به گزارش فرتاک ورزشی، وقتی که جام، از آزادی فراری شده بود و در اهواز، همخوابِ رقیبان بود. روزِ تلخ بازی با راهآهن، میتوانست ضربهای برای پایان پرسپولیس جذاب و شکوهمند آقای پرفسور باشد اما برانکو به این تلخی غلبه کرد. پای تیمش ایستاد و تکتک آجرها را روی هم چید تا این بنایِ خرابنشدنی را بسازد.
ماموریتِ ناتمام فصل قبل، در تبریز تمام شد و ایوانکوویچ، بالاخره احساساتیترین قهرمانی دوران فوتبالاش را جشن گرفت. حتی اگر گزارشگر بازی از فرطِ عصبانیت به این افتخار اشاره چندانی نکرده باشد، حتی اگر کارگردانهای ناراحت مسابقه، بلافاصله تصویر حلقه شادی را به جایی بیرون از استادیوم کات کرده باشند، لذتِ این ساعتهای هواداران پرسپولیس برای ذرهای کم نمیشود.
لذتی که با برانکو و تیمش، دوباره زنده شد. مرد کروات، میراث دایی و درخشان را تحویل گرفت و مجموعهای را به وجود آورد که با همیشه متفاوت بودند. که شیفته هجوم بودند و در هر مسابقه بارها و بارها سکوهای استادیوم را به وجد میآورد. که جذاب بودند و رفته رفته با نگاه برانکو، منطق لازم برای موفقیت را هم به دست آوردند.
برانکو، دست پسراناش را گرفت تا تصویر رویایی امروز، میان خوابهایشان جا نماند. او با همه نقشهها، سماجتها، حتی لجبازیها، برای پرسپولیس جنگید و یک دهه بعد از آخرین قهرمانی، دستِ قرمزها را به جام رساند. او، قرمزترین مرد امروز ایران بود.
مردی که با صبر و حوصله مثالزدنیاش، مقتدرانهترین قهرمانی تاریخ لیگ برتر را برای پرسپولیس رقم زد. مردی که امروز با اشتیاق بیست سالگی، روی دست شاگردها به هوا پرتاب شد.
کار پرسپولیسیها با او، هنوز تمام نشده است. این، شروع مسیر افتخار آنهاست. مسیر غرورآمیزی که از قعرنشینی و تحقیر گذشت تا به صدرنشینی و غرور برسد.
مسیری که دستنیافتنی بود اما با برانکو هموار شد. ممنون آقای برانکو! که نشان دادید سختکوشی تنها عبارتی برای دلچسبکردن ضربالمثلها نیست. که ثابت کردید قلبهای بزرگ از شکستهای کوچک عبور میکنند. که غرور را به پرسپولیس برگرداندید. که پدرِ خوب یک نسل فراموشنشدنی بودید.