نکته جالب توجه در کنفرانسهای پیش از بازی مربیان، اعتراض آرام بعضی از آنها به این وقفه بوده است. باشگاههایی مثل صبا که روی دور نتیجه گرفتن بودند نسبت به این تعطیلی گله داشتند و البته، حسین فرکی که پیشتر درباره اردوهای تیم ملی هم چنین اعتراضهایی را بیان داشته. با توجه به حضور 4 نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا، بعضی از مربیان این نظر را داشتند که سازمان لیگ میتوانست بازیهای دیگر تیمها را طبق برنامه هفتگی برگزار کند؛ اما این خواسته برآورده نشد و لیگ برتر به طور کامل تعطیل شد تا 4 باشگاه ایرانی بازیهای ابتدایی خود را در لیگ قهرمانان انجام دهند.
نکته دیگر در این باره، سکوت مربیانی است که در زمان اردوهای ملی، به تعطیلی لیگ با صدایی بلند اعتراض داشته و به شدت و به دفعات به برنامههای کیروش میتاختند. با مقایسه تعداد باشگاههایی که در تیم ملی نماینده داشتند، و تعداد نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا، میتوان به این نتیجه حداقلی رسید که اگر تعطیلی لیگ در زمان برگزاری لیگ قهرمانان آسیا قابل توجیه بوده؛ قطعا در زمان اردوی تیم ملی هم میتوانست توجیه داشته باشد؛ اما مربیانی بودهاند که بیتوجه به مسائل جانبی، فقط خواستند از تنش ایجاد شده بین کیروش و برانکو سواستفاده کنند و پایههای حضور مربیان حرفهای در فوتبال ایران را سستتر از آن کنند که امروز میبینیم. اگرچه آنها برای مدتی کوتاه به هدف خود رسیدند و تنشی بزرگ بین کیروش، برانکو و هواداران به وجود آمد؛ اما اتفاقات روزهای اخیر و آرام شدن اوضاع نشان میدهد تیر مخالفان مربیان حرفهای حاضر در ایران به سنگ خورده و همچنان میتوانیم از نظم و حرفهایگری موجود در پرسپولیس برانکو، و تیم ملی جوان کیروش لذت ببریم.