به گزارش فرتاک ورزشی، مس و ابراهیمزاده هرچند فصل عسلی با یکدیگر نداشتند و دوره همکاری پر فراز و نشیب آنها به خاطرهی خوش و ماندگاری ختم نشد، ولی بهرشکل باید از همه زوایا به بررسی عملکرد حضور ابراهیمزاده در کرمان نگاه کرد.
ورود با بهترین استقبال ممکن
ابراهیمزاده با موفقیتی که در اصفهان و تیم ذوبآهن در لیگ قهرمانان آسیا داشت، شاخصهی خود را این موضوع قرار داده بود حتی اگر او در تیمهای بعدش یعنی راهآهن و پیکان هرگز به آن موفقیت ذوب آهن خود نرسیده باشد.
او نزدیک به دو سال به خارج از کشور رفت تا دورههای مربیگری خود را کاملتر کند و به محض ورود به ایران با چند پیشنهاد از تیمهای لیگ ایران از جمله مس کرمان روبرو شد. زمانی که مشخص شد امجد مسعودزاده مدیر عامل باشگاه مس برای به کار گیری این سرمربی نزدیکتر شده است، سیل استقبال از این اتفاق به راه افتاد و تقریبا اکثریت جامعه فوتبال کرمان و هواداران مس از این اتفاق استقبال کردند.
جذب ابراهیمزاده به مس نشان میداد که این باشگاه علیرغم اینکه اعلام می کند برای صعود برنامهی دو ساله دارد، ولی با جذب یکی از مربیان طراز اول در لیگ یک، برنامهی جدی هم برای صعود دارد. ابراهیمزاده درمیان استقبال رسانهها، هواداران و جامعهی فوتبال کرمان کارش را آغاز میکند.
توجه به استعدادهای فوتبال کرمان
سالهای پیش نیز همواره پیش از شروع بازی های لیگ، جمعی از فوتبالیستهای کرمانی در تیمهای پایه و تیمهای دیگر فوتبال کرمان در طرح استعدادیابی مس شرکت میکردند ولی عملا خروجی از این اتفاق رخ نمی داد.
ابراهیمزاده در این فصل با پشتوانهای که از باشگاه گرفته بود، در زمینهی کشف استعدادهای جدید کرمانی برای فوتبال کشور خوش قول بود و حداقل دو پدیدهی فوتبال کرمان را به کشور معرفی کرد و با بازی دادن به تهامی و تیکدری در این زمینه برای قولش سربلند بود.
پشتوانهسازی که به چشم نیامد
در کنار این دو استعدادی که ابراهیمزاده به فوتبال کرمان معرفی کرد، او در ابتدای شروع کار خود یک شعار دیگر هم داشت... پشتوانهسازی و فراهم کردن زمینه برای صعود در سال دوم. این شعار یعنی اینکه ابراهیمزاده در این فصل تیمی جوان را راهی مسابقات میکند. اما با شروع بازی ها مشخص شد که او خیلی به این شعار خود عمل نکرده است. ترکیب مس نشان میداد عملا پشتوانهسازی برای صعود با بازیکنانی که فصل بعد محل درخشش آنها باشد رخ نداده است چراکه در ترکیب ثابت مس بیش از هشت بازیکن با سنی بالاتر از 28 سال حضور داشتند و با این میانگین سنی و این ترکیب عملا نشانهای برای پشتوانهسازی برای فصل بعد به چشم نمیخورد.
برخورد منفعل با حاشیههای تیم در نیم فصل اول
با شروع مسابقات مس به بدترین شکل ممکن نتیجه گرفت و تساویهای پی در پی و نتایج ضعیف سبب شد که مس در رتبههای نازل جدول قرار بگیرد. در همان زمان مشخص شد که حاشیههای بزرگی تیم را رنج میدهد که در نتایج تیم نیز به شدت اثر گذار شده است.
بعدها مشخص شد این حاشیهها به درگیری کاپیتان وقت تیم یعنی فرزاد حسینخانی و مدیر عامل باشگاه برمی گردد که سبب شده است تیم مس از حالت تیمی خود خارج شود و یکپارچگی عملا در تیم به چشم نخورد. این حاشیه در نتایج ضعیف شروع بازیها و نیم فصل اول به شدت اثر گذار بود و حتی سبب شده بود که ابراهیمزاده دانش فنی خود را هم نتواند در تیم نمایش دهد.
