این باشگاه در ۱۰ سال اخیر تبدیل کند و از حدود و ثغور تیمی که با هدایت افشین قطبی قهرمان لیگ برتر هفتم شده بود، نیز فراتر برود.
رکوردهای سرمربی سابق دیناموزاگرب کرواسی که سابقه کار در لیگهای عربستان و چین را هم دارد، از آن تاریخ تا به حال عالی و باورنکردنی بوده و همین نتایج که ابتدا طاهری و سپس گرشاسبی را که جانشین وی شد، در طول سال جاری تشویق به تمدید قرارداد برانکو کرده و آنها در صدد انجام کاری بودهاند که هواداران نه تنها بر آن مهر تایید میزنند بلکه بیش از خود مدیران طالب آن هستند.
مقبولیت فنی و محبوبیت رفتاری ایوانکوویچ فقط از نتایج حاصله او در میدان مسابقات برنمیخیزد و ماجرا به مسائلی فراتر از آن برمیگردد. وی برخلاف کارلوس کیروش که روحیاتی توام با برخورد و تخفیف درجه سایرین دارد هرگز به ارکان فوتبال ایران و اعضای آن بیاحترامی نکرده و به ندرت متانت خود را در لب خط از دست داده و حتی در دورهای که قضاوت برخی مسابقات سرخها با مشکلات و اشتباهاتی از سوی بعضی داوران همراه بود، کنترل خود را از دست نداد.
بخشی عمده از خویشتنداری ایوانکوویچ به آرامش ذاتی و طبایع و ماهیت آرام اخلاقی وی برمیگردد اما قسمتی از آن نیز از داشتن باورهای ورزشی درست او و لزوم حفظ احترام به سایرین نشأت میگیرد. او به جای محکوم کردن همان «دستهای پنهان» معروف (اما همچنان رویت نشده در پشت صحنه ورزش کشور!) ایرادات گاه به گاه تیمش را پذیرفت و قول داده بازیکنانی را که ضعیف کار کردهاند به سطح بالاتری از کارآیی برساند و حتی پس از پیروزی در دقیقه ۶+۹۰ مسابقه اخیر تیمش با پارس جنوبی جم به جای تعریف و تمجید افراطی و بیاساس از برخی نفرات تیمش گفت هر برد حاصل آمده در روز هدر رفتن عجیب و غریب پنالتی رقیب و به ثمر رسیدن گل پیروزی در وقت تلف شده در درجه اول یک پیروزی خوش اقبالانه بوده تا بردی که در عین لیاقت محض به ثبت رسیده باشد.
برانکو همسو با طاهری و اینک گرشاسبی در برخورد با حاشیهها نیز مدیریتی آرام و توام با تعقل را به کار گرفته و به گونهای عمل کرده که برخوردها و سر و صداها را آرام سازد نه اینکه با اظهارنظرهای جنجالی حجم آن را بیشتر کند. ابقای طولانی مدت برانکو در جمع قرمزها به معنای تضمین پیروزیهای بعدی و قهرمانیهای پرتعدادشان نیست اما قدم اصلی و ضروری و تاثیرگذار در این راه و به مثابه گذاشتن پایه کار و سنگ بنای عمده و سپس ردیف کردن سایر چیزها حول محور اصلی است، محوری با نام آشنا و روحیات معقول برانکو ایوانکوویچ.