مروری بر سال هایی که گذشت؛به مناسبت ۲۴ سالگی هافبک تکنیکی تیم ملی

بیست و چهار سال قبل بود که در 63 کیلومتری کرج و در شهرستان اشتهارد کودکی چشم به جهان گشود که قرار بود روزی بالاتر از شهرک صنعتی بزرگ شهر، به ویترین اصلی اشتهارد یا به قول بومی های این منطقه، اشتارد تبدیل شود. نام این پسر مهدی بود و نام خانوادگی اش ترابی. پدری فرهنگی داشت و مادری خانه دار . از همان سنین کودکی و خردسالی به توپ گرد علاقه پیدا کرد و با دوستانش محله صیادیه را به زمین فوتبال تبدیل کرده بود. مشخص بود که ساق پاهای این کودک مظلوم و کم حرف می تواند خیلی ها را جادو کند.

هنوز خودش را آنطور که باید و شاید نشناخته بود که به یک باره متوجه شد سه ماه است فاصله 100 کیلومتری تهران تا اشتهارد را می رود و می آید تا در تست های سایپا قبول شود. چنین پشتکاری قطعا جواب می داد. حالا دیگر عضو تیم نوجوانان تیم خودروساز بود. پله پله جلو آمد و نهایتا در سال 91 توسط مجتبی تقوی به تیم بزرگسالان راه پیدا کرد. در فصل 92-93 برای اولین بار مقابل مس کرمان به میدان رفت و در لیگ برتر بازی کرد. هیچ کس فراموش نمیکند جوان ترکه ای و بدون گردن و موفرفری را که با اعتماد به نفس بالا و پا به توپ فوق العاده اش چگونه مدافعان حریف را به سخره می گرفت. به تیم امید ایران هم دعوت شد و در مسابقات مقدماتی المپیک ریو هم حضور داشت؛ به برزیل نرسید اما در عوض همان زمان بود که دیگر اتفاق بزرگ زندگی اش رخ داد و چشم کارلوس کی روش را گرفت.

همان موقع بود که علاقه زیاد مستر سی کیو، او را به نورچشمی اردوها دعوت کرد. حتی با پای شکسته هم دعوت می شد. جالب است بدانید حالا که یک روز تا بازی با ازبکستان فاصله داریم؛ ترابی اولین گل ملی اش را به همین تیم در تاشکند زد. وقتی که به عنوان بازیکن تعویضی به زمین آمد و در دقایق پایانی نستروف را تسلیم کرد. در ادامه هم موفق شد در بازی مقابل گوام، ژاپن و قرقیزستان گلزنی کند تا در 17 بازی ملی به 4 گل برسد.

ترابی در طول این سال ها، هر فصل نقش مهمتری را در سایپا به دست گرفت. بیش از صد بار به میدان رفت و حدود 20 گل زد و به همین اندازه هم پاس گل داد.  بارها تا آستانه جدایی از این تیم پیش رفت اما این اتفاق رخ نداد تا اینکه در فصل نقل و انتقالات پیش از شروع لیگ هجدهم، با پرسپولیس به توافق رسید و تیم سرخپوش تهرانی را برای ادامه فوتبالش انتخاب کرد؛ دهم تیرماه این قرارداد جنجالی رسمی شد. محرومیت پرسپولیس از نقل و انتقالات او را بازهم تا نیم فصل نارنجی پوش نگه داشته است و او روزهای پایانی خود را در این تیم می گذراند.

ترابی تا ورود به دنیای جدید فاصله چندانی ندارد. او دیگر مانند گذشته کم حرف و سر به زیر نیست و اندکی هم راه و رسم یاغی شدن را آموخته است. دیگر موهایش فرفری و مجعد نیست وآنها را صاف می کند. با این حال هواداران تیم سرخپوش تهرانی توقعات بالایی از او دارند. او باید در گام جدید زندگی فوتبالی اش حسابی خوش بدرخشد و خود را از دام حوادثی که بدون تردید مقابلش قرار می گیرند نجات دهد تا بتواند خیلی زود به گزینه مورد اعتماد کی روش در ترکیب اصلی تیم ملی تبدیل شود و حتی مسیر لژیونر شدنش را هم طی کند.

پسر اشتاردی در حالی پا به 25 سالگی می گذارد که اتفاقات بزرگی در انتظارش خواهد بود؛ پس تولدت مبارک پسر سرزمین مقدس(معنی شهر اشتهارد)!