اما در حالی که کاملا مشخص است که در فوتبال ایران مدیریت سرمربی یک تیم در جریانات آن نقش اساسی دارد و حتی بیشتر از دانش فنی مربیان ایرانی، آن مدیریت ذاتی مربیهای ایرانی است که سبب میشود تیمهایشان از حاشیهها وگذرگاههای سخت به سلامت عبور کند، اما مشخص شد که در جریان این درگیری که به تیم مس لطمه های بزرگ میزند، نقش سرمربی مس عملا منفعل بوده است.
ابراهیمزاده حتی در زمانی که طرفین درگیر در تیم فوتبال مس برای جدایی از یکدیگر به نقطهی پایان رسیده بودند بازهم موضعی بیطرف گرفته بود تا مشخص شود در اوج درگیریها نیز همین برخورد سرمربی مس سبب شده بود که در نیم فصل اول هم او وهم تیمش از نظر فنی نیز به مشکل بخورند.
نتایج خوب مس در نیم فصل دوم و محبوب شدن منصور ابراهیمزاده
منصور ابراهیمزاده در نیم فصل دوم نشان داد که مربی پای تخته و زمین بازی است... او در زمانی که اتفاقات نیم فصل رخ داد و بهرشکل حواشی تیم به حد زیادی فروکش کرد، با سبک شدن بار تیمش، این فرصت را پیدا کرد که حالا توان فنی خود را به رخ بکشد.
الحق و انصاف نیز ابراهیمزاده نشان داد که از نظر فنی سطح بسیار بالایی دارد و در روزهایی که تیمش کمترین حاشیهی ممکن را داشت بهترین نتایج ممکن را گرفت و با شروع نیم فصل دوم تیم مس به صدر جدول بازیها در دور برگشت رسید تا تیم مس با ابراهیمزاده کاملا متحول شود.
مس در همین روزهای بیحاشیه با ابراهیمزاده کاملا محبوب کرمان شد و استقبال 7 هزار نفری از بازی مس برابر ملوان نشان میداد که این تیم گام بلندی برای یک آشتی بزرگ با هوادارانش برداشته است... کرمانیها به واسطهی بازیهای فنی خوب تیم ابراهیمزاده و رسیدنش به بالای جدول به آن تیم به شدت امیدوار شدند و ابراهیم زاده هم ثابت کرد که لیاقت اعتماد باشگاه برای انتخاب و ادامه فعالیتش در تیم مس حتی با وجود نتایج نیم فصل اول را داشته است.
بازهم حاشیه و بازهم فروریختن شاکله تیمی مس و بازهم انفعال سرمربی
زمستان سال 95 به روزهای آخر خود نزدیک میشد اما هوای مس درست در همین روزها ناگهان خراب و طوفانی شد... در حالی که مسیها با همان دندهی بیحاشیگی و بازیهای خوب در زمین راه خود را به درستی برای صعود پیدا کرده بودند، به طور ناگهانی و به شکل عجیبی توده عظیمی از حواشی مجددا بر سر تیم مس سایه انداخت.
نکته قابل توجه اینکه این حاشیههای اثر گذار در تیم نه از یک مجموعهی بیرونی و یا اتفاقاتی خارج از تیم پدید میآمد که دقیقا از داخل خود تیم مس شکل میگرفت و از دل تمرینات تیم به بیرون درز میکرد.
درست در حساسترین هفتههای لیگ یک برای مس، مجددا تیم درگیر حاشیههای بزرگ میشود... در حالی که هفتههای آخر فصل نزدیک میشود،کاملا مشخص است که بحث مدیریت و کنترل تیم به مراتب مهمتر از بحث فنی و داخل زمین بازی است و چه بسا با یکپارچه نگه داشتن تیم با مدیریت بهتر تیم، بتوان از نظر فنی پتانسیلهای تیم را چند برابر کرد درست همانند اتفاقی که در تیمهای پارس و سپیدرود در هفتههای پایانی لیگ رخ داد و آنها تنها انسجام کاری و تیمی خود را حفظ کرده بودند.
اما این اتفاق در تیم مس رخ نداد و پیش از بازی با فولاد یزد مشخص شد که بازهم تیم دستخوش تحولاتی شده است و حاشیههایی مثل موریانه شاکله منسجم تیم که منجر به نتایج خوبش شده است را از بن جویده اند.
همین اتفاق سبب شد که در بازی با فولاد یزد ناگهان ساختار تیم با یک شکست بسیار بد موقع همانند ساختمان پلاسکو فرو بریزد و در آن زمان مشخص شد که برای بار دوم ابراهیمزاده نتوانسته است نقش مدیریتی خود را در تیم مس در هفتههای حساس به خوبی پیاده کند و ضعف او در این زمینه در بدترین هفتهها به چشم آمده است.
سوراخی که ابراهیمزاده چند باره گزیده شد
شاید اگر تیم مس در این فصل که بیشتر از همیشه بازیکن کرمانی در ترکیب خود داشت، به خاطر نام کرمان و به واسطهی زادگاه مس، خود را کمتر در معرض حواشی خود خواسته قرار میداد،سرنوشت مس در این فصل متفاوت میشد.
بهرشکل در این فصل تیم بیشتر از همیشه در اختیار نفرات بومی و کرمانی بود و این توقع میرفت که به واسطهی همین اتفاق و شعارهایی مثل غیرت و بومیگرایی و... بازیکنان خود را کمتر در معرض حواشی قرار دهند که عمدتا خودخواسته در تیم بود و در نهایت نتایجش در زمین بازی منجر به فصل تلخ مسیها شد.
شاید اگر آنها خود را در معرض این حواشی قرار نمیدادند ابراهیمزاده نیز که در کنترل حواشی توان لازم را از خود نشان نداده بود، کار به مراتب راحتتری برای صعود تیم داشت چراکه ابراهیمزاده در ابتدای نیم فصل دوم ثابت کرده بود که از نظر دانش فنی و علم مربیگری در زمین بازی، توان این کار را داشته است... اما بهرشکل ابراهیمزاده از همان سوراخی که در ابتدای بازیها گزیده شد که ان حواشی و اتفاقات غیر فنی بود، دقیقا از همان سوراخ هم در شش هفتهی پایانی مسابقات گزیده شد تا ایمان بیاوریم ابراهیمزاده در این زمینه نقص جدی داشته است که دو بار تیمش به یک دلیل از هم پاشید.
عدم اعتمادی که منجر به جدایی طرفین شد
در حالی که طرفین یعنی باشگاه مس و منصور ابراهیمزاده همواره بر همکاری دو ساله با یکدیگر تاکید میکردند، اما یک عدم اعتماد در طرفین سبب شد که آنها به جدایی از یکدیگر متقاعد شوند.
باشگاه مس ترس این را داشت که در فصل آینده لیگ یک بازهم به شکلی چند باره تیم مس با حاشیههای درون تیمی و یا حتی بیرون تیمی از هم بپاشد... اتفاقی که در فصل قبل لیگ یک برای مس به کرات رخ داد. نکته در این جاست که لیگ یک لیگ حاشیه هاست و تیمی میتواند به موفقیت برسد که اول به هیچ عنوان از درون تیمش شاهد تولد حاشیه نباشد، دوم شاکله و ساختار تیمی خود را برای مدت طولانی حفظ کند و سوم حاشیههای بیرون تیمی خود را به حداقل برساند.
اما در کنار همه نقاط مثبتی که ابراهیمزاده در این فصل از خود نشان داد،در این زمینه با مشکل جدی روبرو بود و همین سبب شده بود که باشگاه مس در اعتماد مجدد به این سرمربی با تردید جدی روبرو شود.
از سوی مقابل ابراهیمزاده نیز فضایی را طلب میکند که بتواند با خیال راحت دانش فنی خود را در آن پیدا کند و شاید لیگ دسته اول کشور خیلی برای او جهت روکردن شکردهای فنی اش به واسطهی جو تیمها و فضای بازیها مناسب نباشد و از همین رو ترجیح ابراهیمزاده که اولین بار لیگ یک را تجربه میکرد، بازگشت به همان لیگ برتر باشد که بیشتر جنبه فنی دارد تا حواشی درست برخلاف لیگ یک. شاید ابراهیمزاده ترجیح میدهد که به فضای کاری لیگ برتر اعتماد کند تا شرایط عجیب کاری لیگ یک.
نویسنده: "سعید قرائی"